دانلود و خرید کتاب شهر امبر (کتاب اول) جین دوپرا ترجمه رباب پورعسگر
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شهر امبر (کتاب اول)

کتاب شهر امبر (کتاب اول)

نویسنده:جین دوپرا
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب شهر امبر (کتاب اول)

کتاب الکترونیکی شهر امبر (کتاب اول) نوشتهٔ جین دوپرا با ترجمهٔ رباب پورعسگر در انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است. این کتاب داستان شهری زیرزمینی به نام امبر را روایت می‌کند که با مشکلاتی مانند کمبود منابع و فساد دست‌وپنجه نرم می‌کند.​

درباره کتاب شهر امبر (کتاب اول)

شهر امبر (The City of Ember) اولین جلد از مجموعهٔ شهر امبر است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. داستان در شهری زیرزمینی به نام امبر رخ می‌دهد که به‌عنوان آخرین پناهگاه بشریت ساخته شده است. این شهر با منابع محدود و نور مصنوعی روشن می‌شود، اما با گذر زمان، منابع آن رو به اتمام است و سیستم‌های آن دچار فرسودگی شده‌اند.​ در این شرایط، دو نوجوان به نام‌های لینا می‌فلیت و دون هارو تلاش می‌کنند با کشف سرنخ‌هایی از گذشته، راهی برای نجات شهر و ساکنان آن بیابند. آن‌ها با یافتن تکه‌هایی از یک پیام قدیمی، به دنبال رمزگشایی آن و پیدا کردن راه خروج از شهر می‌روند. این داستان به موضوعاتی مانند همکاری، شجاعت و امید در مواجهه با ناملایمات می‌پردازد.​

کتاب شهر امبر (کتاب اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستان‌های علمی-تخیلی و ماجراجویی علاقه‌مند هستند، مناسب است.​

بخشی از کتاب شهر امبر (کتاب اول)

«در ردیف دوم پسری به نام دون هَرو نشسته بود. قوز کرده بود، چشم‌هایش را به خاطر تمرکز فشار داده بود و دست‌هایش را محکم به هم قلاب کرده بود. موهایش ژولیده بودند، انگار چند وقتی آن‌ها را شانه نکرده بود. ابروهایش پرپشت و تیره بودند که او را جدی نشان می‌دادند. وقتی دلواپس یا عصبانی می‌شد ابروهایش به هم نزدیک می‌شدند و خطی صاف روی پیشانی‌اش درست می‌کردند. کت مخمل راه‌راه و قهوه‌ای‌اش آن‌قدر کهنه بود که برآمدگی‌های شیارمانندش صاف شده بودند.

آن دختر و پسر آرزوهای مُصرانه‌ای داشتند. آرزوی دون خیلی خاص بود. بارها و بارها آن را تکرار کرد. لب‌هایش کمی تکان می‌خوردند، انگار که می‌شد با هزاران بار تکرار کردن، آرزویش به واقعیت بپیوندد.

لینا آرزوی خودش را به جای کلمات با تصاویر نشان می‌داد. در تصوراتش، خودش را می‌دید که کت قرمزی به تن دارد و از میان خیابان‌های شهر می‌دود. تا جایی که می‌توانست این تصویر را روشن و واقعی تصور می‌کرد.

لینا سرش را بلند کرد و همهٔ همکلاسی‌هایش را از نظر گذراند. با تمام چیزهایی که در این مدت طولانی برایش آشنا بودند خداحافظی بی‌صدایی کرد. با نقشهٔ شهر امبر در قاب چوبی شکاف‌دارش و گنجه‌ای که در قفسه‌هایش کتاب اعداد، کتاب حروف و کتاب شهر امبر چیده شده بودند خداحافظی کرد. کشوهای گنجه که برچسب «کاغذ نو» و «کاغذ کهنه» خورده بودند. سه لامپ که از سقف آویزان بودند و صرف‌نظر از جایی که بنشینی همیشه سایهٔ سرت روی کاغذی که در حال نوشتن هستی می‌افتاد. و خداحافظی با معلم‌شان خانم سورِن، که سخنرانی آخرین روز مدرسه‌اش را به اتمام رسانده و برای زندگی پیش روی دانش‌آموزانش آرزوی موفقیت کرده است. حالا که تمام حرف‌هایش به پایان رسیده، پشت میزش و با شال کهنه‌ای که روی شانه‌هایش انداخته ایستاده بود. مهمان افتخاری‌شان آقای شهردار، هنوز نرسیده بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۰۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان