کتاب سرشت، هوش و مشکلات رفتاری کودکان
معرفی کتاب سرشت، هوش و مشکلات رفتاری کودکان
کتاب سرشت، هوش و مشکلات رفتاری کودکان نوشتهٔ سیده ندا موسویان فر است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سرشت، هوش و مشکلات رفتاری کودکان
هر مادر یا پدر و یا هر پرستار بخش نوزادان میداند که در میان کودکان تفاوتهای آشکاری وجود دارد که از همان نخستین روزهای زندگی دیده میشود. بعضی گریه بسیار میکنند، برخی ساکتاند، بعضی طبق برنامه قطعی میخوابند، بعضی مدام میجنبند و بعضی دیگر در جای خود مدتها آرام میمانند. البته میتوان کاری کرد که کودکان تحریکپذیرتر و فعالتر شوند ولی باید قبول کنیم که بعضی از کودکان به خلق و خوی و واکنشهای خاصی گرایش دارند، این گرایشها که اساس سرشتی دارند خلقوخوی نامیده میشوند.
سرشت یا مزاج، گرایش بنیادی و نسبتا ذاتی افراد است که زیر بنا و تنظیم کننده رفتار فرد به شمار میرود. ارزیابی مزاج کودک یکی از موضوعات مهم روانشناسی است که بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران به تحقیق در مورد آن پرداختهاند.
روانشناسان ۹ الگوی رفتاری را درخصوص کودکان مطرح کردند:
۱) سطح فعالیت ۲) موزونی ۳ ) نزدیکشدن/ کنارهگیری ۴) گستره توجه و پافشاری ۵) شدت واکنش ۶) آستانه پاسخدهی ۷) کیفیت خلق ۸) حواسپرتی ۹) انطباقپذیری. تحقیقات آنان نشان داد که تفاوتهای فردی مزاجی افراد از دوره شیرخوارگی قابل مشاهده است و تظاهرات اولیه شخصیتی نوزادان میتواند یک کودک سخت را از کودکی که بهراحتی تربیت میشود متمایز کند. آنها دریافتند که وضعیت رفتاری یک کودک سخت از یکسو تحت تاثیر سرشت و طبیعت کودک و از سوی دیگر تحت تاثیر برخورد خانواده با کودک است.
کتاب سرشت، هوش و مشکلات رفتاری کودکان سعی دارد با توجه به این الگوهای رفتاری، سرشت، هوش و مشکلات رفتاری را در کودکان توضیح دهد و از این نظر به مادران و پدران یاری رساند.
خواندن کتاب سرشت، هوش و مشکلات رفتاری کودکان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ مادران و پدران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سرشت، هوش و مشکلات رفتاری کودکان
«بررسی طولی نیویورک، که الکساندر توماس استلاچس در سال ۱۹۵۶ آن را آغاز کردند طولانیترین و جامع ترین بررسی سرشت تا به امروز است. جمعاً ۱۴۱ کودک از اوایل نوباوگی تا بزرگسالی پیگیری شدند. نتایج نشان دادن که سرشت، مهمترین عاملی است که احتمال دچار شدن کودکان به مشکلات روانی یا مصون ماندن از عوارض بسیار استرسزای زندگی را افزایش میدهد.
آنان با نمونه ای از مادران هر سه ماه یکبار تا دو سالگی فرزندشان مصاحبههای مفصلی تربیت دادند و سپس تا ۷ سالگی آنان مصاحبه را به دفعات کمتری ادامه دادند. آن خصوصیاتی که در مصاحبهها بدست آمد همانهایی بود که والدین از آن آگاهی داشتند. این خصوصیات عبارتند از میزان فعالیت، نظم، هوشمند، آستانه پاسخ و آمادگی برای تطابق با امور جدید مثل غذاهای جدید، آدمهای تازه و تغییر در برنامه روزانه. بسیاری از مطالعات علمی از خلقوخو نشان میدهد که سلامت و رشد کودکان تحت تأثیر سرشت آنها قرار دارد (الیور، ۲۰۰۲).
پدر و مادرهای زیادی هستند که از سرنوشتی که فرزندشان پیدا کرده، راضی نیستند و آن را تنها نتیجه ذات و سرشت او میدانند. مطالعات جدید نشان دهنده نقش مهم سرشت کودکان در سرنوشت رفتاری آنها در بزرگسالی است، اما در عین حال، نقش رفتار و برخوردهای والدین را هم در شکلگیری رفتار کودک، جدی و مهم میداند.
