
کتاب دود
معرفی کتاب دود
کتاب الکترونیکی دود با عنوان انگلیسی Humo نوشتهٔ «خوسه اوبخرو» با ترجمهٔ «آرمان امین» در سال ۱۴۰۳ توسط نشر افق منتشر شده است. این کتاب که در سال ۱۴۰۴ به چاپ هفتم رسیده، در دستهٔ رمانهای معاصر قرار میگیرد و داستانی را روایت میکند که در فضایی پساآخرالزمانی و طبیعتمحور میگذرد. روایت کتاب حول محور زن و کودکی شکل میگیرد که در کلبهای دورافتاده، در دل طبیعتی خشن و بیرحم، برای بقا تلاش میکنند. رمان «دود» با نثری موجز و توصیفاتی دقیق، به بررسی روابط انسانی، ترسها و امیدها میپردازد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دود اثر خوسه اوبخرو
کتاب «دود» به قلم «خوسه اوبخرو» رمانی است که با زبان اولشخص و روایتی تکهتکه، زندگی زنی را به تصویر میکشد که همراه با کودکی بینام، در کلبهای دورافتاده در دل طبیعت زندگی میکند. فضای کتابْ جهانی را نشان میدهد که نشانههایی از فروپاشی اجتماعی و کمبود منابع در آن دیده میشود؛ اما نویسنده بهجای پرداختن مستقیم به دلایل این وضعیت، تمرکز خود را بر تجربههای زیستهٔ شخصیتها، روابط میان آنها و تلاش برای بقا گذاشته است. ساختار کتاب مبتنی بر روایتهای روزمره، خاطرات، توصیفهای طبیعت و لحظات کوتاه و پراکنده از گذشته و حال است.
در این میان، حضور زنبورها، حیوانات، گرسنگی، سرما و تهدیدهای بیرونی، فضای رمان را پرتنش و ناپایدار میکند. خوسه اوبخرو در رمان «دود» با حذف بسیاری از جزئیات دنیای بیرونی و تمرکز بر احساسات و واکنشهای شخصیتها، جهانی میسازد که در آن مرز میان انسان و حیوانبودن، بقا و اخلاق و امید و ناامیدی دائم جابهجا میشود. این رمان با فضایی مینیمال و توصیفاتی دقیق، تجربهٔ زیستن در شرایطی مرزی و بحرانی را به تصویر میکشد.
خلاصه داستان دود
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان «دود» با روایت زنی آغاز میشود که همراه با کودکی بینام در کلبهای دورافتاده و در دل طبیعتی خشن زندگی میکند. آنها در جهانی زندگی میکنند که نشانههایی از فروپاشی اجتماعی و کمبود منابع در آن دیده میشود، اما علت این وضعیت هرگز بهروشنی بیان نمیشود. زن و کودک با گرسنگی، سرما، هجوم زنبورها و تهدیدهای بیرونی دستوپنجه نرم میکنند. رابطهٔ میان زن و کودک ترکیبی از مراقبت، فاصله و نوعی همزیستی است و هر دو برای زندهماندن به یکدیگر وابستهاند، درعینحال هرکدام دنیای درونی و رازهای خود را دارند. مردی گهگاه به کلبه سر میزند و با آوردن غذا و وسایل، نقش حامی را ایفا میکند، اما حضورش همواره با ابهام و فاصله همراه است.
در طول روایت، مرگ حیوانات، بیماری، گرسنگی و مواجهه با دیگر انسانها، فضای داستان را تیره و پرتنش میکند. زن در تلاش است تا کودک را از خطر محافظت کند، اما همواره با تردیدها و ترسهای خود نیز روبهروست. کتاب بیشتر بر لحظات روزمره، احساسات، خاطرات و تأملات شخصیت اصلی متمرکز است و کمتر به رویدادهای بزرگ یا گرهگشاییهای داستانی میپردازد. پایان داستان باز و مبهم باقی میماند و خواننده را با پرسشهایی دربارهٔ بقا، اخلاق و معنای انسانبودن تنها میگذارد.
چرا باید کتاب دود را بخوانیم؟
رمان «دود» با فضاسازی خاص خود، تجربهٔ زیستن در شرایط بحرانی و مرزی را به تصویر میکشد. این کتاب با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، احساسات و روابط انسانی، فرصتی برای تأمل دربارهٔ مرزهای بقا، اخلاق و معنای خانواده فراهم میکند. روایت کتابْ خواننده را به دل طبیعتی بیرحم و جهانی بیثبات میبرد و او را با پرسشهایی دربارهٔ امید، ترس و پیوندهای انسانی روبهرو میسازد. خواندن این اثر برای کسانی که به رمانهای تأملبرانگیز و شخصیتمحور علاقه دارند، تجربهای متفاوت و عمیق خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر، آثاری با فضای پساآخرالزمانی و داستانهایی با محوریت بقا و روابط انسانی مناسب است. همچنین کسانی که دغدغههایی دربارهٔ تنهایی، مرزهای اخلاقی و معنای زیستن در شرایط دشوار را دارند، میتوانند با رمان «دود» ارتباط برقرار کنند.
درباره خوسه اوبخرو
خوسه اوبِخِرو (متولد ۱۹۵۸) نویسندهای اسپانیایی است. او در مادرید به دنیا آمد، اما بخش عمدهای از زندگی خود را بیرون از اسپانیا گذراند. آثار او طیف گستردهای از ژانرها از جمله شعر، نمایشنامه، سفرنامهنویسی، مقاله، داستان کوتاه و رمان را در بر میگیرند. او در سال ۲۰۱۳ برای رمان La invención del amor برندهٔ جایزهٔ آلفاگوارا شد.
اوبخرو در اسپانیا در رشتهٔ جغرافیا و تاریخ تحصیل کرد و سپس به دانشگاه بن رفت. در سال ۱۹۸۸ به بروکسل مهاجرت کرد و تا سال ۲۰۰۱ بهعنوان مترجم برای اتحادیهٔ اروپا کار کرد.
نخستین اثر منتشرشدهاش مجموعهای از اشعار روایی دربارهٔ «هنری مورتون استنلی» بود. پس از آن چند رمان منتشر کرد و داستان کوتاه، مقالات و اشعار بیشتر نوشت.
به باور اوبخرو، «ادبیات این امکان را فراهم میکند که نظم ظاهری واقعیت را از هم بگشاییم و از دل آن نظمهای تازهای بسازیم یا وحدتهای متفاوتی خلق کنیم».
علاوهبر اینها، در سال ۲۰۱۸ او سه داستان خود را در قالب یک نمایش تکنفره با عنوان ¡Qué raros son los hombres! روی صحنه برد. این نمایش در اسپانیا، آمریکای لاتین، نیویورک و چند شهر اروپایی اجرا شد.
بخشی از کتاب دود
«میگفتند زنبورها دارند ناپدید میشوند، اما بعضی صبحها آنقدر زیادند که اگر بخواهیم از کلبه خارج شویم، مجبوریم چشمها و دهانمان را ببندیم و راه برویم تا زنبور نرود داخلشان. راستش چارهای نیست و الآن خودم تنها میروم، چون دفعهٔ آخری که با بچه از کلبه زدیم بیرون هفت هشت تا زنبور رفتند توی آستین و یقهٔ پیراهنش و بازوها و سینهاش را نیش زدند. اول جیغی بلند کشید؛ تکجیغی که به نظر میرسید بیشتر از سر غافلگیری است تا درد. بعد زد زیر گریه. هقهقش معمولاً زیاد طول نمیکشد. علاوهبر این، خیلی جا خورد وقتی تف انداختم روی زمین و با انگشتانم تکه گلی کوچک درست کردم تا بعد از اینکه نیشها را با ناخن درآوردم، روی جای گزیدگیها بمالم. برایش توضیح دادم که گِل سم را میمکد. از آن زمان به بعد، اگر مجبور بشوم وسط ابر زنبورها بروم بیرون تا هیزم بشکنم یا لجنِ داخل لولهٔ دربوداغانی را که به مخزن فاضلاب میرسد تمیز کنم، بچه، درحالیکه پیشانیاش را چسبانده به پنجره، میماند توی کلبه. بااینکه لوله را بارها و بارها تعمیر میکنم، اما جاهای زیادی از آن شکسته و گلولای بالأخره نفوذ میکند داخلش و آنجا سفت میشود و راه دستشویی را میبندد.»
حجم
۱۳۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۳۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه