
کتاب دورترین کرانه (دریای زمین ۳)
نویسنده:ارسولا. کی. لوژوان
مترجم:پیمان اسماعیلیان
انتشارات:انتشارات قدیانی
دستهبندی:
امتیاز
از ۱۳ رأیخواندن نظرات
۴٫۸
(۱۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب دورترین کرانه (دریای زمین ۳)
«دورترین کرانه (دریای زمین ۳)» اثر ارسولا. ک. لوژوان (-۱۹۲۹) سومین کتاب از مجموعه داستان تخیلی دریای زمین است . در این جلد در دریای زمین اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است. جادوگران در حال از دست دادن قدرت سحر و جادوی خود هستند و آهنگها و ترانهها در حال فراموش شدن. «آررن» شاهزادۀ جوان جزیره «ان لاد» به دستور فرمانروا به جزیره خردمندان «رک» فرستاده می شود. او برای یافتن علت این وقایع به همراه جادوگر اعظم رک یعنی «گد» سفری طولانی را آغاز میکند و...
در حیاطِ فواره، خورشید نخستین روزهای بهار از لابهلای برگهای تازه درختان زبانگنجشک و نارون میتابید و آب از میان سایه و روشن نور بالا میجست. چهار دیوار سنگی بلند حیاط را احاطه کرده بود. پشت آن دیوارها نیز اتاقها، تالارها، راهروها، گذرگاهها، برجها و سرانجام دیوارهای بیرونی سرای بزرگ رُک۱قرار داشت که در برابر هر هجوم جنگی، زلزله یا حتی خود دریا تاب میآورد؛ زیرا نه فقط از سنگ، بلکه از جادویی باطلناشدنی ساخته شده بود. آخر، رُک جزیره خردمندان بود، جایی که جادوگری میآموختند؛ و سرای بزرگ مرکز اصلی و مدرسه جادوگری بود؛ مرکز سرا نیز حیاطی کوچک در دل دیوارها بود، آنجا که فوارهای بالا میجست و درختان همواره در معرض باران و آفتاب و نور ستارگان بودند. نزدیکترین درخت به فواره، درخت تیسی تناور بود که سنگهای مرمرین کف حیاط را با ریشههایش برآمده ساخته و ترکانده بود. رگههایی از خزهای سبز و روشن ترکها را پر کرده و چون شعاعهایی از میان چمنهای پیرامون حوض به اطراف پراکنده شده بود. پسرکی روی برآمدگی برساخته از مرمر و خزه نشسته بود و نگاهش مسیر سقوط آب فواره اصلی را دنبال میکرد. دیگر تقریبآ مردی شده بود، اما ظاهرش هنوز پسرمآب بود؛ اندامی باریک داشت، اما لباسی قیمتی به بر داشت. چهرهاش چنان ظریف و چنان ثابت بود که گویی آن را از مفرغی زراندود ریخته بودند.
پشتسرش، شاید به فاصله پنج متر و در زیر درختان طرف دیگر حیاط که آخرین ردیف درختان چمنکاری وسط حیاط را تشکیل میداد، مردی ایستاده بود، یا شاید به نظر میرسید که ایستاده باشد؛ در آن بازی نور و سایه و در آن هُرم گرما به دشواری میشد تشخیص داد. اما بیگمان مردی آنجا بود، مردی با لباس سپید که بیحرکت ایستاده بود.
تهانو (دریای زمین ۴)![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
پیمان اسماعیلیان
سنجاقک (دریای زمین ۵)ارسولا. کی. لوژوان
گورهای آتوان (دریای زمین ۲)پیمان اسماعیلیان
بادی دیگر (دریای زمین ۶)ارسولا. کی. لوژوان
جادوگر (دریای زمین ۱)ارسولا. کی. لوژوان
تاریک روشناآرمان آرین
پیشتازان و اربابان مرگ - جلد نخست -طلوع تاریکینیما کهندانی
دو برج (خداوند انگشتری۲)جی. آر. آر. تالکین
سابریل (رمانهای سهگانه پادشاهی کهن ۱)گارت نیکس
خیزش تاریکی؛ بخش اول، بذرهای تاریکیرابرت جردن
ایلیدنویلیام کینگ
همیشه اربابلوئیز کوپر
بلگراد: جلد دوم؛ملکهی جادودیوید ادکینز
رشته ای نو در الگو (بخش دوم)رابرت جردن
توفانی در تیر؛ بخش دومرابرت جردن
شکار آغاز میشود؛ بخش اولرابرت جردن
عِدِن، فرزند اهریمن؛ جلد دومآرمان میرزایی
آوای یخ و آتش (جلد دوم)جورج آر.آر. مارتین
آخرین نبرد (ماجراهای نارنیا، جلد هفتم)سی.اس لوئیس
جهان رویاها؛ بخش اولرابرت جردن
مهاتما گاندی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
موسسه فرهنگی اورلی هیستری
پت، دختری از بیشه نقره ای (کتاب اول)ال. ام. مونتگمری
نیکولا تسلاموسسه فرهنگی اورلی هیستری
چرخ گاری باید بچرخددانلد هول
دکه لیموناد فروشیاستوارت جی. مورفی
مغازه دنج بابا بزرگدیان دیسلورایان
بازار کهنه فروش هاالکسیس اونیل
بز مشکل گشاپیج مک برایر
پسرک فانوسبانالیزا بارتن
خرج بیجاوندی بیلی
حجم
۲۲۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۷۳ صفحه
حجم
۲۲۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۷۳ صفحه
قیمت:
۱۳۵,۰۰۰
۶۷,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
بعد از «جادوگر» این بهترین کتاب مجموعه است. خیلی پرکششه و تقریبا آخرها دیگه نمیشه زمینش گذاشت. در این کتاب یه چهره تازه از گد میبینیم که با جادوگر کتاب اول و دوم فرق داره.
عمیق و زیبا، پرمفهوم و نیازمند اندیشه این فرصت تفکر و یادگیری رو از دست ندین
از سری داستان خای اسپارو هاوک. این بار شاهزاده به سراغ ساحر اعظم آمده چرا که در سرزمین های غربی دیگر کسی نمیتواند جادویی در اندازد. به نظرم خواندن ترجمهی پیمان اسماعیلیان کم لذت تر از ترجمههای آقای کوثری و
نیمه اول کتاب، عالی بود.جذابتر و مهیج تر از دوجلد اول. اما کم کم ریتمش افتاد و مثل جلد اول، بخش زیادیش به قایق رونی خسته کننده قهرمانها گذشت.در مجموع بد نبود