کتاب ردپای تزلزل
معرفی کتاب ردپای تزلزل
کتاب ردپای تزلزل نوشتۀ کامران سپهران است. انتشارات شیرازه کتاب ما این پژوهش را منتشر کرده است؛ کتابی دربردارندهٔ بررسی جامعهشناختی رمان تاریخی ایران (۱۳۰۰ - ۱۳۲۰).
درباره کتاب ردپای تزلزل
کتاب رد پای تزلزل که جلد دوم از مجموعهٔ «جامعه و سیاست» است، نخستینبار در سال ۱۳۸۱ منتشر شده است. این کتاب سه بخش دارد؛ «رمان تاریخی و دولت - ملت»، «رمان تاریخی بهروایت رماننویسان تاریخی» و «رمان تاریخی ایران (۱۳۰۰ - ۱۳۲۰)». نویسنده در پایانِ این اثر بخشی به نام «نتیجهگیری؛ گونهٔ تزلزل» را گنجانده است. این کتاب با یادداشتی به قلم «مراد ثقفی» (دبیر مجموعه) آغاز شده است. گفته شده است که رمانهای تاریخی دربردارندهٔ موضوعاتی مطلوب برای پژوهش در حوزهٔ جامعهشناسی ادبیات است. رمانهای تاریخیِ سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ از این قاعده مستثنا نیست. هر گونهٔ ادبی بهخودیخود پدیدهای اجتماعی است، اما برای بررسی جامعهشناختی نیاز به محدودهای است. در کتاب حاضر، این نهاد اجتماعیِ دولت - ملت است که محدوده را تعیین میکند. یکی از فرضهای اولیهٔ این تحقیق وابستگی رمان و دولت - ملت است. پیش از این تاریخنگاریهای ادبی مرسوم، ادبیات داستانی دورهٔ ۲۰ساله را با مفاهیم ایدئولوژی ناسیونالیسم و ادبیات گریز تبیین کردهاند. کتاب حاضر با مطالعۀ رمانهای تاریخی ایران از دههٔ ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ و نگاه به صحنۀ ادبیات جهانی، پرتویی تازه بر این حوزهٔ مطالعاتی افکنده است.
کتاب ردپای تزلزل به بررسی ادبیات داستانی ایران از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ پرداخته است. این کتاب، تاریخ ادبی بر اساس آرشیو است؛ نوعی دیرینهشناسی ادبی و کندوکاوی در اسناد گردوغبارگرفته و مورد غفلت واقعشدهٔ یک عصر. کامران سپهران به این پرسش که آیا کاوش در این رمانهای تاریخیْ ارزشمند است، پاسخ داده است. او این کاوش را ارزشمند دانسته است؛ زیرا حاصل چیزی کاملاً متفاوت با پیشداوریها و انتظارات بوده است. رمانهایی متنوع که هر کدام بخشی از تاریخ تکاملی رمان در ایران را بازگو میکنند، پیش روی این نویسنده بوده است. او معتقد است مجموع این رمانهای تاریخی که از پیش تجویزی فرض شده بودند، در پایانْ معنایی را آشکار ساختند که از سویی امروز برای ما بشارتگر تزلزلی است که نخبگان و روشنفکران در همراهی و یا طرد دولت - ملتِ نوپا داشتند و از سوی دیگر نشان از آن دارد که چگونه این رمانهای تاریخی با جذب شگفتآور این هنجار، خوانندگانِ همعصر را ایمنسازی میکردند. به همین دلیل بوده است که نویسنده، این رمانهای تاریخی را زیرِ گونۀ «تزلزل» نامیده است. با او همراه شوید.
خواندن کتاب ردپای تزلزل را به چه کسانی پیشنهاد میکنید
مطالعهٔ این پژوهش را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران (۱۳۰۰ - ۱۳۲۰) و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره کامران سپهران
کامران سپهران در سال ۱۳۵۱ در شمیرانِ تهران به دنیا آمد. او عضو هیئتعلمی دانشکدهٔ سینما و تئاتر در دانشگاه هنر تهران، پژوهشگر، نویسنده و مترجم ایرانی است. از میان آثار مکتوب او میتوان به کتابهای «تئاترکراسی در عصر مشروطه (۱۲۸۵ - ۱۳۰۴)»، «ردپای تزلزل؛ بررسی جامعهشناختی رمان تاریخی ایران (۱۳۰۰ - ۱۳۲۰)» و ترجمهٔ کتابهای «مدرنیسم» نوشتهٔ «کریس رودریگز»، «دریدا» نوشتهٔ «جف کالینز» و «رومانتیسم» نوشتهٔ «دانکن هیت» اشاره کرد. کتاب «اما آیا این هنر است؟» به قلم «سینتیا فریلند» نیز با ترجمهٔ این مدرس حوزهٔ تئاتر در نشر مرکز منتشر شده است. کتاب «ردپای تزلزل؛ بررسی جامعهشناختی رمان تاریخی ایران» که در سال ۱۳۸۱ در انتشارات شیرازه کتاب ما منتشر شد، با مطالعۀ رمانهای تاریخی ایران در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ و همزمان نگاه به صحنۀ ادبیات جهانیْ پرتویی تازه بر این حوزهٔ مطالعاتی افکنده است. از کامران سپهران جستارهای گوناگونی در نشریهٔ «داستان» منتشر شده است؛ «من موجودی پیادهرونده هستم»، «از رمانس تا رمان؛ رابطهٔ متقابل شهر و داستان» و «اسکیزموجنسیس» عنوان برخی از این جستارها هستند. از میان مقالات کامران سپهران میتوان به عنوانهای زیر اشاره کرد:
- تندر کیا و نهیب جنبش ادبی (فصلنامهٔ فرهنگی و اجتماعی گفتگو، ۱۳۷۶)
- رمان ایران و جهانیشدن (کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ۱۳۸۴)
- تئاتریشدن نقد هنری (دفترهای تئاتر، ۱۳۸۷)
- تاریخ هنر در سنجهٔ سنتگرایان (نامۀ هنرهای تجسمی و کاربردی، ۱۳۸۹)
- پرگویی دلپذیر در کشاکش جنگ و انقلاب (حرفه هنرمند، ۱۳۸۹)
- چخوف زامبی (تجربه، ۱۳۹۰)
- ارسطو دوستش نداشت (خرداد ۱۳۹۱)
- بازی ایران - دانمارک؛ از نادرشاه افشار تا اصغر فرهادی (فصلنامهٔ فرهنگی و اجتماعی گفتگو، ۱۳۹۲)
- خلخال؛ بیستونهم خرداد ۱۳۰۰: مبدأ تاریخی فراموششدهٔ اوراسیاگرایی (فصلنامهٔ فرهنگی و اجتماعی گفتگو، ۱۳۹۹)
بخشی از کتاب ردپای تزلزل
«همانطور که درخت نارگیل را می شود از کشوری به کشور دیگر انتقال داد و به خوبی عمل آورد، نهادهای موفق در یک کشور را به کشور دیگر با همان نتایج مثبت میتوان منتقل کرد. این نظر ولتر بود و پس از سفر سه ساله و شیفتهوارش به انگلستان در بازگشت به فرانسه دست به تبلیغ و ترویج نهادهای انگلیسی در کشور خود زد. آن سوی نظر ولتر، در یک مرزبندی ساده، بومیگرایی قرار دارد؛ هر نهادی برخاسته از شرایط اقلیمی و نژادی خاص خود است و در جای دیگر به ثمر نخواهد نشست. به عبارتی دیگر جهان همین است که هست و هیچ اقدامی برای بهبود آن انجامپذیر نیست.
حدوداً سی سال پس از مرگ ولتر، در سال ۱۸۰۵ میلادی پ.ام ژوبر فرستادۀ ناپلئون بناپارت با شاهزاده عباس میرزا ملاقات کرد. آن چه ژوبر از این دیدار در سفرنامهاش نوشت و همچنین نگاهی به اقدامات عباس میرزا، حکایت از توافق نظر فیلسوف فرانسوی و شاهزاده ایرانی دارد. عباس میرزا که قشونش مقهور قشون روسیه گشته بود، پرسشهایی که او را به خود مشغول داشته بود با نمایندۀ فرانسوی در میان میگذارد: «علت ترقی روزافزون شما و ضعف مداوم ما چیست؟» «آیا اشعۀ خورشید که قبل از رسیدن به شما بر ما میتابد، تأثیرات مفیدش روی سر ما کمتر است؟ و یا آن که در درگاه قادر متعال که مراحمش بر بسیط زمین گسترده است، شما مقربتر از ما هستید.» او این دلایل اقلیمی – سرنوشتی را رد میکند و خود و ایرانی را آمادۀ تغییرات و به ویژه نوسازی قشون نشان میدهد. عباس میرزا برای نوسازی قشون یک الگوی واسطه را انتخاب و نهاد «نظام جدید» را از عثمانی وارد میکند. در کنار آن دست به اقدامات دیگری، همچون تأسیس کارخانههای توپریزی، تفنگسازی و باروتسازی؛ اعزام محصل به انگلستان و دعوت از صنعتگران خارجی برای تعلیم فنون خویش میزند. از این مهمتر برای ما، یکی تأسیس چاپخانه و دیگری دستور ترجمۀ آثار اروپایی است.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه