
کتاب آسیب مغزی
معرفی کتاب آسیب مغزی
کتاب «آسیب مغزی» نوشتۀ فریدا مک فادن و ترجمۀ شبنم کاظمی است و بامداد سیام آن را منتششر کرده است. آسیب مغزی داستانی است که مخاطب را تا آخرین صفحه در تنش و تعلیق نگه میدارد.
درباره کتاب آسیب مغزی
رمان آسیب مغزی، داستانی تکاندهنده و روانشناختی از دل دنیای پزشکی است که از همان سطرهای ابتدایی، مخاطب را درگیر یک تجربهٔ حسی و ذهنی عمیق میکند. نویسنده در این اثر، ما را به درون ذهن آشفتهٔ دکتر شارلوت مککنا، جراح مغز و اعصاب موفقی میبرد که با یک گلوله، نه فقط سرش، بلکه کل زندگیاش متلاشی میشود.
رمان آسیب مغزی با نگاهی طنزآلود و گزنده به روزمرگی پزشکان آغاز میشود؛ جایی که شخصیت اصلی با خستگی و بیمیلی از درمان یک عفونت پوستی ساده حرف میزند؛ اما این شروع، تنها آرامش پیش از طوفان است. پس از آنکه شارلوت از یک حادثهٔ تیراندازی جان سالم به در میبرد، خود را در میانهٔ تاریکی ذهنی مییابد؛ بدون خاطرات شفاف و واضح، بدون اطمینان از اطرافیان و گرفتار کابوسهایی که مرز میان واقعیت و توهم را مخدوش میکنند.
فریدا مکفادن در داستان آسیب مغزی، تنها به روایت یک معمای جنایی یا زندگی یک پزشک موفق بسنده نمیکند. او به سراغ لایههای عمیقتری از روان انسان میرود؛ جایی که حافظه و هویت در هم میپیچند و آدمی برای بازسازی خود، باید گذشتهاش را دوباره کشف کند. در طول داستان، مخاطب با پیچشهای غافلگیرکنندهای مواجه میشود و مدام با این سؤال درگیر است که چه کسی حقیقت را میگوید و چه کسی دروغ میگوید. آسیب مغزی با نثر زنده و صمیمیاش، همزمان که فضایی دلهرهآور و تیره خلق میکند، نگاهی نقادانه به طبقهٔ پزشکی، روابط قدرت و تنهایی انسان مدرن دارد.
خواندن کتاب آسیب مغزی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به به دوستداران داستانهای روانشناختی،معمایی و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آسیب مغزی
«قبل از این اتفاق اگر کسی از من میپرسید «این که به سر آدم شلیک کنن درد داره؟» مطمئنم که پاسخ میدادم «بله. البته که درد داره. منطقی است که درد داشته باشد. یکتکه فلز که بهسرعت از میان گوشت و استخوان رد میشود... چطور ممکن است درد نداشته باشد؟ زمان کارآموزی در اورژانس وقت میگذراندم و افرادی را میدیدم که تازه گلوله خورده بودند. به سرشان نه به شانه یا به زانویشان. یک گلولۀ بدشانس هم درست از وسط شکم مردی رد شده بود. لازم نبود از هیچکدام از آنها بپرسم که گلوله درد داشت یا نه میتوانستم درد را در صورتشان ببینم.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه