
کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد)
معرفی کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد)
کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد) نوشتهی سیمون آر. گرین با ترجمهی عاطفه احمدی، سومین بخش از مجموعهی علمیتخیلی و ماجراجویانهی دث استاکر است که نشر ویدا آن را منتشر کرده است. این جلد، داستان را در دل یک امپراطوری عظیم و بیرحم دنبال میکند؛ جایی که شورش، خیانت و نبرد برای بقا، شخصیتهای اصلی را به چالش میکشد. روایت کتاب، ترکیبی از اکشن، سیاست، توطئه و روابط پیچیدهی انسانی است که در بستری از فناوریهای پیشرفته و نیروهای ذهنی شکل میگیرد. شخصیتهایی چون اوون دث استاکر، هیزل دارک، جک رندوم و جنی سایکو، هرکدام با گذشته و انگیزههای خاص خود، درگیر نبردی سرنوشتساز میشوند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد)
کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد) اثر سیمون آر. گرین، داستانی علمیتخیلی و ماجراجویانه را در بستری از سیاست، قدرت و مقاومت روایت میکند. این جلد، ماجراهای اوون دث استاکر و همراهانش را در سیارهی میستوُرد دنبال میکند؛ جایی که به زبالهدانی امپراطوری تبدیل شده و پناهگاه شورشیان و یاغیان است. امپراطریس لایناستون با سیاستهای سرکوبگرانهاش، میستوُرد را به تهدیدی جدی برای سلطهی خود میبیند و همین موضوع، زمینهساز درگیریهای تازه میشود. ساختار کتاب بر پایهی روایت چندشخصیتی است و هرکدام از شخصیتها با دغدغهها و رازهای خود، درگیر نبردی برای بقا و حقیقت هستند. گرین در این جلد، فضای سرد و بیرحم میستوُرد را با جزئیات دقیق و شخصیتپردازیهای چندلایه به تصویر کشیده است. روابط میان شخصیتها، گذشتههای مبهم، اعتیادها، وفاداریها و تردیدها، همگی در دل یک شورش بزرگ و نبردی سرنوشتساز گره میخورند. این کتاب، علاوهبر اکشن و ماجرا، به موضوعاتی چون هویت، اعتماد، خیانت و معنای انسانبودن نیز میپردازد و با فضاسازی منحصربهفرد خود، خواننده را به دل یک کهکشان پرآشوب میبرد.
خلاصه کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در دث استاکر (جلد سوم، نبرد)، داستان با ورود اوون دث استاکر و گروهش به سیارهی میستوُرد آغاز میشود؛ سیارهای که به تبعیدگاه شورشیان و تبهکاران بدل شده و اکنون به مرکز مقاومت علیه امپراطوری تبدیل شده است. اوون، که زمانی یک تاریخدان ساده بود، حالا به عنوان نماد شورش و آخرین امید بشریت شناخته میشود، اما خودش نسبت به این عناوین تردید دارد. همراهان او، هیزل دارک (یاغی و مزدور سابق)، جک رندوم (شخصیتی افسانهای با هویتی مشکوک) و جنی سایکو (پیشگوی قدرتمند)، هرکدام با گذشته و انگیزههای خاص خود، وارد این نبرد میشوند. در این جلد، گروه باید با تهدیدهای بیرونی و درونی روبهرو شود: از یک سو، امپراطریس لایناستون و نقشههایش برای نابودی میستوُرد، و از سوی دیگر، اختلافات و بیاعتمادیهای میان اعضای گروه. هیزل با اعتیاد به خون و فشار مسئولیتها دستوپنجه نرم میکند؛ جنی سایکو با قدرتهای ذهنیاش گاهی کنترل خود را از دست میدهد و جک رندوم، با گذشتهای مبهم، اعتماد دیگران را به چالش میکشد. در این میان، روابط پیچیده، خیانتها و اتحادهای موقت، سرنوشت شورش را رقم میزند. روایت کتاب، همزمان با پیشبرد مأموریتهای مختلف شخصیتها، به بررسی هویت، اعتماد و معنای انسانبودن در جهانی بیرحم و فناورانه میپردازد.
چرا باید کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد) را بخوانیم؟
دث استاکر (جلد سوم، نبرد) با ترکیب عناصر علمیتخیلی، اکشن و سیاست، تجربهای متفاوت از یک داستان ماجراجویانه را ارائه میدهد. این کتاب، نهتنها به نبردهای بزرگ و توطئههای امپراطوری میپردازد، بلکه روابط انسانی، تردیدها و بحرانهای هویتی شخصیتها را نیز به تصویر میکشد. شخصیتپردازی چندلایه، فضاسازی منحصربهفرد و روایت چندصدایی، باعث شده تا داستان از سطح یک نبرد کهکشانی فراتر برود و به دغدغههایی چون اعتماد، خیانت و معنای مقاومت بپردازد. اگر به دنبال داستانی هستید که هم هیجان و هم عمق فکری داشته باشد، این جلد از دث استاکر انتخابی مناسب است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای علمیتخیلی، ماجراجوییهای فضایی، روایتهای چندشخصیتی و کسانی که به موضوعاتی چون شورش، هویت، اعتماد و سیاست علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که دنبال داستانهایی با شخصیتپردازی پیچیده و فضای سرد و پرتنش هستند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب دث استاکر (جلد سوم، نبرد)
«هر امپراطوری به یک زبالهدانی نیاز دارد؛ جایی دور از چشم. یک ناکجاآبادِ دور که بشود شورشیها و یاغیها را به آنجا فرستاد. امپراطریس لایناستون چهاردهم هم میستوُرد را داشت؛ سیارهای سرد و نامسکون و پرتافتاده که تقریباً سرتاسرش را خیانتکارها، تبهکارها، دغلبازهای بختبرگشته و پیشگوهای فراری پر کرده بودند. لایناستون وجود میستوُرد را در امپراطوری بیرحمش تاب میآورد، چرا که دستکم اینطوری جای فاسدها را میدانست. اگر به خودش بود همهشان را میکشت، اما مشاورهایش آنقدر زیرک بودند که بدانند تبعید کردن در کل، دردسر کمتری از زیرتیغ فرستادن دارد. با اینحال میستوُرد در طی سالها تبدیل شده بود به پناهگاهی برای هرجور یاغی و قانونگریز، و به یکباره آنچه زمانی زبالهدانی بافایدهای بود، نافرمان شد، خاری زهرآگین در چشم امپراطوری. لایناستون دستور داد که آنجا را حتی اگر شده با آتش پاکسازی کنند، و متوجه شد که حالا دیگر سپر مقاومتیِ ذهنِ پیشگوهایی که از این سیاره محافظت میکنند، چنان قدرتمند شده که میتواند در برابر هرچیز که ناوگان امپراطوریِ او به سمتشان پرتاب کند، مقاومت نشان دهد. بنابراین، با وجود بیشمار توطئهها و نقشههای بدخواهانهٔ لایناستون، میستورد تنها سیارهٔ سرکش در امپراطوری باقی ماند که از خشم لایناستون در امان بود. یا دستِکم آنها اینطور گمان میکردند.»
حجم
۶۴۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۷۶۴ صفحه
حجم
۶۴۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۷۶۴ صفحه