دانلود و خرید کتاب دفتر خاطرات حیوانات علی‌رضا غفاری
تصویر جلد کتاب دفتر خاطرات حیوانات

کتاب دفتر خاطرات حیوانات

امتیاز:
۴.۴از ۲۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دفتر خاطرات حیوانات

در میان انبوه درختان جنگل آمازون و درست در میانه آن، کتابخانه بسیار بزرگ، مجهز، مدرن و استثنایی وجود دارد که کلیه کتاب‌های منحصربه‌فرد آن به صورت حیرت‌انگیزی بر روی برگ درختان! نگارش یافته و بخش اعظم آن را تشکیل می‌دهد. طبقه فوقانی این کتابخانه‌ی مجلل، مربوط به لوح فشرده‌ی اطلاعات بی‌نظیر همه حیوانات سراسر جهان بر روی پوسته نارگیل است! من در شرایطی بسیار خاص، فقط یک روز تمام اجازه داشتم از این گنجینه بازدید و از آن نسخه‌برداری کنم. از میان آن مجموعه‌ی بزرگ و کاملاً بی‌نظیر، دست‌نوشته‌های خاطرات عجیب حیوانات توجهم را به شدت جلب کرد! با اصرار فراوان فقط توانستم از هر دفتر یک خاطره را انتخاب کنم.کتاب پیش روی شما، محصول تلاش آن بیست و چهار ساعت است. شتابزدگی مرا ببخشید!
🍃رز رزاسه🍃
۱۳۹۶/۰۳/۲۴

باحاله 😂😂😂😂😂😂😂😂

Iman
۱۳۹۹/۱۲/۱۷

وقتی که انسان بخونه متوجه میشه که متأسفانه چقدر حیوانات به خاطر انسان ها رنج کشیدند

حنانه.سین
۱۳۹۷/۰۵/۰۵

کتابه جالبی بود نسخه چاپیش رو حدود۲ماه پیش خوندم ولی حیف کم بود زود تموم شد😔

@then@
۱۳۹۷/۰۴/۱۴

دید جالبی داشت

maleki
۱۴۰۰/۰۴/۲۷

خیلی زیبا بود، با خوندن این کتاب فهمیدم که چقدر حیوانات بیچاره از دست انسان ها رنج برده اند 😓🥺

حلما
۱۳۹۶/۰۹/۰۶

این کتاب عالیه من نسخه چاپیشو خوندم . از دفتر خاطرات الاغ خیییلی جالبه😍😍 واقعا عالیه ❤

zargol
۱۳۹۶/۱۰/۲۹

قشنگ بود ولی دو تا عیب داشت یکی اینکه کم بود دیگری اینه اونقدری ازش انتظار داشتم نبود

muhammadjavad
۱۳۹۶/۱۰/۱۴

عالیه ولی کمی

Nazanin :)
۱۳۹۹/۱۱/۱۹

خب کتاب عالی نبود ولی خب بدم نبود

علی
۱۳۹۹/۰۱/۱۸

کوتاه،گزیده،تاثیرگذار

پدرم در آخرین دیدار به من گفت: «خر بودن نعمتی است که از آدم‌ها دریغ شده و به خاطر همین آن‌ها خیلی عصبانی هستند و موقع دشنام، خود را به نفهمی ‌می‌زنند و حرف‌های بیهوده می‌گویند.»
Nazanin :)
با خودم گفتم، تاوان لذت شترهای نر برای شترهای ماده چقدر زیاد است و راستی چرا همه موجودات با درد به دنیا می‌آیند نه با شادی!
zohreh farahani
خیلی عجیب است! آدم‌ها به کسی که تا دیروز جمهوری‌خواه بوده و امروز مدافع سرسخت دمکرات‌هاست، می‌گویند: بوقلمون صفت. به نظرم این بی‌انصافی است و پذیرفتنی نیست، چون آن‌ها مرامشان دگرگون می‌شود و ما فقط پرهایمان را هر وقت لازم باشد عوض می‌کنیم، درست مثل آدم‌ها که رنگ مو و چشم و لباس‌هایشان را مدام تغییر می‌دهند و هرگز هم سرزنش نمی‌شوند
zohreh farahani
خودمانیم، این آدم‌های خودپرست که این همه برای نابودی ما هزینه می‌کنند، یادشان رفته که خودشان باعث تکثیر ما هستند.
کاربر ۱۴۲۱۰۰۶
هنوز نمی‌دانم چرا رئیس باغ‌ وحش در رختخوابش اسلحه دارد؟!
zohreh farahani
این آخرین یادداشت من است، در حالی که یک کرم هستم. امروز ضیافت برگ‌های توت تمام شد و از امشب کار ساخت خانه ابریشمی‌ خود را همراه با روزه آغاز می‌کنم. از برزخ پیله هیچ نمی‌دانم، اما یقین دارم پس از این دوران کوتاه تاریکی و تنهایی، روزی سرشار از نور و پرواز خواهم داشت. تا هفته آینده که خاطرات یک پروانه را خواهم نوشت، خداحافظ.
کتابخوان ساده
ظاهراً فرو ریختن سقفِ یک خانه قدیمی، در یکی از روستاهای دورافتاده یک کشورِ فقیر، آن هم به خاطر زمین‌لرزه‌ای کوچک، دقیقاً همزمان شده با حالِ خوشِ جدّ نازنین ما، که با شنیدن خبر تولدِ مادربزرگم شادمانی‌اش را با صدای بلند، در نیمه‌های یک شبِ زیبای پاییزی، با آواز سر داد! حالا سال‌هاست که آدم‌های اخموی غیر قابلِ تحمل، هر وقت ما را می‌بینند یا صدای ما را می‌شنوند، صورتشان را در هم می‌کشند و به اصطلاح چِندششان! می‌شود. اما خوشبختانه، جایی که من زندگی می‌کنم، چشم‌اندازِ بسیار زیبایی دارد و هیچ سقفی هم با خواندن من فرو نمی‌ریزد، حتی با این همه زلزله‌های پی در پی!
کتابخوان ساده
با لگد دوم به سمت گله چرخیدم که ناگهان چشمم به چکمه‌های صاحب مزرعه افتاد. کفش‌هایش که برق می‌زد از پوست لطیف مادرم بود! چقدر دلم می‌خواهد این درد روزها با من بماند.
کتابخوان ساده
داستان فریب قصه باور است خروس نادان نیاز به نیرنگ ندارد! امروز برای سیر شدن باید راست بگویم گرسنه‌ام!
کاربر ۱۶۲۴۶۵۰
داستان فریب قصه باور است خروس نادان نیاز به نیرنگ ندارد! امروز برای سیر شدن باید راست بگویم گرسنه‌ام!
کاربر ۱۶۲۴۶۵۰
پدرم در آخرین دیدار به من گفت: «خر بودن نعمتی است که از آدم‌ها دریغ شده و به خاطر همین آن‌ها خیلی عصبانی هستند و موقع دشنام، خود را به نفهمی ‌می‌زنند و حرف‌های بیهوده می‌گویند.»
بهار
از خودم منزجرم حتی موقع قدم زدن هم مرتکب قتل می‌شوم! سرنوشت نفرین‌شده‌ام مثل عاقبت هولناک حاکمان ترس پایان شومی‌ دارد امروز اعتراف می‌کنم رقت‌انگیزترین واقعیت زندگی‌ام ناتوانی در برابر یک حشره کوچک است که رمز پروانه را می‌داند! چقدر دلم می‌خواست یک کرم شبتاب بودم نه یک قاتل بالفطره!!
کتابخوان ساده

حجم

۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان