کتاب آواز جان مریم علی حسینی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب آواز جان مریم

کتاب آواز جان مریم

نویسنده:علی حسینی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب آواز جان مریم

کتاب آواز جان مریم نوشتهٔ «علی حسینی» و منتشرشده توسط گروه انتشاراتی ققنوس، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه، معاصر و ایرانی با محوریت تجربه‌های مهاجرت، غربت، خانواده و هویت است. این مجموعه با نگاه به زندگی ایرانیان در داخل و خارج از ایران، روایت‌هایی چندلایه از جدایی، دلتنگی، امید و تلاش برای بازسازی زندگی ارائه داده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آواز جان مریم اثر علی حسینی

کتاب «آواز جان مریم» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه و معاصر و ایرانی است که هرکدام به گوشه‌ای از زندگی ایرانیان، چه در وطن و چه در مهاجرت می‌پردازد. این کتاب در فضایی میان دهه‌های پایانی قرن بیستم و آغاز قرن بیست‌ویکم شکل گرفته و دغدغه‌هایی همچون مهاجرت، ازدست‌دادن، جست‌وجوی هویت و تلاش برای سازگاری با شرایط جدید را بازتاب می‌دهد. روایت‌ها گاه در شهرهای آمریکا و گاه در روستاها و شهرهای ایران می‌گذرند و شخصیت‌ها با چالش‌هایی همچون جدایی از خانواده، بحران‌های اقتصادی، تغییرات اجتماعی و فرهنگی و خاطرات گذشته دست‌وپنجه نرم می‌کنند. «علی حسینی» با نگاهی جزئی‌نگرانه زندگی روزمره و احساسات شخصیت‌هایش را به تصویر می‌کشد و در هر داستان، زاویه‌ای تازه از تجربهٔ زیستهٔ ایرانیان را پیش می‌کشد. این کتاب با کنار هم قراردادن روایت‌هایی متنوع، تصویری چندوجهی از جامعهٔ ایرانی و مهاجران ایرانی ارائه می‌دهد و به مسائلی همچون خانواده، عشق، خاطره، ریشه‌ها و امید به آینده می‌پردازد.

هر داستان از کتاب «آواز جان مریم» به زندگی شخصیت‌هایی می‌پردازد که درگیر بحران‌های فردی و جمعی هستند. داستان نخست، جدال یک پدر مهاجر ایرانی در آمریکا را با نظام قضایی و ازدست‌دادن سرپرستی فرزندانش روایت می‌کند؛ مردی که میان خاطرات وطن و واقعیت‌های تلخ مهاجرت سرگردان است و همسرش نیز با دغدغه‌های استقلال و آیندهٔ فرزندانش دست‌وپنجه نرم می‌کند. در داستانی دیگر با زوجی روبه‌رو می‌شویم که در سفری به آمریکای جنوبی، با گذشته و آیندهٔ رابطه‌شان مواجه می‌شوند و یا با مردی آشنا می‌شویم که پس از ورشکستگی و ازدست‌دادن مزرعهٔ اسب‌دوانی، در جست‌وجوی معنای زندگی و خاطرات گذشته است. روایت‌هایی از کودکی و دوستی، امیدها و ناکامی‌ها و نیز داستان‌هایی از جنوب ایران و زندگی در روستا، قاچاق، فقر و آرزوی رهایی در کنار هم قرار گرفته‌اند. در داستان پایانی، گروهی از شخصیت‌ها در شهری مه‌آلود گرد هم می‌آیند و هرکدام با دغدغه‌ها و خاطرات خود، به‌دنبال معنایی برای زندگی و امید به آینده هستند. کتاب حاضر با زبانی توصیفی و روایتی چندصدایی، تجربه‌های زیستهٔ ایرانیان را در بسترهای مختلف اجتماعی و جغرافیایی به تصویر می‌کشد.

چرا باید کتاب آواز جان مریم را خواند؟

این کتاب با روایت‌هایی چندلایه و شخصیت‌هایی باورپذیر، تجربه‌های مهاجرت، جدایی، دلتنگی و تلاش برای بازسازی زندگی را از زاویه‌های گوناگون به تصویر می‌کشد. خواننده در مواجهه با داستان‌هایی از زندگی ایرانیان در داخل و خارج از ایران می‌تواند با دغدغه‌های هویت، خانواده، خاطره و امید به آینده هم‌ذات‌پنداری کند. کتاب «آواز جان مریم» فرصتی است برای درک بهتر پیچیدگی‌های زیستن در مرز میان گذشته و حال، وطن و غربت و لمس‌کردن رنج‌ها و امیدهای انسان‌هایی که در جست‌وجوی جایگاهی تازه هستند.

خواندن کتاب آواز جان مریم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های اجتماعی، روایت‌های مهاجرت، دغدغه‌های هویتی و خانوادگی و کسانی که به تجربه‌های زیستهٔ ایرانیان در داخل و خارج از کشور علاقه دارند، مناسب است؛ همچنین برای مخاطبانی که به‌دنبال داستان‌هایی با مضامین جدایی، دلتنگی، امید و بازسازی زندگی هستند.

بخشی از کتاب آواز جان مریم

«روزگار پرویز زرنگار ناگهان به کل عوض شد. یک ماه آزگار انگار تب و لرز گرفته باشدش در رختخواب ماند. هنوز دلمرده و ساکت است. من که سال‌هاست دوست نزدیکش هستم، حدس می‌زنم چه حالی دارد و می‌ترسم که پرویز دیگر آن پرویز شاد و دلزنده نشود. اگر نشود حق دارد. آن بلا اگر سر من آمده بود، بدون شک همان روز توی خیابان، جلو چشم مردم سکته کرده بودم. اما، گم و گیجم که نکند تمام این‌ها وانمود باشد، و من هم بدون این که خودم بخواهم درگیر.

دو ماه پیش، صبح روز آن ماجرا با صدای سرفه‌های خشک پرویز از خواب بیدار شدم، اما حالِ از جا بلند شدن نداشتم. انگار توی سرم رژه می‌رفتند. با هر پا کوبیدنی چشم‌هام می‌خواستند از کاسه بیرون بپرند. طعم تلخی هم از سر زبان تا ته دلم چسبیده بود. فردای هر شبی که پرویز تریاک افغانی و عرق خانگی به خوردم می‌داد حالی از این بهتر نداشتم. از سرفه‌های پشت سر هم پرویز، و یکی به دو کردن با زنش که چرا زودتر بیدارش نکرده، معلوم بود که حالی بدتر از من دارد. چون بساط شب پیش برنامه هر شب او بود، ولی من، هر وقت به گیرش می‌افتادم یا خودم، خودم را به گیرش می‌انداختم به این روز می‌افتادم. همیشه مواظب بودم با او بودنم از یک شب در هفته تجاوز نکند؛ که نه جرئتش را داشتم ــ آن هم در اوضاع عوض شده امروزه ــ و نه طاقت کرختی و بی‌حالی روزهای بعدش را. از همان سال‌های اول دبیرستان که دوست شدیم، با هم فرق داشتیم. من آدمی میانه‌رو ــ به قول پرویز ترسو ــ بودم و او آدمی تیز و تند و اهل ریسک.

در هوای سنگین و دم‌کرده اتاق، در عالم خواب و بیداری، یکهو یاد اتفاق شب پیش افتادم. دستپاچه از جا بلند شدم تا بی‌سر و صدا از خانه بیرون بروم. می‌دانستم اگر پرویز ببیند، داد می‌زند: "آی داش مشتی کجا اول صبحی؟ وایسا. وایسا تا یه ناشتایی با هم بزنیم، بعد سر راه مغازه می‌رسونمت به اون شهرداری خراب شده." و وقتی بگویم دیر شده و حوصله غرولندهای رییس نقشه‌برداری را ندارم، غش‌غش خنده را سر می‌دهد و می‌گوید: "دست بردار تو را به حضرت عباس. چقدر شور اون شغل نکبتی رو می‌زنی. ما رو هم کچل کردی از بس حرف از رییس کچلت زدی. حالا اگه تو یه روز شهرداری نری، سوپورها جارو نمی‌کشن؟"»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۵۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۱,۰۰۰
۵۰%
تومان