
کتاب فرقه ترامپ
معرفی کتاب فرقه ترامپ
کتاب فرقه ترامپ با عنوان اصلی The Cult of Trump نوشتهٔ استیون حسن و ترجمهٔ محسن حسنپور، توسط انتشارات ۳۶۰ درجه در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ روانشناسی سیاسی و جامعهشناسی قرار میگیرد و به بررسی پدیدهٔ ترامپ و پیروانش از منظر کنترل ذهن و فرقهگرایی میپردازد. نویسنده با تکیه بر تجربیات شخصی و تخصصی خود در حوزهٔ سلامت روان، رفتارها و تکنیکهای نفوذ ترامپ را با رهبران فرقههای مخرب مقایسه میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فرقه ترامپ
فرقه ترامپ اثری است تحلیلی و جسورانه که به بررسی پدیدهٔ دونالد ترامپ و جنبش پیرامون او از زاویهای متفاوت میپردازد. استیون حسن، که خود سابقهٔ عضویت در یک فرقهٔ مذهبی را داشته و سالهاست به عنوان مشاور خروج از فرقهها فعالیت میکند، در این کتاب با نگاهی روانشناسانه و جامعهشناسانه، ریاستجمهوری ترامپ را نه صرفاً یک پدیدهٔ سیاسی، بلکه نمونهای از فرقهگرایی مدرن میداند. او با مقایسهٔ رفتارها، تکنیکهای نفوذ و ساختار قدرت ترامپ با رهبران فرقههای شناختهشده، نشان میدهد که چگونه ترامپ با استفاده از ابزارهایی مانند تکرار، ایجاد ترس، دشمنسازی و کنترل اطلاعات، پیروانی وفادار و گاه متعصب برای خود ساخته است. کتاب در سال ۲۰۱۹ به زبان انگلیسی منتشر شد و به سرعت در محافل دانشگاهی و رسانهای مورد توجه قرار گرفت. حسن با بهرهگیری از مدلهای علمی کنترل ذهن (مانند مدل BITE) و ارجاع به پژوهشهای کلاسیک روانشناسی اجتماعی، نشان میدهد که چگونه تکنیکهای فرقهای میتوانند در مقیاس ملی و حتی جهانی به کار گرفته شوند. این کتاب در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر به عنوان اثری شاخص در حوزهٔ مطالعات فرقهها و روانشناسی سیاسی شناخته میشود و به دلیل نگاه بیطرفانه و مبتنی بر تجربهٔ شخصی نویسنده، مرجع بسیاری از پژوهشگران و فعالان حوزهٔ سلامت روان و سیاست شده است.
خلاصه کتاب فرقه ترامپ
کتاب فرقه ترامپ با روایتی شخصی و تحلیلی آغاز میشود؛ نویسنده ابتدا تجربهٔ خود از عضویت در یک فرقهٔ مذهبی را شرح میدهد و سپس به تدریج به بررسی رفتارها و تکنیکهای نفوذ دونالد ترامپ میپردازد. حسن استدلال میکند که ترامپ، همانند رهبران فرقهها، با ایجاد حس خاص بودن در پیروان، دشمنسازی، تکرار پیامهای ساده و هیپنوتیزمکننده، و کنترل اطلاعات، نوعی وابستگی روانی و وفاداری مطلق در میان هوادارانش ایجاد کرده است. او با استفاده از مدل BITE (کنترل رفتار، اطلاعات، افکار و احساسات)، نشان میدهد که چگونه ساختار قدرت پیرامون ترامپ، از حلقهٔ نزدیکان تا پایگاه مردمی، شباهتهایی با ساختار هرمی فرقههای مخرب دارد. کتاب به بررسی نقش رسانههای راستگرا، شبکههای اجتماعی، و گروههای مذهبی و سیاسی در تقویت این فرقهگرایی میپردازد و هشدار میدهد که این پدیده میتواند تهدیدی جدی برای دموکراسی و سلامت روان جامعه باشد. پیام اصلی کتاب این است که آگاهی، تفکر انتقادی و بازگشت به خود اصیل، راه رهایی از کنترل ذهن و نفوذ فرقهای است.
چرا باید کتاب فرقه ترامپ را بخوانیم
فرقه ترامپ کتابی است که با ترکیب تجربهٔ زیسته و دانش تخصصی، تصویری متفاوت و عمیق از پدیدهٔ ترامپ و پیروانش ارائه میدهد. اگر به دنبال درک ریشههای روانشناختی و اجتماعی تعصب، دوقطبیشدن جامعه و ظهور رهبران کاریزماتیک هستید، این کتاب برای شماست. ترجمهٔ روان و دقیق محسن حسنپور نیز باعث شده که مفاهیم پیچیدهٔ روانشناسی اجتماعی و کنترل ذهن به زبانی ساده و قابل فهم منتقل شود. این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به سیاست و جامعهشناسی، بلکه برای هر کسی که دغدغهٔ سلامت روان و آزادی اندیشه دارد، اثری الهامبخش و آگاهیبخش است.
