دانلود و خرید کتاب طرز تهیه امیدواری فیونا والپی ترجمه فریبا بردبار
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب طرز تهیه امیدواری

کتاب طرز تهیه امیدواری

معرفی کتاب طرز تهیه امیدواری

کتاب طرز تهیه امیدواری نوشتهٔ فیونا والپی و ترجمهٔ فریبا بردبار است. گروه انتشاراتی ققنوس این رمان معاصر انگلیسی را منتشر کرده است.

درباره کتاب طرز تهیه امیدواری

کتاب طرز تهیه امیدواری (The Recipe for Hope) برابر با یک رمان معاصر و انگلیسی و دربارهٔ زنی شکست‌خورده است که تصمیم می‌گیرد با طعم و بوی غذاها زندگی از دست رفتهٔ خود را بازیابد و طعم خوشبختی را بچشد. این زن «ایوی» نام دارد. او در سخت‌ترین شرایط زندگی، تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌گیرد. رمان از جایی آغاز می‌شود که ایوی در سوگ فرزند خردسالی که یک سال پیش از دست داده، به سر می‌برد. همسر ایوی هم او را ترک کرده و زندگی جدید و موفقی برای خود در پیش گرفته است. در این میان ایوی چارهٔ خود برای عبور از گذشته را در دوری از شهر جست‌وجو می‌کند و تصمیم می‌گیرد برای کریسمس و تعطیلات، انگلیس را ترک کرده و به کلبهٔ دوستش در فرانسه برود. ایوی به کلبه‌ای دورافتاده در دوردون که منطقه‌ای در جنوب فرانسه است، سفر می‌کند. مناظر و زندگی در منطقه‌ای که غرق در زیبایی است، روح تازه‌ای به ایوی می‌بخشد و امید به آینده را در زن افسرده زنده می‌کند. گفت‌وگو با مردم روستا و همسایهٔ ایوی که دکتری جوان به نام «دیدیه» است ایوی را از اندوه گذشته دور می‌کند. شوق زندگی ایوی را به‌سمت کارهای تازه‌ای هدایت می‌کند و او تصمیم می‌گیرد با کتابی که از مادربزرگ فرانسوی‌اش برای او به ارث رسیده و دستور پخت‌های متنوعی از غذا در آن نوشته شده است، عشق خود به آشپزی را از سر گیرد. ایوی به مناسبت‌های مختلف آشپزی می‌کند و اهالی روستا را به خانهٔ خود دعوت می‌کند و همین باعث گسترش روابط ایوی می‌شود. در این میان زن فقط به دکتر دیدیه دل می‌بندد و ایوی در آستانهٔ زندگی تازه‌ای قرار می‌گیرد.

خواندن کتاب طرز تهیه امیدواری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب طرز تهیه امیدواری

«حس عجیبی دارد که چیزی به غیر از لباس معمولی‌ام که شامل شلوار جین، جوراب ضخیم و چند ژاکت است بپوشم اما دارم تلاش خودم را می‌کنم زیرا غِوِیون است و داشتن بهانه‌ای برای این‌که فقط این بار لباس رسمی بپوشم بامزه است. بنابراین هرچند فقط ما چهار نفر هستیم (این میهمانی با حضور ما شامل کل جمعیت دهکده له پلرینس است)، در وان آب گرم غوطه‌ور شده‌ام، کمی خط چشم و رُژ لب زده‌ام و موهای تازه‌شسته‌شده‌ام را برای درست کردن شینیونی براق صاف کرده‌ام، شینیونی که وقتی دو موگیر آخر را برای نگه داشتن یکی دو طره موی فر و سرکش لای موهایم می‌چپانم، در آینه حمام با نوری مسی‌رنگ می‌درخشد. همان یک دامنی را که با خودم آورده‌ام با یک بلوز ابریشمی کرم‌رنگ به تن می‌کنم و یک جفت گوشواره آویزی مروارید به گوش‌هایم می‌اندازم.

صدای در زدن می‌آید؛ با شتاب به طبقه پایین می‌روم و در را به روی دی‌دی باز می‌کنم که با یک پیراهن و کاپشن ورزشی خوش‌تیپ‌تر از قبل شده است. او از سرمای بیرون به داخل خانه قدم می‌گذارد و به من لبخند می‌زند. می‌گوید: «بونژو مادام اِوی. امشب خیلی خوشگل شده‌ای.»

می‌گویم: «مرسی دکتر دی‌دی، منم همین حرف رو می‌تونم درباره تو بگم! حالا فقط چند لحظه جلو این فکر رو بگیر...» تیپم را با انداختن پالتوی کلفتم روی شانه‌هایم و به پا کردن یک جفت چکمه لاستیکی خراب می‌کنم، قرار است با آن‌ها هِلِک و هِلِک تا بالای مسیر ماشین‌رو بروم و از جاده رد شوم تا به کلبه ماتیو و اِلیان برسم، زیرا هنوز هم لایه ضخیمی از برف با ورقه یخی خطرناکی که در زیرش کمین کرده سطح زمین را پوشانده است. با توجه به سابقه‌ای که پیش دی‌دی دارم امشب دیگر نمی‌خواهم خطر کنم که پشتم دچار کوفتگی بیشتری شود.

کیسه‌ای را که کفش‌های پاشنه‌بلندم داخلش است برمی‌دارم، کفش‌هایی که وقتی صحیح و سالم به خانه اِلیان برسم خواهم پوشید، و حلقه برگ بو را که به عنوان هدیه غِوِیون برای میزبان‌هایم درست کرده‌ام در دست می‌گیرم. در نبود امکانات خرید، مجبور شدم خلاقیت به خرج بدهم اما از تلاش‌هایم کاملاً راضی‌ام. من شاخه‌های درخت برگ بویی را که کنار تراس روییده است بریدم، برفشان را تکاندم و در حد امکان ترکه‌هایی را انتخاب کردم که تعداد بیشتری توت برگ بو داشتند، بعد آن‌ها را به هم وصل کردم تا به شکل دایره دربیایند و چوب دارچین و بادیان ستاره‌ای را که از گنجه آذوقه‌های رُز کش رفته بودم به جاهای مختلف این دایره اضافه کردم و بعد، آن را با یک روبان پهن و کرِم‌رنگ و ضخیم ابریشمی بستم. این هدیه هم جنبه تزیینی دارد و هم مفید است؛ امیدوارم اِلیان آن را در آشپزخانه‌اش آویزان کند و در طول ماه‌های آتی وقتی اجزایش را برای طعم بخشیدن به غذاهایش مصرف می‌کند آن را آرام‌آرام خالی کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۲۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۲۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۶۰,۰۰۰
۵۰%
تومان