کتاب فشار آب بر دنیای عجیب دلکو

«فشار آب بر دنیای عجیب دلکو» مجموعه داستان‌های کوتاه هادی تقی‌زاده است. تقی‌زاده متولد (-۱۳۴۹) مشهد، فارغ التحصیل کارشناسی صنایع دستی دانشگاه هنر تهران است. او ازسال ۱۳۶۹ فعالیت ادبی خود را با سرودن شعر آغاز کرد و ازسال ۱۳۷۳ به نوشتن داستان روی آورد. کتاب حاضر ۲۰ داستان کوتاه دارد که بخش کوچکی از داستان «تحریم‌شده‌ها» را می‌خوانیم: سرانجام آن‌چه مدت‌ها منتظرش بودیم اتفاق افتاد و توی یکی از اولین روزهای ماه ژانویهٔ دوهزاروپنج تحریم شدیم. درست وقتی که مردم آن‌ور دنیا زیر برفی سفارشی که مملو از وقاری دینی بود ریخته بودند توی خیابان‌ها تا زیربغل‌های‌شان را با لاشهٔ سفید بوقلمون‌های شب عید و کاج‌های مطبقی که شاخه‌هاشان برف را تا روی پاگردها شخم زده بود تزیین کنند. مردم این‌ور دنیا، یک روز بعد از ارجاع پروندهٔ اخلاقی کشورشان به شورای امنیت ریخته بودند توی فروشگاه‌های بزرگ تا هرچه کالای تحریم‌شده یا در شرف تحریم دم دست‌شان می‌رسد بخرند و مثل موجوداتی آینده‌نگر ببرند توی خانه‌شان انبار کنند. من هنوز از ماجرای ربوده‌شدن اتومبیلم در یک سوگواری مذهبی کلافه بودم. این کلافه‌گی هفت‌ماهه جای خیلی چیزها از جمله خریدن روزنامه یا گوش‌دادن به اخبار آخر شب را گرفته بود. زنم سراسیمه وارد اتاق شد و شلوارم را پرت کرد روی سرم. بعد با صدایی که به‌سختی می‌لرزید گفت: «بپوش بریم، فکر نمی‌کنم چیزی برامون باقی مونده باشه.» لباس‌پوشیدنم هیچ‌وقت بیشتر از پنج دقیقه وقتم را نگرفته است. عین شست‌وشوی گربه‌ها که حتی کمتر طول می‌کشد. اما زنم تا خودش را مثل یک طاووس آراست نیم‌ساعتی گذشت و در این مدت، مرتباً از توی اتاق‌خواب فریاد می‌زد: «آماده شدی؟ لباست رو پوشیدی؟» روبه‌روی خانهٔ ما فروشگاه زنجیره‌ای بزرگی بود که الان اسمش را به دلایل امنیتی فراموش کرده‌ام. وقتی وارد فروشگاه شدیم کاملاً خلوت شده بود و قفسه‌های خالی اسرار معده‌ای را می‌گفتند که توی یک میهمانی شاهانه چیزی دستش را نگرفته باشد. همین بود که فکر کردم بدجوری به این قفسه‌های مفلوک علاقه‌مندم. رفتم جلو و به فروشنده که مشغول شمردن اسکناس‌هایی بود که جلوش تلنبار کرده بودند گفتم: «ما صد هزار تومان کالای تحریم‌شده یا در شرف تحریم می‌خوایم.»