
کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش)
معرفی کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش)
کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش) نوشتهی سیمون آر. گرین با ترجمهی آرزو احمی، ادامهای بر ماجراهای پرهیجان اوون دثاستاکر و همراهانش در دل یک امپراطوری کهنه و فاسد است. این اثر که توسط نشر ویدا منتشر شده، در ژانر علمیتخیلی و ماجراجویی قرار میگیرد و با روایتی پرکشش، خواننده را به دنیایی میبرد که در آن تکنولوژی، سیاست، شورش و هویت انسانی در هم تنیدهاند. داستان در آیندهای دور و در دل امپراطوری عظیمی رخ میدهد که پس از قرنها گسترش و شکوه، اکنون در چنگال فساد، ظلم و استبداد گرفتار شده است. شخصیتهای اصلی، هر یک با گذشته و انگیزههای خاص خود، درگیر بزرگترین شورش تاریخ این امپراطوری میشوند و باید با چالشهایی فراتر از نبردهای معمول روبهرو شوند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش)
کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش) اثر سیمون آر. گرین، روایتی است از نبرد برای آزادی و عدالت در دل یک امپراطوری کهن و رو به زوال. این کتاب، دومین جلد از مجموعهای است که با محوریت شخصیت اوون دثاستاکر، به بررسی فرازونشیبهای یک شورش بزرگ علیه ساختارهای فاسد قدرت میپردازد. داستان در فضایی علمیتخیلی و آیندهنگرانه شکل گرفته و با ترکیب عناصر تکنولوژی پیشرفته، موجودات شبیهسازیشده، پیشگوها و نبردهای فضایی، دنیایی چندلایه و پرجزئیات را خلق کرده است. ساختار کتاب بر پایهی روایت گروهی از شخصیتها بنا شده که هر یک با پیشینه و انگیزههای متفاوت، در مسیر شورش و تغییر قرار میگیرند. اوون، که برخلاف پیشینهی خانوادگیاش تمایلی به قهرمان بودن ندارد، ناخواسته به مرکز ثقل این جنبش بدل میشود. در کنار او، شخصیتهایی چون هیزل دارک، جک رندوم، روبی جرنی و توبیاس مون، هر یک نقش کلیدی در پیشبرد داستان دارند. روایت کتاب، علاوهبر ماجراهای اکشن و تعقیبوگریز، به دغدغههای فلسفی دربارهی هویت، مسئولیت، قدرت و معنای آزادی نیز میپردازد. سیمون آر. گرین در این جلد، با گسترش دنیای داستان و پرداختن به روابط پیچیده میان انسانها، شبیهسازیشدهها و موجودات تقویتشده، تصویری از جامعهای ارائه میدهد که در آستانهی تغییرات بنیادین قرار گرفته است.
خلاصه کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در دث استاکر (جلد دوم، شورش)، امپراطوری عظیم انسانی پس از قرنها گسترش، اکنون درگیر فساد، استبداد و بهرهکشی از طبقات پایین جامعه است. اوون دثاستاکر، که همیشه خود را بیشتر یک محقق میدانست تا جنگجو، پس از آنکه امپراطور او را یاغی اعلام میکند، ناچار به فرار و پیوستن به شورشیان میشود. او و همراهانش، از جمله هیزل دارک، جک رندوم و توبیاس مون، پس از گذر از هزارتوی جنون و کسب تواناییهای ویژه، اکنون در آستانهی آغاز بزرگترین شورش تاریخ امپراطوری قرار دارند. نقشهی آنها، ضربهزدن به ساختار مالی امپراطوری از طریق حمله به ادارهی مرکزی مالیات است؛ اقدامی که هم منابع مالی شورش را تأمین میکند و هم مردم را به همدلی با شورش ترغیب خواهد کرد. در این مسیر، شخصیتها با چالشهای اخلاقی، مسئولیتهای سنگین و خطرات ناشی از تکنولوژیهای پیشرفته و موجودات تقویتشده روبهرو میشوند. روایت، علاوهبر ماجراهای اکشن و عملیاتهای مخفیانه، به روابط میان اعضای گروه، تردیدها و امیدهایشان و همچنین تأثیر تصمیمات فردی بر سرنوشت جمعی میپردازد. در نهایت، شورش نهتنها نبردی برای قدرت، بلکه تلاشی برای بازتعریف عدالت و آزادی در جامعهای است که در آستانهی فروپاشی قرار دارد.
چرا باید کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش) را بخوانیم؟
دث استاکر (جلد دوم، شورش) با ترکیب ماجراجویی فضایی، نبردهای پرتنش و دغدغههای فلسفی دربارهی قدرت، هویت و آزادی، تجربهای متفاوت از داستانهای علمیتخیلی ارائه میدهد. روایت چندلایه و شخصیتپردازی عمیق، امکان همذاتپنداری با قهرمانانی را فراهم میکند که هر یک با تردیدها و انتخابهای دشوار روبهرو هستند. این کتاب نهتنها به ماجراهای اکشن و عملیاتهای هیجانانگیز میپردازد، بلکه به سؤالاتی دربارهی مسئولیت فردی، معنای عدالت و بهای تغییر اجتماعی نیز توجه دارد. برای علاقهمندان به داستانهایی که در آن تکنولوژی، سیاست و اخلاق در هم تنیدهاند، این اثر میتواند الهامبخش و چالشبرانگیز باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ژانر علمیتخیلی، دوستداران داستانهای ماجراجویانه و کسانی که به موضوعاتی مانند شورش، عدالت اجتماعی، هویت و مسئولیت فردی علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که به دنبال روایتی پرکشش با شخصیتهای چندبعدی و دنیاسازی غنی هستند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب دث استاکر (جلد دوم، شورش)
«اوون خُرناسی کشید، واردِ تنها دستشویی سفینه شد و در را پشتِ سرش بست. جای چندان بزرگی نبود، جُز اتاقکِ فولادی کوچکی با کاسهتوالتی فولادی و براّق. اوون با دقت هدفگیری کرد. نمیخواست بقیه فکر کنند که عصبی بوده است. از انتظار کشیدن خسته شده بود. در طول نبرد تقریباً اصلاً نگران نبود. معمولاً اینطور بود، چون آنقدر مشغول محافظت از جان خودش بود که وقتی برای نگرانی نداشت. اما قبل از آن، تخیّلش همیشه تصویر تمام چیزهایی را که ممکن بود حسابی خراب شوند، در نظرش زنده میکرد، و مأموریت فعلیاش برای رفتن به جُلجُتا، محافظتشدهترین سیارهٔ امپراطوری، با سفینهای طلایی ساختِ دستِ موجوداتی غیرانسانی که زمانی رسماً دشمن بشریت شناخته میشدند، از اول هم فکر عاقلانهای به نظرش نمیآمد. حتی اگر فکر خودش بود. اما باید گفت که سفینهٔ هیدنمنها بهترین گزینهای بود که در مقابل شورش نوپای آنها قرار گرفته بود. سفینهٔ خودش، ساناسترایدر شگفت-انگیز، یکی از سریعترین سفینههای امپراطوری بود، اما مجبور شده بود آن را در جنگلهای مرگبار شاندراکور، جایی که در آن سقوط کرده بود، رها کند، و وسیلهٔ جدّش گایلز، که آخرین پایگاهش بود، نیز خیلی زود کنار گذاشته شده بود. قلعهٔ سنگی عظیمی که با نیروی اختری کار میکرد قابلیّتهای زیادی داشت، اما ناپیدایی جزوِ این قابلیّتها نبود. سفینهٔ شیک و طلایی هیدنمنها هرآنچه را شورشیها نیاز داشتند در خود داشت. فوقالعاده سریع بود، تا بُن دندان مسلّح و حسابی استتار شده بود، طوریکه هیچ حسگری در امپراطوری نبود که بتواند آن را تشخیص دهد. البته، از نظر تئوری؛ مدتی بود که هیدنمنها از قافله عقب مانده بودند. تنها چیزی که این سفینه نداشت، دستشویی بود. از قرار معلوم، آدمهای تقویتشده به چنین سرویسهایی نیاز نداشتند. اوون چیز زیادی از آنها نپرسیده بود. فکر نمیکرد که بخواهد از حقیقتِ این مطلب خبر داشته باشد.»
حجم
۶۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۰۵ صفحه
حجم
۶۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۰۵ صفحه