کتاب فرقه ترامپ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی، جامعهشناسی و مطالعات رسانه پیشنهاد میکنیم. اگر دغدغهٔ فهم چرایی تعصب کور، پیروی بیچونوچرا از رهبران کاریزماتیک، یا نگرانی دربارهٔ گسترش فرقهگرایی در سیاست و اجتماع را دارید، فرقه ترامپ برای شماست. دانشجویان و پژوهشگران حوزههای روانشناسی، علوم سیاسی و ارتباطات، فعالان اجتماعی، روزنامهنگاران و حتی خانوادههایی که با پدیدهٔ جذب عزیزانشان به گروههای افراطی یا فرقهای مواجهاند، میتوانند از آموزههای این کتاب بهره ببرند. اگر کتابهایی مانند «ذهنهای خطرناک»، «قدرت نفوذ» یا «مغز فرقهای» را دوست داشتید، این اثر نیز برایتان جذاب خواهد بود.
فهرست کتاب فرقه ترامپ
کتاب فرقه ترامپ ساختاری منسجم و مرحلهبهمرحله دارد. فصل اول با تعریف فرقه و مرور تجربیات شخصی نویسنده آغاز میشود. فصل دوم به زندگی و شکلگیری شخصیت ترامپ و مقایسه او با رهبران فرقهای میپردازد. فصل سوم به بررسی ویژگیهای روانشناختی ترامپ و مفهوم خودشیفتگی بدخیم اختصاص دارد. فصل چهارم و پنجم به نقش رسانهها، تکنیکهای کنترل ذهن، هیپنوتیزم جمعی و تبلیغات میپردازد. فصل ششم و هفتم به بررسی شبکههای نفوذ، گروههای مذهبی و راست افراطی و نقش آنها در تقویت فرقه ترامپ اختصاص دارد. فصل هشتم و نهم به تحلیل پایگاه اجتماعی ترامپ، ساختار هرمی فرقه و راهکارهای خروج از کنترل ذهن میپردازد. فصل دهم نیز با نگاهی به آینده، هشدارها و راهکارهایی برای حفظ سلامت روان و دموکراسی ارائه میدهد. هر فصل با مثالهای واقعی، پژوهشهای علمی و روایتهای شخصی غنی شده است.
بخشی از کتاب فرقه ترامپ
«من تنها یک آزادی را میشناسم، و آن آزادی ذهن است. آنتوان دوسنت اگزوپری
وقتی دونالد جی. ترامپ اعلام کرد که برای ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا نامزد شده است، برایم سخت بود که او را جدی بگیرم. مانند بسیاری از آمریکاییها، نمیتوانستم تصور کنم که یک ستاره شوهای تلویزیونی، بهویژه فردی چنین گستاخ و جنجالی، بهزودی قدرتمندترین فرد روی زمین شود.
من و ترامپ در فاصله حدود یک و نیم کیلومتری از یکدیگر در کوئینز نیویورک بزرگ شدیم، اما اطلاعات کمی درباره او داشتم. یک بار حدود ده دقیقه از یک قسمت برنامه «کارآموز» را تماشا کردم و کانال را عوض کردم. از شدت حمایت از ترامپ، بهویژه از سوی مسیحیان پروتستان، شگفتزده شدم. او یک قمارخانهدار و یک خوشگذران و زنباره معروف بود که با سه زن مختلف ازدواج کرده و از آنها صاحب فرزند شده بود. مرتباً و آشکارا دروغ میگفت و وقتی به چالش کشیده میشد، لجوجانه بر آنها پافشاری میکرد. چطور ممکن بود بتواند در میان مسیحیان محافظهکاری که برای انتخاب شدنش بسیار حیاتی بودند، حمایت کافی به دست آورد؟
میدیدم که او یکی پس از دیگری رقبای حزب جمهوریخواه خود را از میدان به در میکند و چارهای نداشتم جز اینکه او را جدی بگیرم. من سالهای زیادی را صرف مطالعه «تاثیر و نفوذ» کردهام، اینکه چگونه مردم بهطور نظاممند از تکنیکهای روانشناختی و اجتماعی برای اهداف خود استفاده میکنند. برایم روشن بود که ترامپ از این روشها بهطور موثری استفاده میکند. او قطعاً طبق قواعد سنتی دنیای سیاست بازی نمیکرد. او یک استاد دستکاری رسانهای بود و این کار را از طریق رسانههایی مانند فاکس نیوز برای توهین به رقبای خود و دستاوردهایش، و جلب توجه شبکههای تلویزیونی دیگری مانند سیانان و اماسانبیسی با رفتارهای شبیه به نمایشهای سیرک انجام میداد و تبلیغات رایگانی به ارزش تقریباً ۲ میلیارد دلار بدست آورد. او سخنران سرگرمکنندهای بود، هرچند سخنانش پر بود از تهدید و اظهارات پر سر و صدا، که از اصطلاحات ساده و تقریباً تکراری و هیپنوتیزم کنندهای استفاده میکرد. او به رقبای خود لقب توهینآمیز و در عین حال جذابی میداد: «هیلاری فاسد»، «تد دروغگو»، «جببوش بیحال»، «جو خوابآلود» – و از شعارهایی استفاده میکرد که در تجمعاتش به شعارهای شورانگیزی تبدیل میشدند: «او را زندانی کنید» و «دیوار را بسازید.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۵۵ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۵۵ صفحه