دانلود و خرید کتاب داستان دوستان کاوه گوهرین
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب داستان دوستان

کتاب داستان دوستان

نویسنده:کاوه گوهرین
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب داستان دوستان

کتاب داستان دوستان نوشتهٔ کاوه گوهرین است. گروه انتشاراتی ققنوس این مجموعه داستان کوتاه، اقتباسی و ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب داستان دوستان

کتاب داستان دوستان کوشیده است با ارائهٔ نمونه‌هایی از داستان کوتاه، ضرورت ایجاز و کوتاه‌نویسی در ادبیات منثور ایرانی را یادآوری کند. کاوه گوهرین در گزینش هر داستان، معیار اصلی را زیبایی‌اش از نظر محتوا و تکنیک‌های بیانی و میزان تأثیر آن بر ذهن خواننده قرار داده و بر این اعتقاد بوده است که کوتاه و موجزبودن هر حکایت اشتیاق خواننده را برای مراجعه به اصل هر کدام از این ده اثر کلاسیک ادبیات فارسی دوچندان می‌کند. در انتخاب داستان‌ها بهترین و معتبرترین نسخه‌های چاپی تصحیح‌شده مبنای کار قرار گرفته است، اما در بعضی موارد نویسنده ناچار از پاره‌ای تصحیحات و ویرایش‌ها استفاده کرده است تا متنی روان، آسان‌خوان و منطقی‌تر از حیث تکنیک‌های روایی و دستوری ارائه کند. گفته شده است که هدف اصلی از انتخاب این داستان‌ها، نشان‌دادن ایجاز در کلام و ارج‌نهادن به کوتاه‌نویسی است. کتاب داستان دوستان برابر با یک مجموعه داستان کوتاه و ایرانی است. این اثر شامل داستان‌هایی از «رسالهٔ قشیریه» (نوشتهٔ ابوالقاسم عبدالکریم قشیری، قرن پنجم )، «شرح تعرف لمذهب التصوف» (نوشتهٔ اسماعیل مستملی بخاری، یکی از قدیمی‌ترین متون صوفیانه)، «کشف المحجوب» (نوشتهٔ ابوالحسن علی بن عثمان، قرن پنجم)، «بستان العارفین و تحفه المریدین» (نوشتهٔ محمد بن جعفر طبسی نیشابوری، قرن پنجم)، «قابوس‌نامه»، «اسرار التوحید»، «تذکره الاولیا» و داستان‌هایی از «مقالات شمس» و... است. کاوه گوهرین گزیدهٔ داستان‌های حاضر در این آثار را در کتاب حاضر گردآوری، تصحیح و تنقیح کرده است.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب داستان دوستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی کهن ایران و قالب داستان کوتاه اقتباسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب داستان دوستان

«داستان‌هایی از تذکره‌الاولیاء

تذکره‌الاولیاء تألیف فریدالدین عطار نیشابوری شاعر و عارف نامدار (ولادت، ۵۴۰، مرگ ۶۱۸ ه.ق) کتابی است در سرگذشت نود و شش تن از اولیاء و مشایخ صوفیه با ذکر مناقب و حکایات.

***

روزی رابعه بر کوهی رفته بود. نخچیران و آهوان گرد آمده در وی نظاره می‌کردند. ناگاه حسن بصری پدید آمد، همه برمیدند. حسن چون آن بدید متغیر شد و گفت:

«ای رابعه، چرا از من رمیدند و با تو انس گرفتند؟»

رابعه گفت: «تو امروز چه خورده‌ای؟»

گفت: «پیه آبه.»

گفت: «تو از گوشت تن ایشان خورده‌ای، چگونه از تو نرمند؟»

***

ذوالنّون گفت: «مرا دوستی بود فقیر، وفات کرد. او را اندر خواب دیدم. گفتم: چه کرد خدای با تو؟

«گفت: بیامرزید.

«گفتم: چگونه؟

«گفت: خدای تعالی فرمود بیامرزیدم تو را بدان سبب که از سِفلگان دنیا هیچ نستدی با همه احتیاج.»

***

عبداللّه در حرم بود یک سال. از حج فارغ گشت و ساعتی خسبید. به خواب دید دو فریشته از آسمان فرود آمدند، یکی از دیگری پرسان که «امسال چند خلق به حج درآمده‌اند؟»

دیگر جواب داد: «ششصد هزار.»

گفت: «حج چندین کس مقبول افتد؟»

گفت: «هیچ.»

عبدالله گفت: «چون بشنودم این، اضطرابی پدید آمد در من. پس آن فریشته دیگر گفت: به دمشق کفشگری است نام اوی علی بن الموفق و او به حج نیامده اما حج او قبول است و همه را بدوی بخشیدند. چون این شنودم از خواب برجستم و گفتم به دمشق باید شدن و آن شخص را زیارت کردن.

«چون به دمشق درآمدم، خانه او طلبیدم و آواز دادم. شخصی آمد. گفتم: نام تو چه باشد؟

«گفت: علی بن الموفق.

«گفتم: مرا با تو سخنی هست.

«گفت: بگو.

«گفتم: به چه کاری تو؟

«گفت: پاره‌دوزی کنم.

«پس آن واقعه با او گفتم. پرسید: نام تو چیست؟

«گفتم: عبداللّه بن المبارک. نعره‌ای بزد و بیفتاد و از هوش برفت.

«چون باز به هوش آمد گفتم: مرا از کار خود خبری ده.

«گفت: سی سال بود تا مرا آرزوی حج بود و از پاره‌دوزی سیصد درم جمع آورده بودم. امسال عزم حج کردم تا روزی سرپوشیده‌ای که در خانه است حامله بود، مگر از همسایه‌ای بوی طعام می‌آمد، مرا گفت: برو پاره‌ای از آن طعام بستان. من رفتم و همسایه گفت: بدان هفت شبان‌روز بود که اطفال من هیچ نخورده بودند. امروز لاش چارپایی دیدم، پاره‌ای از وی جدا کردم و طعام ساختم و این بر شما حلال نباشد. چون این بشنودم آتشی در جان من اوفتاد. آن درم‌ها برداشتم و بدو دادم و گفتم نفقه اطفال کن که حج ما همین باشد.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان