
کتاب زندگی را آسان بگیریم
معرفی کتاب زندگی را آسان بگیریم
کتاب الکترونیکی «زندگی را آسان بگیریم (راهنمای رسیدن به رضایت و آرامش)» اثری از موسسه «مدرسه زندگی» است که با ترجمهٔ «فائزه نوری» و به کوشش نشر هنوز منتشر شده است. این کتاب به موضوع سادگی در زندگی، کاهش پیچیدگیهای روزمره و یافتن رضایت و آرامش در دنیای پرهیاهوی امروز میپردازد. نویسندگان با رویکردی تحلیلی و کاربردی، راهکارهایی برای سادهتر کردن روابط، سبک زندگی و تعاملات اجتماعی ارائه دادهاند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زندگی را آسان بگیریم
«زندگی را آسان بگیریم» اثری ناداستان و راهنماگونه است که به دغدغههای انسان معاصر دربارهٔ سادگی و آرامش میپردازد. این کتاب در قالب مجموعهای از فصلها و بخشهای موضوعی، به بررسی ابعاد مختلف زندگی سادهتر میپردازد؛ از روابط شخصی و خانوادگی تا سبک زندگی و تعاملات اجتماعی. موسسه «مدرسه زندگی» در این کتاب، با بهرهگیری از مثالهای تاریخی، روایتهای فلسفی و تحلیلهای روانشناختی، نشان داده است که میل به سادگی پدیدهای نوظهور نیست و ریشه در تحولات فرهنگی و اجتماعی دارد. ساختار کتاب به گونهای است که هر فصل به یکی از جنبههای زندگی سادهتر میپردازد و با مثالها و تمرینهایی، خواننده را به تأمل و تغییر دعوت میکند. این اثر با نگاهی بینالمللی و تطبیقی، از تجربههای تاریخی و معاصر بهره میگیرد تا نشان دهد چگونه میتوان در دنیای پرشتاب امروز، به رضایت و آرامش دست یافت.
خلاصه کتاب زندگی را آسان بگیریم
کتاب «زندگی را آسان بگیریم» با بررسی ریشههای تاریخی و فرهنگی میل به سادگی، نشان میدهد که این گرایش برخلاف گذشته که نشانهٔ اجبار و فقر بود، امروز به انتخابی آگاهانه و فلسفی تبدیل شده است. نویسندگان ابتدا با مثالهایی از زندگی خانوادهٔ راکفلر و تغییر نگرش آنها نسبت به تجمل و سادگی، به این نکته میپردازند که سادگی در دنیای مدرن به یک ارزش بدل شده است. سپس، کتاب به سراغ روابط انسانی میرود و توضیح میدهد که چگونه میتوان با شفافیت و صداقت، روابط سادهتر و سالمتری داشت؛ از بیان خواستهها و احساسات تا پذیرش تفاوتها و آسیبپذیریها. در ادامه، به نقش خانواده و چالشهای ارتباطی با والدین پرداخته شده و راهکارهایی برای پذیرش و سادهسازی این روابط ارائه میشود. در بخش دیگری، کتاب به زندگی اجتماعی و دغدغهٔ «حرف مردم» میپردازد و با تحلیل ریشههای روانشناختی این نگرانی، سه راهکار برای رهایی از قضاوت دیگران پیشنهاد میکند: پرورش ذهنیت مستقل، مهربانی با خود و اعتماد به تجربههای شخصی. همچنین، دربارهٔ تعداد دوستان و کیفیت روابط اجتماعی بحث میشود و اهمیت داشتن روابط عمیق و معنادار به جای کمیت روابط مورد تأکید قرار میگیرد. در بخش سبک زندگی، نویسندگان با روایتهایی از زندگی سادهٔ فیلسوفان و نویسندگان، مانند چومئی، دیوگنس و تورو، نشان میدهند که رضایت و آرامش را میتوان حتی در شرایط مادی ساده و دور از تجمل یافت. کتاب با نقد باورهای رایج دربارهٔ «مرکز» و «حاشیه» شهرها، به این نتیجه میرسد که کیفیت زندگی بیش از هر چیز به نگرش و ارتباط فرد با خود و دیگران بستگی دارد، نه به محل زندگی یا میزان دارایی. در نهایت، کتاب بر اهمیت روزهای آرامتر و دوری از شتابزدگی و پُرکاری افراطی تأکید میکند و خواننده را به بازنگری در ارزشها و اولویتهای زندگی دعوت میکند.
چرا باید کتاب زندگی را آسان بگیریم را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و روایتمحور، به دغدغههای رایج انسان امروز دربارهٔ پیچیدگیهای زندگی، فشارهای اجتماعی و نیاز به آرامش پاسخ میدهد. «زندگی را آسان بگیریم» با مثالهای ملموس و روایتهای تاریخی، نشان میدهد که سادگی نهتنها یک انتخاب فردی، بلکه پاسخی به شرایط اجتماعی و فرهنگی معاصر است. خواندن این کتاب فرصتی برای بازاندیشی در سبک زندگی، روابط و ارزشهای شخصی فراهم میکند و مخاطب را به تجربهٔ رضایت و آرامش در زندگی روزمره فرامیخواند. همچنین، تمرینها و پیشنهادهای عملی کتاب، امکان بهکارگیری ایدهها را در زندگی واقعی فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کسانی مناسب است که از شلوغی و پیچیدگیهای زندگی روزمره خسته شدهاند و به دنبال راههایی برای سادهتر زیستن و یافتن آرامش هستند. همچنین، افرادی که دغدغهٔ روابط انسانی، فشارهای اجتماعی و رضایت شخصی دارند، میتوانند از مطالب کتاب بهره ببرند. «زندگی را آسان بگیریم» برای علاقهمندان به خودشناسی، فلسفهٔ زندگی و بهبود کیفیت روابط نیز مفید است.
بخشی از کتاب زندگی را آسان بگیریم
«آدمها حق دارند نیازها و آرزوهایی داشته باشند، اما افرادی که به داشتن چنین حقی شک دارند جرئت نمیکنند بگویند دقیقاً چه احساسی دارند و چه میخواهند. مثلاً ظاهراً با حرفمان موافقت میکنند، اما بعداً معلوم میشود چهقدر به حرفمان شک داشتهاند و شکشان هم به راحتی برطرف نمیشود، یا مثلاً دوست دارند آخرین تکۀ کیک را بخورند اما میپرسند: «تکۀ آخر را میخواهی؟» یا میخواهند زود بخوابند ولی دعوت شام ما را با کمال میل قبول میکنند. نشان میدهند خوشحال هستند اما از درون آزردهاند و خودخوری میکنند. برای عذرخواهی پیشقدم میشوند و میگویند اشتباه از آنها بوده است، در حالی که در ذهنشان طرف مقابل را مقصر میدانند. احساس میکنند دیگران حقوحقوقشان را نادیده گرفتهاند اما هیچ اقدامی نمیکنند. در حسرت شنیده شدن میسوزند اما لب از لب باز نمیکنند. اگر شیفتۀ کسی بشوند مبهم و سربسته علاقهمندیشان را ابراز میکنند. در رابطۀ جنسی هم طوری رفتار میکنند که از دید طرف مقابل معقول باشد و سراغ کاری که خودشان را سر ذوق میآورد نمیروند. علت این همه پیچیدگی و سردرگمی بسیار غمانگیز است. این رفتارها از روی خباثت و حقهبازی نیست، از روی ترس است. اینطور آدمها میترسند اگر خواستۀ واقعیشان را فاش کنند برخورد بدی با آنها بشود. این نگرانی در دوران کودکی ریشه دارد. شاید مراقبان اولیه با رفتارشان به این افراد نشان دادهاند که صداقت ارزشی ندارد. احتمالاً کودک گیج شده و معنی رفتار آنها را متوجه نشده است. کودکی را تصور کنید که میخواهد بیسکوییت بیشتری بخورد، یک دور دیگر در حیاط بدود، برای اجرای تکالیفش کمک بگیرد یا به خانۀ مادربزرگ نیاید و آنگاه با عصبانیت پدر و مادرش روبهرو شود. او متوجه نمیشود پدر و مادرش چرا عصبانی میشوند و گمان میکند اگر نیازهایش را بیان کند پدر و مادرش را ناراحت میکند. فکر میکند چرا باید احساسش را نشان بدهد وقتی نتیجهاش یا گریه و زاری است یا خشم و شکایت پدر و مادر عزیزی که ناخواسته او را به قدرنشناسی یا زیادهروی محکوم میکنند.»
حجم
۴۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۴۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه