دانلود و خرید کتاب صوتی رولت روسی
معرفی کتاب صوتی رولت روسی
کتاب صوتی «رولت روسی» نوشتهٔ وحید قربانی نژاد را انتشارات گیوا منتشر کرده است. راوی این اثر حسین نصیری است. روزی را تصور کنید که مطلقاً هیچ کاری برای انجامدادن ندارید. آن روز میتواند فردای روز استعفای شما از شغلتان باشد. درست مثل شخصیت اصلی کتاب صوتی رولت روسی که وحید قربانینژاد شلمانی داستان زندگیاش را برایمان روایت میکند.
درباره کتاب صوتی رولت روسی
داستان کتاب صوتی رولت روسی از زبان راوی اول شخص روایت میشود. راوی روز قبل از شغلش استعفا داده و اکنون نخستین روزی است که در زندگی هیچ کاری برای انجامدادن ندارد. او حالا خودش را رویاروی بحرانهای فکری بسیاری میبیند. زمانی که ثعلبوار کش میآید و فکرها و تصاویر زیادی به سوی او هجوم میآورند. از روابط عاشقانهٔ کامیاب و نافرجام گرفته تا جزئیاتی بهظاهر بهچشمنیامدنی از زندگی. روایت وحید قربانینژاد شلمانی از نخستین روز پس از استعفای شخصیت اصلی داستانش شروع میشود اما مسیری غیرمنتظره را پیش میگیرد و در پایان شما را شگفتزده میکند.
داستان کوتاه در ادبیات فارسی قدمتی صدساله دارد. این ژانر ادبی در تاریخ ادبیات ایران با انتشار مجموعه داستان یکی بود یکی نبود اثر محمدعلی جمالزاده آغاز شد و بعدتر سکان این کشتی به نویسندگانی همچون ابراهیم گلستان، هوشنگ گلشیری، صادق چوبک، صادق هدایت و... سپرده شد. اکنون و با گذشت بیش از یک سده از متولدشدن نخستین داستان کوتاه فارسی، نویسندگان جوان پا به میدان گذاشتهاند و نامهای تازهای در قفسهٔ داستان کوتاه کتابفروشیها به چشم میخورد. وحید قربانینژاد شلمانی یکی از این نامهاست که با همت انتشارات گیوا داستان کوتاه شنیدنی خود را منتشر کرده است. کتاب صوتی رولت روسی را با صدای حسین نصیری میشنوید.
کتاب صوتی رولت روسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به داستانهای کوتاه ایرانی علاقهمند هستید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد میکنیم.
درباره وحید قربانینژاد شلمانی
این نویسنده در تیر ماه ۱۳۶۴ چشم به جهان گشود. وحید قربانینژاد شلمانی از سال ۱۳۸۰ و در ۱۶سالگی به وبلاگنویسی روی آورد و در سال ۱۳۹۷ موفق شد نخستین کتاب خود را منتشر کند: مجموعهای از داستانهای کوتاه با عنوان «تاریک، سرد و بینهایت طولانی». «شب قدارههای بلند» نام کتاب دیگر وحید قربانینژاد شلمانی است.
بخشی از کتاب صوتی رولت روسی
«از توی اتاقک شیشهای چیزی دیده نمیشد اما مشخص بود همهمهای در جریان است. بازندهها عصبانی و غمگین در حال رفتن بودند شاید رئیس سابقم یکی از آنها بود که روی مرگ من شرطبندی کرده بود. برندهها شادمان با جیب پر پول آنجا را ترک میکردند. اگر چه شرط بندی در اینچنین بازی جنونآمیزی یقینا برای چیزی فراتر از پول است. این حس خونآشامی آدمهاست که میخواهند ارضایش کنند. وقتی هرکدام از آدمهای پشت شیشه بیرون میروند، بازندهها و برندهها. هرکدام برمیگردند خانه پیش زن و فرزندشان و شاید هرگز کسی نفهمد شکلات گرانقیمتی که مرد برنده برای دختر کوچکش خریده یا گردنبند الماسی که برای همسر زیبایش خریده از پاشیده شدن مغز یک پیرمرد مفلوک قمارباز روی کف یک اتاق به دست آمده.
مرد تاس که نقش داور را بازی میکرد با لبخندی کمرنگ توی صورتش بدون اینکه کلامی حرف بزند. پولهایی را که برده بودم توی کیفی چرمی گذاشت و به دستم داد و راه خروج را که کاملا با راهی که از آن وارد شده بودم مجزا بود نشانم داد. پول زیادی بود اما دوست نداشتم آن لحظه به پول فکر کنم. وقتی از آن زیرزمین عجیب بیرون آمدم. هوای سرد و نمناک را توی ریهام کشیدم. با آن حس خلسه چند دقیقه پیش برابری نمیکرد. اما با اینحال ازاینکه زنده و تا حدودی ثروتمند بودم احساس بدی نداشتم.»
زمان
۳۷ دقیقه
حجم
۲۵٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۳۷ دقیقه
حجم
۲۵٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
داستان جالبی داشت و مشکلات روزمره یک مرد بخت برگشته را روایت میکرد. مفهوم عبارت رولت روسی هم خیلی برام عجیب بود که با مطالعه این کتاب برام روشن شد. توصیه میکنم که این کتاب را مطالعه کنید.