به این ترتیب که وقتی مادران در دوران کودکی تعامل بیشتری با فرزندشان داشته باشند، بیشتر با او حرف بزنند، بیشتر او را بیرون ببرند، هم چنین با او بازی کنند، احتمال این که کودک در سنین مدرسه به مشکلات رفتاری دچار شود، کمتر میشود. این نتایج، حاصل مطالعه جامعی است که محققان دانشگاه شیکاگو روی بیش از هزار و ۸۰۰ کودک و مادرانشان انجام دادهاند. و در این مطالعه تحقیقاتی، به منزل خانوادههای مورد مطالعه رفتند تا از نزدیک شاهد فضای خانه و رفتار مادران با فرزندانشان باشند. هم چنین از مادران خواسته شد به پرسشنامهای در مورد اخلاق و روحیات بچهها، پاسخ دهند. این مطالعات، از سنین شیرخوارگی بچهها شروع شد و تا دوران مدرسه آنها ادامه پیدا کرد. جمعبندی اطلاعات به دستآمده نشان داد بچههایی که از دوران شیرخوارگی بهانهگیر و تحریک پذیرند یا نمیتوان واکنش آنها را در موقعیتهای مختلف پیش بینی کرد، بیشتر از سایر بچههای خوش اخلاق امکان دارد که در مدرسه مشکل رفتاری پیدا کنند. این مشکلات، شامل تقلب، دروغگویی، قلدری با سایر کودکان و نیز نافرمانی از والدین و اولیای مدرسه بود. نکته مهم در این نتایج، این بود که والدینی که چنین بچههایی داشتند، اما در دورههای ویژه آموزشی شرکت کرده بودند و رفتار درست با فرزند بهانهگیرشان را آموخته بودند، توانسته بودند احتمال بروز این مشکلات را در او به حداقل برسانند و این نشان دهنده نقش مهم آموزش والدین در شکل گیری شخصیت کودک است. محققان در این مطالعه هم چنین دریافتند وارد کردن محرکهای فکری از سوی والدین، مانند کتاب خواندن، بیرون رفتن با کودک به طور منظم و نیز بازی کردن با او، میتواند احتمال بروز این مشکلات را بسیار کم کند.
محققان البته اشاره میکنند که شاید این گونه تعامل با کودک، نشانه این حقیقت باشد که این والدین راه برخورد با کودک را به خوبی میدانند؛ اما از سوی دیگر ممکن است وارد کردن این گونه محرکها، باعث تکامل بهتر مهارتها و رشد کلامی کودک شده و نهایتاً ارتباط بهتر و مؤثرتر او را با محیط اطراف در دورههای بعدی و در فضای مدرسه، موجب شده باشد، چرا که خبر از تأثیرگذاری وسیع رفتارهای ما بزرگترها روی بچهها دارد؛ تأثیری که در کنار سرشت و ذات بچهها، که عمدتأ از راه ژنتیک به کودک میرسد، میتواند سرنوشت خوب یا بد او را رقم بزند. نکته قابل توجه این که مشکلات رفتاری بررسی شده در این مطالعه، به همین جا ختم نمیشود و میتواند سرمنشاء بسیاری از مشکلات و حتی بیماریهای رفتاری کودک در آینده باشد. بررسیهای پیشین در دانشگاه بریگام، نشان داده بود که بچههای اول، یعنی بچه هایی که والدین وقت بیشتری برای آنها گذاشتهاند، کمتر در معرض گرایش به سمت رفتارهای پرخطر و خلاف کاری و بزه کاری اجتماعی میروند. در این مطالعه که چند سال پیش در نشریه منابع انسانی منتشر شده بود، مشخص شده وقتی والدین برای فرزندان شان وقت نمیگذارند و برای تفریح و موارد دیگر با آنها بیرون نمیروند، بچهها خودشان را با ابزارهای دیگری، مانند تلویزیون و رایانه سرگرم میکنند و میزان نشستن آنها پای این دستگاهها، به طور نگران کنندهای افزایش مییابد که البته کاملا قابلانتظار است (توماس وچس، ۱۹۸۴).»
حجم
۷۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۷۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه