تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب اسلحه ای برای فروش
معرفی کتاب اسلحه ای برای فروش
کتاب الکترونیکی «اسلحهای برای فروش» (A Gun for Sale) نوشتهٔ «گراهام گرین» با ترجمهٔ گلرخ سعیدنیا و انتشار از سوی انتشارات لیوسا، رمانی جنایی و دلهرهآور است که در فضای اروپا پیش از جنگ جهانی دوم میگذرد. این اثر با محوریت یک آدمکش حرفهای و ماجرای قتلی سیاسی، به بررسی فساد، بیعدالتی و تاثیرات جنگ بر زندگی افراد عادی میپردازد. «اسلحهای برای فروش» از آثار شاخص «گراهام گرین» در ژانر تریلر و جنایی بهشمار میرود. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اسلحه ای برای فروش
«اسلحهای برای فروش» در سال ۱۹۳۶ منتشر شد و از نخستین آثار مهم «گراهام گرین» در ژانر تریلر بهشمار میآید. فضای کتاب در اروپای پیش از جنگ جهانی دوم شکل میگیرد؛ زمانی که سایهٔ جنگ و ناامنی بر زندگی مردم سنگینی میکند. داستان حول محور شخصیتی به نام «ریون» میچرخد؛ آدمکشی منزوی و زخمخورده که بهدلیل نقص مادرزادی لب شکری، همواره با طرد و تحقیر روبهرو بوده است. او مامور قتل یک وزیر میشود و پس از انجام مأموریت، درمییابد که خود قربانی یک توطئهٔ بزرگتر شده است. روایت کتاب، همزمان با تعقیب و گریز پلیسی، به لایههای روانی شخصیتها و نقد ساختارهای قدرت و فساد اقتصادی میپردازد. «گرین» در این رمان، فضای تیره و پرتنش اروپا را با جزئیات دقیق و نگاهی انتقادی به تصویر میکشد و دغدغههایی چون بیعدالتی، تنهایی و تاثیرات جنگ را در بستر یک داستان جنایی دنبال میکند. این اثر، علاوه بر جنبهٔ سرگرمکننده، تصویری از جامعهٔ بحرانزده و انسانهایی ارائه میدهد که درگیر بازیهای قدرت و بیرحمی زمانهاند.
خلاصه کتاب اسلحه ای برای فروش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با شخصیت «ریون»، آدمکشی حرفهای و منزوی آغاز میشود که بهدلیل نقص مادرزادی لب شکری، همواره با طرد و تحقیر روبهرو بوده است. او مأمور قتل یک وزیر سوسیالیست میشود و این مأموریت را با دقت و بیاحساس انجام میدهد. اما پس از دریافت دستمزد، متوجه میشود که پولهایی که به او دادهاند، دزدی و نشانهگذاری شدهاند تا او را به دام بیندازند. ریون که حالا تحت تعقیب پلیس است، درمییابد که قربانی یک توطئهٔ بزرگتر شده و کسانی که او را استخدام کردهاند، خود درگیر شبکهای از فساد و معاملات تسلیحاتیاند. در مسیر فرار، او با زنی به نام «آن» آشنا میشود؛ زنی که بهطور تصادفی وارد ماجرا شده و به گروگان او درمیآید. رابطهٔ میان ریون و آن، از خصومت و ترس به همدلی و درک متقابل تغییر میکند و هر دو درگیر تلاش برای بقا و کشف حقیقت پشت پردهٔ قتل میشوند. در این میان، کارآگاهی به نام «میدر» نیز وارد ماجرا میشود و با پیگیری سرنخها، به تدریج به حقیقت نزدیکتر میشود. داستان با تعقیب و گریزهای نفسگیر، فضای تیرهٔ شهری و بحرانهای اخلاقی شخصیتها پیش میرود و در پس ماجرای جنایی، به نقد ساختارهای قدرت، فساد اقتصادی و تاثیرات جنگ بر سرنوشت انسانها میپردازد.
چرا باید کتاب اسلحه ای برای فروش را خواند؟
این رمان با ترکیب عناصر جنایی، تعلیق و روانشناسی شخصیت، تصویری از جامعهای بحرانزده و انسانهایی ارائه میدهد که درگیر بازیهای قدرت و بیعدالتیاند. «اسلحهای برای فروش» علاوه بر روایت پرکشش و پرحادثه، به لایههای عمیقتری چون تنهایی، طردشدگی و تاثیرات اجتماعی جنگ میپردازد. مواجههٔ شخصیتها با انتخابهای اخلاقی، فضای تیره و پرتنش اروپا و نقد ساختارهای فاسد، این کتاب را به اثری فراتر از یک تریلر صرف تبدیل میکند. خواندن این رمان فرصتی برای تجربهٔ یک داستان پرتعلیق و همزمان، تامل در باب سرنوشت انسانها در دوران بحران است.
خواندن کتاب اسلحه ای برای فروش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای جنایی، تریلر و آثار با فضای تاریخی و اجتماعی مناسب است. کسانی که دغدغههایی چون فساد، بیعدالتی، تاثیرات جنگ و روانشناسی شخصیتها دارند، از خواندن این اثر بهره خواهند برد. همچنین مخاطبانی که به داستانهای پرتعلیق و شخصیتمحور علاقهمندند، این رمان را جذاب خواهند یافت.
بخشی از کتاب اسلحه ای برای فروش
«کلمهٔ قاتل برای ریون مفهوم خاصی نداشت و شغلی در میان شغلها محسوب میشد. فقط مجبور بود دقیقتر باشد و از مغز خود بهخوبی استفاده کند. پای تنفر در میان نبود. او وزیر را فقط یک بار هنگام گذر از پلههای ساختمان مجلس دیده بود؛ هنگامی که وزیر از بین دو ردیف درخت کوچک و نورانی کریسمس میگذشت، او را به ریون نشان داده بودند. وزیر پیرمرد چاقی بود که هیچ دوستی نداشت اما به بشردوستی مشهور بود. ریون از خیابان عریض کنتینانتال میگذشت. باد سردی صورتش را میخراشید و این موضوع بهانهٔ خوبی بود که با یقهٔ کت، دهانش را بپوشاند. لب شکری او نقطه ضعفی جدی در این شغل محسوب میشد. لب بالاییاش در کودکی بد بخیه خورده و درنتیجه تابیده و شکافدار شده بود. وقتی کسی چنین نقص مشهودی داشته باشد، بهطور ناخودآگاه رفتاری بیرحمانه در پیش میگیرد. او یک کیف دستی با خود داشت و مانند مردان جوانی بهنظر میآمد که بعد از پایان کار به خانه بازمیگردند. پالتو تیرهرنگش حالوهوای کارمندی داشت و مانند دیگران بهآرامی از خیابان میگذشت. قطاری با چراغهای روشن بهآهستگی گذشت و تاریکی از راه رسیدهٔ غروب را روشن کرد. اما او سوار نشد. انگار که محض خاطر خانوادهاش به فکر صرفهجویی بود. شاید هم بهقصد ملاقات با نامزدش در خیابان قدم میزد. اما درحقیقت او هرگز نامزد و دلداری نداشت، زیرا لب شکریاش مانع از این کار میشد. از اوایل جوانی، متوجه این نقص تنفرانگیز شده بود. با چهرهای تلخ و گرفته بهسوی خانهای بلند و خاکستریرنگ پیچید و از پلهها بالا رفت.»
حجم
۲۱۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۱۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه