کتاب نخبگان سایه
معرفی کتاب نخبگان سایه
کتاب نخبگان سایه؛ چگونه اربابان قدرت در جهان امروز دموکراسی، دولت و بازار آزاد را به نابودی میکشانند نوشتهٔ جنین آر.ودل و ترجمهٔ حسین علیزاده است. انتشارات سروش این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، نوعی انسانشناسی اجتماعی است.
درباره کتاب نخبگان سایه: چگونه اربابان قدرت در جهان امروز دموکراسی، دولت و بازار آزاد را به نابودی میکشانند
کتاب نخبگان سایه؛ چگونه اربابان قدرت در جهان امروز دموکراسی، دولت و بازار آزاد را به نابودی میکشانند به روشهای قدرتهای بزرگ امروز دنیا و قواعد بازی جدیدی که نخبگان قدرتهای معاصر در حال تدوین و تثبیت آن به نفع خود و شبکههای اجتماعی خود هستند و نیز به آثار ضمنی منفی آن برای دموکراسی، قانونگرایی و قواعد بازار آزاد میپردازد.
رانتخواران و شبکههای رانتی، موضوع دیگر مورد بررسی این اثر است که به زعم نویسندهٔ آن، جنین آر.ودل، محصول تلاقی بیسابقهٔ تحولات سیاسی-اجتماعی بزرگی از قرنهای ۲۰ و ۲۱ یعنی خصوصیسازی حکومت، برونسپاری و مقرراتزدایی، پایان جنگ سرد و رشد فناوریهای اطلاعات است.
این کتاب با نشان دادن نمونههای روشن، نتیجه میگیرد که آمریکا و کشورهای سرمایهداری از جهت مقابل در حال رسیدن به همان نقطهای هستند که کشورهای رها شده از دامان کمونیسم به آن رسیدهاند.
این اثر در ۷ فصل تدوین شده است.
خواندن کتاب نخبگان سایه؛ چگونه اربابان قدرت در جهان امروز دموکراسی، دولت و بازار آزاد را به نابودی میکشانند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
این کتاب را به همهٔ علاقهمندان حوزه انسانشناسی توصیه میکنیم.
بخشهایی از کتاب نخبگان سایه: چگونه اربابان قدرت در جهان امروز دموکراسی، دولت و بازار آزاد را به نابودی میکشانند
«اینجا شهر مسکو است و ما در سال 1994 به سر میبریم و برنامهها برای دگرگونساختن روسیۀ جدید بسیار عالی است. نظام کمونیستی پیشین بهخرابههای تاریخ سپرده شده، اما سرمایهداری جدید تنها در دنیایی از امیدها و آرزوها و در میان اما و اگرهای فراوان پا به عرصۀ وجود گذاشته است. اسطورۀ «امپراتوری شیطانی» بهطور رسمی مرده و با فروپاشی کشور وسیع شوروی در پایان سال 1991 ریشهکن شده است. امریکا اسطورۀ جدیدی در مورد خصم پیشین خود ساخته و پرداخته است: روسیه؛ کشوری که غرب نمیتوانست با آن تجارتی داشته باشد، اکنون به سمت اصلاحات همراه با یک مردمسالاری متزلزل مبتنی بر بازار قدم گذاشته است. البته، ما در غرب نهتنها با حمایتهای مالی و وام، بلکه با ارائۀ تخصصهای لازم از کمک مضایقه نمیکردیم.
من به عنوان مستمع به آنچه بهعنوان یک جلسۀ «دربستۀ» عادی در مورد کمکهای غرب برگزار میشد دعوت شده بودم. نه یا ده نفر، بیشتر با آشنایی قبلی از یکدیگر، دربارۀ مرحلۀ بعد از اقدام خصوصیسازی، طرحی پیشنهاد دادیم. ما دور یک میز مستطیل در اتاق همایش عادی به ریاست جوانی امریکایی حدود سی ساله، به نام جاناتان هِی نشستیم. تابستان آن سال چند باری اسم هِی را در مسکو شنیده بودم. وی بهمحض فارغالتحصیلشدن از دانشکدۀ حقوق بهعنوان مشاور «پروژۀ هاروارد» انتخاب شد؛ ابتکاری دولتی از مؤسسۀ بینالمللی توسعۀ هاروارد (HIID)، که وظیفۀ مقرر آن اصلاح اقتصاد روسیه بود. دیگر غربیهای داخل اتاق مشاورینی بودند که بهطور عمده همکاران گرانقیمت و ارشد شرکتهای حسابداری «شش غول» بودند که شرکتهایشان با کمک غربیها اداره میشد.
هِی، در مقایسه با دیگران، جوانی کمسن و با تجربیاتی اندک بود. او هرچند، از لحاظ ظاهری، ناپخته و با انرژی جوانی به نظر میرسید، واضح بود که مشکلی با مسئولیت خود نداشت. درخلال جلسه، مشاوران مسنتر به راحتی تسلیم وی میشدند. در مقایسه با مشاوران ارشد دسترسی به وی مشکلتر بود و وقت گرفتن از او برای یک مصاحبه دشوارتر. در لهستان من شاهد این تیپ جوانان رؤیایی و کمتجربه بودهام که از اقشار ناراضی یکشبه به قدرت رسیده بودند، چنانکه در مورد حزب همبستگی دیدیم که در 1989 حکومت را به دست گرفت، اما هِی یک رهبر محلی نبود. وی یک امریکایی مقیم روسیه بود که مانند خیلیهای دیگر تنها روی پروژهای با اعتبار امریکاییها کار میکرد. آنچه برای من حیرتآور بود این بود که او چطور از اینهمه توجه و اقتدار برخوردار است؟»
حجم
۷۸۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۶ صفحه
حجم
۷۸۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۶ صفحه