دانلود و خرید کتاب تهانو (دریای زمین ۴) ارسولا. کی. لوژوان ترجمه پیمان اسماعیلیان
تصویر جلد کتاب تهانو (دریای زمین ۴)

کتاب تهانو (دریای زمین ۴)

معرفی کتاب تهانو (دریای زمین ۴)

تهانو (دریای زمین ۴) نوشته ارسولا. کی. لوژوان، کتاب چهارم از مجموعه داستان‌ تخیلی و پرهیجان دریای زمین است. در این جلد از کتاب «گد» بعد از از دست دادن قدرت جادویی‌اش به سرزمینش برمی‌گردد، از طرفی «تنار» پس از مرگ همسرش «فلینت کشاورز» با دخترکی به نام «تهانو» زندگی می‌کند، که از دست پدر ومادر کودک آزار خود جان سالم به دربرده، اما نیمی از بدنش سوخته است.... بخشی از داستان: تمام ماه در مراتع جوار رودخانه اردو زده بودند. یک مرد که خودش را تعمیرکار دوره‌گرد جا زده، که در واقع دزد است، یک زن همراهش است. مرد جوان‌تری هم اغلب کنار آنهاست. هیچ‌کدام کاری نمی‌کنند. فقط دزدی و گدایی می‌کنند و روزی آنها از درآمد آن زن است. گروه‌های تبهکار و سارقان جاده‌ها هم به سراغشان می‌روند. اگر جای تو بودم، این روزها درِ خانه‌ام را قفل می‌کردم. یک روز همان مرد جوان‌تر وارد دهکده شد و من هم جلو در خانه‌ام ایستاده بودم که گفت: بچه حالش خوب نیست. من که درست بچه را پیش آنها ندیده بودم. مثل قاقُمی کوچک بود که هر بار نگاه می کردم بی درنگ پنهان می شد، طوری که مطمئن نبودم درست دیده ام یا نه؛ برای همین گفتم: حالش خوب نیست؟ تب کرده؟
amirkabir
۱۴۰۱/۰۱/۲۱

تا بدین جا که ٤ جلد از این کتاب رو خوندم با اینکه ایده کلی از جلد اول جذاب شروع شد ولی جلد به جلد به جای رشد و گسترش جذابیت شاهد ثبات و یکنواختی بیشتر در داستان میشیم و

- بیشتر
Pegah Kiaei
۱۳۹۷/۰۶/۱۷

هوعالی، مثل بقیه ی جلدهای کتاب...

اگر توانمندی تو تنها در ضعف دیگری باشد، همواره در ترس زندگی می کنی.
Azadehana
باستانی همچون ازل و دور همچون سلیدور...
بابونه:)
اگر توانمندی تو تنها در ضعف دیگری باشد، همواره در ترس زندگی می کنی.
کاربر ۱۸۸۰۵۲۹جواد
اصلا پیری و جوانی یعنی چه؟ من که نمی دانم. گاهی حس می کنم که هزاران سال زندگی کرده ام؛ گاهی نیز حس می کنم تمام عمرم مانند پرواز چلچله ای است که از لای درز دیوار تماشا کنی.
Azadehana
تنار در نیمه‌های شب از خواب پرید. بومی در آن نزدیکی می‌خواند، نُتی زیبا و تکراری همچون نوای جرس بود؛ از دل جنگل نیز در دور دستی از کوهستان، جفتش چون روح یک ناقوس پاسخش را می‌داد. تنار با خود اندیشید: «غروب ستارگان را در دریا تماشا خواهم کرد.» اما بی‌درنگ با قلبی آرام و بی‌دغدغه به خواب رفت.
shahryar_shon
همیشه فکر می کردم شاید بتوانم چون سلحشوری لباس رزم بر تن کنم، سنان و شمشیر و خود و افسر و غیره داشته باشم، اما باز این همه به من نمی زیبد، مگر نه؟ با شمشیر چه باید بکنم؟ آیا به صرف داشتن این جهاز قهرمان خواهم بود؟ در این صورت باز این منم که لباسی دیگر به تن کرده ام و بس، و حتی قادر به راه رفتن نیز نیستم.» تنار درنگی کرد و باز افزود: «پس همه را از تن به در کردم و جامه خود را پوشیدم.»
Azadehana

حجم

۲۲۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۲۲۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۱۳۵,۰۰۰
تومان