
کتاب دختری با هفت اسم
معرفی کتاب دختری با هفت اسم
معرفی کتاب دختری با هفت اسم
کتاب الکترونیکی «دختری با هفت اسم» (سفر من از کره شمالی) نوشتهٔ هیتون سئو لی با همکاری «دیو جانستون» و ترجمهٔ «رضا اکبری» توسط نشر «نیلوفر» منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ خاطرات و زندگینامه قرار میگیرد و روایتگر داستان واقعی زنی است که از کره شمالی گریخته و هویتهای متعددی را تجربه کرده است. «دختری با هفت اسم» تصویری از زندگی در یکی از بستهترین کشورهای جهان ارائه میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دختری با هفت اسم
این کتاب روایت زندگی «هیتون سئو لی» است؛ زنی که در کره شمالی به دنیا آمد و سالها با هویتهای مختلف زیست تا سرانجام موفق به فرار شد. کتاب در قالب خاطرات شخصی، تصویری از جامعهٔ کره شمالی، ساختارهای اجتماعی، فشارهای سیاسی و فرهنگی و همچنین روابط خانوادگی در این کشور را ترسیم میکند. نویسنده با جزئیات فراوان از کودکی، نوجوانی و بزرگسالی خود میگوید و به تدریج خواننده را با فضای بسته و کنترلشدهٔ کره شمالی آشنا میکند. دورهٔ زمانی روایت، از دههٔ ۱۹۸۰ تا اوایل قرن بیستویکم را در بر میگیرد و علاوه بر زندگی شخصی، تحولات اجتماعی و سیاسی کشور را نیز بازتاب میدهد. «دختری با هفت اسم» نهتنها داستان فرار یک فرد، بلکه روایتی از تلاش برای یافتن هویت و معنای آزادی است.
خلاصه کتاب دختری با هفت اسم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایت «هیتون سئو لی» از کودکیاش در شهری مرزی در کره شمالی آغاز میشود؛ جایی که خانوادهاش با وجود جایگاه اجتماعی نسبتاً خوب، همواره زیر سایهٔ حکومت و قوانین سختگیرانه زندگی میکنند. او از همان سالهای ابتدایی با مفاهیم وفاداری به رهبر، جلسات خودانتقادی و کنترل شدید اجتماعی آشنا میشود. روایت، به تدریج به مشکلات اقتصادی، قحطی و فشارهای سیاسی دههٔ ۱۹۹۰ میرسد؛ زمانی که خانوادهٔ او برای بقا مجبور به تجارت غیرقانونی و عبور از مرز میشوند. هیتون در مسیر فرار، بارها هویت خود را تغییر میدهد و با خطرات بسیاری روبهرو میشود؛ از دستگیری و بازجویی گرفته تا جدایی از خانواده و تجربهٔ زندگی در چین و کره جنوبی. کتاب، علاوه بر شرح فرار، به بحران هویت، دلتنگی برای وطن و تلاش برای سازگاری با دنیای جدید میپردازد. در سراسر روایت، خاطرات تلخ و شیرین، عشق به خانواده و امید به آینده، محور اصلی داستان باقی میماند.
چرا باید کتاب دختری با هفت اسم را خواند؟
این کتاب با روایت دست اول از زندگی در کره شمالی، تصویری ملموس از واقعیتهای پنهان این کشور ارائه میدهد. خواننده با تجربههای شخصی نویسنده، با چالشهای فرار از یک نظام بسته، بحران هویت و تلاش برای بازسازی زندگی در دنیایی آزاد آشنا میشود. «دختری با هفت اسم» فرصتی است برای درک عمیقتر از تأثیر سیاستهای سرکوبگرانه بر زندگی فردی و خانوادگی و همچنین قدرت امید و اراده در مواجهه با دشواریها.
خواندن کتاب دختری با هفت اسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به خاطرات واقعی، مطالعات اجتماعی، تاریخ معاصر شرق آسیا و کسانی که به موضوعات مهاجرت، هویت و حقوق بشر توجه دارند مناسب است. همچنین برای افرادی که میخواهند با واقعیتهای زندگی در کره شمالی و چالشهای پناهندگان آشنا شوند، خواندن این اثر توصیه میشود.
