
کتاب سکته
معرفی کتاب سکته
کتاب سکته نوشته مهدی رسولی که توسط انتشارات حسن رسولی، روایتی شخصی و تلخ از تجربهی پدری است که با بیماری و ازدستدادن فرزند خردسالش روبهرو میشود. این اثر در قالب خاطرهنویسی و روایت اولشخص، به دغدغهها، ترسها و احساسات یک خانواده در مواجهه با بیماری سخت کودک میپردازد. سکته در دستهی آثار زندگینامهای و خاطرهنویسی قرار میگیرد و با نگاهی صادقانه، تجربهی سوگ و رنج را به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سکته
کتاب سکته اثری است که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده و به قلم مهدی رسولی نگاشته شده است. کتاب، روایتی خطی و بیواسطه از زندگی نویسنده و خانوادهاش را ارائه میدهد؛ جایی که بیماری ناگهانی دختر خردسال، دلوین، همه چیز را دگرگون میکند. نویسنده با زبانی بیپرده، از روزمرگیهای ساده تا لحظات بحرانی و اضطرابآور، مخاطب را به درون تجربهی شخصی خود میبرد. این کتاب نه صرفاً یک خاطرهنگاری، بلکه تلاشی برای ثبت و بازگوکردن احساسات، تردیدها و امیدهای والدینی است که با بیماری فرزندشان دستوپنجه نرم میکنند.
سکته به دور از هرگونه قضاوت یا نتیجهگیری قطعی، تصویری از سوگ، درماندگی و تلاش برای حفظ امید در دل بحران را ترسیم میکند. اثر حاضر، علاوهبر روایت بیماری و فقدان، به روابط خانوادگی، نقش والدین و تأثیر این رویداد بر زندگی روزمره نیز میپردازد. در خلال روایت، مهدی رسولی به خاطرات گذشته، عشق و امیدهای ازدسترفته و تلاش برای ادامهی زندگی پس از فقدان اشاره میکند. این کتاب، نمونهای از ادبیات معاصر ایران در حوزهی خاطرهنویسی و روایتهای شخصی است که به موضوعات حساسی چون بیماری کودکان و سوگ والدین میپردازد.
خلاصه داستان سکته
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان سکته با یک صبح عادی آغاز میشود؛ جایی که راوی، پدر خانواده، متوجه میشود دختر سهسالهاش، دلوین، بهسختی نفس میکشد. این نگرانی، خانواده را به درمانگاه و سپس بیمارستان میکشاند. در طول روایت، اضطراب و سردرگمی والدین در مواجهه با بیماری ناشناختهی فرزندشان به تصویر کشیده میشود. ابتدا گمان میرود که دلوین مبتلا به آسم است، اما پس از آزمایشها، احتمال وجود غدهای سرطانی در گلوی او مطرح میشود. این خبر، شوک بزرگی به خانواده وارد میکند و آنها را وارد چرخهای از درمان، امید و ناامیدی میکند.
روایت لحظات بستریشدن، آزمایشها و مواجهه با پزشکان را با جزئیات احساسی و ذهنی پدر بازگو میکند. در کنار این بحران، نویسنده به خاطرات گذشته، عشق میان خود و همسرش و دغدغههای مالی و شغلی خانواده نیز میپردازد. با پیشرفت بیماری، دلوین دورههای سخت درمان را پشتسر میگذارد و خانواده با سوگ و اندوه ازدستدادن فرزند روبهرو میشود. کتاب، تجربهی سوگ، احساس گناه والدین و تلاش برای ادامهی زندگی پس از فقدان را با صداقت و جزئیات بیان میکند.
چرا باید کتاب سکته را خواند؟
کتاب سکته با روایت صادقانه و بیپرده از تجربهی سوگ و بیماری کودک، فرصتی فراهم میکند تا مخاطب با احساسات عمیق والدینی که با بحران ازدستدادن فرزند روبهرو هستند، همدلی کند. سکته به موضوعاتی چون ترس، امید، درماندگی و نقش خانواده در مواجهه با بیماری میپردازد و تصویری ملموس از رنج و تلاش برای ادامهی زندگی پس از فقدان ارائه میدهد. مطالعهی این اثر میتواند به درک بهتر سوگ، همدلی با خانوادههای داغدار و شناخت ابعاد روانی و اجتماعی بیماریهای سخت در کودکان کمک کند.
خواندن کتاب سکته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای والدین، مشاوران، روانشناسان و افرادی که با سوگ و بیماریهای سخت در خانواده مواجه هستند، مناسب است؛ همچنین کسانی که به روایتهای شخصی و خاطرهنویسی علاقه دارند یا بهدنبال درک عمیقتری از تجربهی فقدان و سوگ هستند، میتوانند از مطالعهی این اثر بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب سکته
«تمام مدت به این فکر میکردم که چطور ممکنه دختر کوچولوی من سخت نفس بکشه و من راحت بخوابم صبح؟ من خواب بودم و دخترم تا صبح سخت نفس کشید... من چطور پدری هستم؟ دختر قشنگ بابا... فاصلهٔ درمانگاه تا بیمارستان حدود نیم ساعت بود... تموم مدت فکر میکردم و قلبم فشرده میشد! به بیمارستان که رسیدیم، فوراً دلوین و به اورژانس رسوندیم و حرفای دکتر درمانگاه رو به دکتر اورژانس منتقل کردیم تا زودتر هر کاری که میکنن پیش بره...! دلوین روی تخت دراز کشیده بود و با عروسکی که همیشه توی ماشینمون داشتیم تا باهاش بازی کنه و الان آوردیمش بیمارستان، بازی میکرد! بچه کوچولوی من و بردن برای آزمایشها و مینا همراهش رفت... من توی راهروی بیمارستان نشسته بودم و سرم ولای دوتا دستام محکم گرفته بودم... چشمام میسوخت. سرم درد میکرد. فکر و خیال اذیتم میکرد! آخه دلوین من تنها بچهٔ ماست. ما که جز اون امیدی واسه زندگی نداریم... دلوین کوچولوی من با کوچیکترین زخم و دردی که میکشه قلب من و مینا آتیش میگیره...»
حجم
۳۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۷ صفحه
حجم
۳۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۷ صفحه