
کتاب دلنوشته های باران عشق
معرفی کتاب دلنوشته های باران عشق
کتاب باران عشق نوشته حمیدرضا جعفری و منتشرشده توسط انتشارات حسن رسولی، مجموعهای از شعرها و دلنوشتههای عاشقانه و احساسی است که دغدغههای عاطفی، دلتنگیها و امیدهای انسانی را روایت میکند. این اثر با نگاهی شاعرانه به تجربههای زیستهی نویسنده میپردازد و فضای آن سرشار از عواطف لطیف و لحظات شخصی است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دلنوشته های باران عشق
کتاب باران عشق مجموعهای از شعرها و متنهای ادبی است که در فضایی احساسی و گاه اندوهگین، به موضوعاتی چون عشق، جدایی، دلتنگی، امید و تنهایی میپردازد. این کتاب در دورهای معاصر نوشته شده و زبان آن بازتابدهندهی دغدغههای نسل امروز است. حمیدرضا جعفری در مقدمه و بخشهایی از کتاب، از تجربههای شخصی و نگاه خود به هنر و زندگی سخن میگوید و شعرها را بهعنوان راهی برای بیان احساسات و خاطراتش انتخاب کرده است.
فضای کلی کتاب، ترکیبی از خاطرهنویسی، شعر نو و ترانه است که گاه با ارجاع به اسطورهها و شخصیتهای ادبی همراه میشود. کتاب باران عشق بیشتر بر محور تجربههای زیسته و عواطف انسانی میچرخد و تلاش دارد با زبانی صمیمی و بیواسطه، لحظات ناب و تلخ زندگی را ثبت کند. در این مجموعه، نویسنده گاهی از زبان خودش و گاهی از زبان شخصیتهای خیالی یا عاشقانه سخن میگوید و بهاینترتیب، طیفی از احساسات انسانی را به تصویر میکشد.
چرا باید کتاب دلنوشته های باران عشق را خواند؟
این کتاب برای کسانی که به شعرهای عاشقانه و دلنوشتههای احساسی علاقه دارند، فرصتی فراهم میکند تا با دنیای درونی نویسنده همراه شوند و احساسات متنوعی را تجربه کنند. کتاب باران عشق با پرداختن به موضوعاتی مانند دلتنگی، امید، جدایی و خاطرات، میتواند همدلی و همحسی را در خواننده برانگیزد و لحظاتی برای تأمل و بازنگری در احساسات شخصی ایجاد کند؛ همچنین این مجموعه نمونهای از شعر و نثر معاصر فارسی است که دغدغههای روزمره و عواطف انسانی را به تصویر میکشد.
خواندن کتاب دلنوشته های باران عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر، دلنوشتههای عاشقانه و کسانی که بهدنبال بیان احساسات و تجربههای عاطفی هستند، مناسب است؛ همچنین برای افرادی میتواند جذاب باشد که درگیر دلتنگی، جدایی یا خاطرات گذشتهاند و بهدنبال همدلی در ادبیات میگردند.
بخشی از کتاب دلنوشته های باران عشق
«قصهی تنهایی من را کودکی میفهمد که ماهی قرمز مردهاش را خاک میکند قصهی دلتنگیهای شبانه قصهی قدم زدن زیر نمنم باران. عشق و خاطرات قصهی گلهایی که بعد از پرپر شدن و منی که بعد از تو تک پر... قصهی گذرگاهی به نام جدایی که با سرعت نور از آن گذر کردی قصهی عشقی که برای تو مانند قهوهای تلخ بود و برای من مانند عسل شیرین: یادش بخیر روزی فرهاد قصههایت بودم اما حال که دلت هوای خسروی رویاهایت را کرده است برو. من هنوز در حال کندن کوه هستم. دلم و گلویم هر دو گرفتهاند. دلم بهخاطر خاطرههایت و گلویم بهخاطر بغضی که مدتهاست به پایان نمیرسد. در میان این همه گرفتگی کجا میشود کمی آزادی را یافت. زمانی که تنها امیدواریات نقطهای نور است میبینی سرابی بیش نبوده است حتی اگر سراب هم نباشد و وقتی به آن میرسی پوزخندی میزند و از کنارت عبور میکند. تکرنگ که باشی حتی سیاه بهتر است تا مردمانی که در وجود خود رنگینکمانی از دورویی و رنگارنگ بودن را تشکیل میدهند. بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. هست؟»
حجم
۴۳۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۳ صفحه
حجم
۴۳۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۳ صفحه