دانلود و خرید کتاب دستی بر دیوار مورین جانسون ترجمه سیامک دشتی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دستی بر دیوار

کتاب دستی بر دیوار

معرفی کتاب دستی بر دیوار

کتاب دستی بر دیوار نوشتهٔ مورین جانسون و ترجمهٔ سیامک دشتی است. ایران بان این رمان معاصر آمریکایی را برای نوجوانان منتشر کرده است.

درباره کتاب دستی بر دیوار

کتاب دستی بر دیوار [مجموعهٔ «ارادتمند، حیله‌گر مرموز» (کتاب سوم)] برابر با یک رمان معاصر و آمریکایی است که اولین‌بار در سال ۲۰۲۰ میلادی و برای نوجوانان چاپ شد. داستان چیست؟ «استیوی بل» و دوستانش به‌خاطر برف شدید در آکادمی «الینگهام» گیر افتاده‌اند؛ مدرسه‌ای که پیش از وقوع کولاک تقریباً به‌طور کامل تخلیه شده بود. یکی از دوستان او به نام «دیوید» به‌همراه هزاران پرونده درمورد حضور پدرش در انتخابات ریاست‌جمهوری، از راه می‌رسد و از بچه‌ها برای خواندن و تفسیر پرونده‌ها درخواست کمک می‌کند. درحالی‌که بچه‌ها مشغول جست‌وجو برای یافتن سرنخ‌هایی مشخص در مدارک و ایمیل‌ها هستند، «استیوی» دوباره می‌تواند زمانش را صرف حل‌کردن معماها کند. او بسیار زود با اسرار و معماهایی مواجه می‌شود که با بنیان‌گذار مدرسه، «آلبرت الینگهام» ارتباط دارد.

خواندن کتاب دستی بر دیوار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به نوجوانانِ دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دستی بر دیوار

«واردشدن به داخل یک چاه، به شرطی که عمق زیادی نداشته باشد، زیاد دشوار نیست. کافی است خود را رها کنی، جاذبه کار خود را خواهد کرد.

اما استیوی به چاهی رسیده بود که عمق آن نه خیلی کم نبود و نه زیاد. چیزی بین دو تا دو و نیم متر. پله‌ای هم نداشت که بتوانی از آن پایین بروی. در عوض یک سطح شیب‌دار بین سطح زمین و ته چاه وجود داشت که قامت استیوی به‌راحتی در عرض آن جا می‌گرفت. پس از آن برف، آن سطح کج از روی زمین تا ته چاه آغشته به برف یخ‌زده و گل‌ولای بود. شاید غلتیدن روی آن سطح به‌هرحال بهتر از پریدن به ته آن چاه بود. استیوی هم می‌خواست همین کار را انجام دهد. کوله‌پشتی خود را به پشت سرش انداخت تا به‌هنگام غلت‌خوردن و چرخیدن، سرش با سنگ یا سطحی سفت برخورد نکند. می‌دانست هم لباسش و هم کوله‌پشتی‌اش وقتی به آن پایین برسد پر از گِل‌ولای خواهد شد. اما چاره‌ای به‌جز این نداشت و بالاخره هم همین کار را کرد. غلتیدن او تا ته چاه زیاد طول نکشید. وقتی رسید، بلند شد و سر و روی خود را لمس کرد تا ببیند احیانا زخمی شده است یا نه. خوشبختانه سالم بود. ابتدا با حوصله گل‌ولای چسبیده به لباس و کوله‌پشتی‌اش را تمیز کرد. بعد، به داخل کوله‌پشتی نگاهی کرد. چیزی هم در داخل آن صدمه ندیده بود. چراغ‌قوه‌اش که سالم بود. موبایلش هم که کار می‌کرد. البته وقتی موبایل روی زمین آنتن نمی‌داد، واضح بود که در این گودی هم از سیگنال خبری نیست. به بالا نگاه کرد. با چراغ‌قوه به بالای چاه نور تاباند. فقط دریچهٔ مستطیلی‌شکل چاه و برف‌های اطراف آن دیده می‌شد. به خود گفت: «خُب، این از پایین اومدن. حالا چجوری باید برم بالا؟!»

یکی دو بار بالا و پایین پرید. اما بالارفتن به همین سادگی نبود. باز با خودش حرف زد. این بار با صدایی بلند.

«استیوی! دچار هیجان نشو! بالاخره برای بیرون‌رفتن از اینجا یه راهی پیدا می‌کنی. الان که وقت فکرکردن به این حرف‌ها نیست!»

او انعکاس صدای خود را در ته چاه شنید. برخلاف راه‌های زیرزمینی دیگر در آکادمی الینگهام، این چاه آغاز یک تونل نبود. استیوی وارد یک غار شده بود. یک راه در زیرِ زمین با بدنه‌ای سنگی و نتراشیده و تقریبا طبیعی با مسیری بسیار تاریک و هوایی بسیار سرد. اما این غار نسبت به تونل‌ها یک امتیاز بزرگ داشت. دریچه‌ای مانند تونل‌های دیگر نداشت که در هر لحظه ممکن بود بسته شود. به نظر می‌رسید دریچهٔ چاه در آن بالا باز خواهد ماند. پله‌ای برای بالارفتن نداشت، اما مسیر خروجی آن نیز زیاد باریک نبود که استیوی را مانند آن تونل‌ها بترساند.

به‌هرحال، غاری بود که استیوی وارد آن شده بود و فعلا باید با مسیری که در پیش رو داشت کنار می‌آمد. استیوی به اینجا آمده بود تا بفهمد در آن چه می‌یابد. پس باید در غار پیش می‌رفت. البته چاره‌ای هم به‌جز این نداشت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۵۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۳۶ صفحه

حجم

۵۵۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۳۶ صفحه

قیمت:
۲۱۰,۰۰۰
تومان