فهرست کتاب دختری با هفت اسم
- مقدمه: نویسنده از انگیزههای نگارش کتاب و تجربهٔ روایت زندگیاش به زبان انگلیسی میگوید. - فصل اول: قطاری در دل کوهستان – روایت آشنایی والدین نویسنده و شرح ساختار طبقاتی جامعهٔ کره شمالی. - فصل دوم: شهری در مرز دنیا – خاطرات کودکی در هیسان، زندگی خانوادگی و اولین مواجهه با خطرات و محدودیتها. - فصل سوم: چشمهای روی دیوار – نقل مکان به شهر جدید، تجربهٔ زندگی در پادگان نظامی و آشنایی با سیستم کنترل اجتماعی. - فصل چهارم: بانوی سیاهپوش – ورود به مدرسه، آموزش ایدئولوژیک و نخستین مواجهه با خشونت و اعدامهای عمومی. - فصلهای بعدی: ادامهٔ روایت زندگی، بحرانهای اقتصادی، تلاش برای بقا، فرار از کشور، زندگی در چین و کره جنوبی و جستوجوی هویت جدید. هر فصل با تمرکز بر یک مقطع مهم از زندگی نویسنده، تصویری از جامعه و فرهنگ کره شمالی ارائه میدهد.
بخشی از کتاب دختری با هفت اسم
«اسم من هیئون سئو لی است. این نه اسم تولد من و نه یکی از چند اسمی است که بعد از رسیدن به آزادی به خودم دادم. هیئون آفتاب و سئو به معنای اقبال نیک است. این اسم را انتخاب کردم تا زندگیم را در نور و گرما سپری کنم و به سایه باز نگردم. پشت صحنهٔ بزرگی ایستادهام و صدای حاضران زیادی را از سالن میشنوم. لمطاتي کبل یک خائم با برس نم صویجم را نک والعايی داد الا میگروقونم را وصل میکنند؛ نگرانم صدای تیشهای قلبم که در گوشم پیچیده از آن شنیده شود. یک نفر میپرسد آمادهای؟ میگویم آمادهام. در حالی که چنین معرفی میکند. همهمهای مانند صدای دریا در سالن میپیچد، خیلیها دست میزنند. دست و پای خود را گم کردهام. قدم به روی صحنه میگذارم. ترسی ناگهانی در وجودم احساس میکنم. یاهایم توان حرکت ندارند. نورافکنها مانند خورشیدهایی از دور دست پرتو افشانی میکنند و چشمانم را میزنند. صورت حضار را نمیتوانم تشخیص دهم. به هر ترتیب خودم را تا وسط صحنه میکشانم. آرام هوا را به درون ریهها میکشم. حضار سکوت کردهاند. صحبت را شروع میکنم. لرزش صدایم را میشنوم. راجع به دختری میگویم که با این باور بزرگ شد که کشورش بهترین در روی زمین است. دختری که برای اولین بار در سن هفت سالگی شاهد اعدام در ملاً عام بود. برایشان تعریف میکنم از آن شبی که از راه رودخانهای یخ زده فرار کرد و چه دیر فهمید که دیگر نمیتواند پیش خانه و خانوادهاش برگردد. پیامدهای آن شب و اتفاقات ناگواری که سالها بعد رویداد را برایشان بازگو میکنم. دوبار اشک را در چشمانم احساس و لحظهای مکث کردم و با پلک زدن جلوی اشکهایم را گرفتم. داستان من برای کسانی که در کره شمالی به دنیا آمدهاند و از آن گریختهاند داستان تازهای نیست. اما میتوانم تأثیر آن را در میان شنوندگان حاضر احساس کنم. آنها شوکه شدهاند. احتمالاً از خود میپرسند چرا کشوری مانند کشور من هنوز در جهان وجود دارد.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه