دانلود و خرید کتاب هرایی سعید تشکری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب هرایی

کتاب هرایی

نویسنده:سعید تشکری
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب هرایی

کتاب هرایی نوشتهٔ سعید تشکری در انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با محوریت موضوعات نذر، وفای به عهد، و تعهد در بستر مضامین مذهبی است. این کتاب نگاهی تازه و تأمل‌برانگیز به اهمیت وفاداری به تعهداتی دارد که انسان‌ها در شرایط دشوار و هنگام نیاز به نذر می‌کنند.

درباره کتاب هرایی

نویسنده در مقدمه کتاب به شرح معنای واژهٔ هرایی پرداخته و توضیحاتی با ارجاع به فرهنگ‌های لغت معتبر زبان فارسی ارائه می‌دهد. بر اساس این توضیحات، هرایی به معانی مختلفی چون صدای مهیب، ترس و بیم، و تجهیزات زین و لگام اسب اشاره دارد. این مفهوم چندوجهی به شکل نمادین در داستان‌های کتاب به کار رفته است. کتاب هرایی به شیوه‌ای داستانی، موضوع تعهدات دینی و نذرهای شخصی را با چالش‌های زندگی انسان معاصر در هم می‌آمیزد. شخصیت‌های این داستان‌ها با دوراهی‌هایی روبه‌رو هستند که باید میان وفای به نذرهای خود و اولویت‌های زندگی شخصی و حرفه‌ای‌شان انتخاب کنند. داستان‌ها بر مضامین اخلاقی و هویتی تکیه دارند و از زوایای مختلف به پیچیدگی‌های تعهد انسانی می‌پردازند.

سعید تشکری، متولد ۱۳۴۲ در قوچان، نویسنده، فیلمنامه‌نویس، و کارگردانی پرآوازه در حوزه ادبیات نمایشی ایران است. وی علاوه بر فعالیت‌های گسترده در زمینه تدریس و نویسندگی، جوایز معتبری همچون جایزه کتاب رضوی و انتخاب کتاب برتر سال برای مجموعه وقتی زمین دروغ می‌گوید را در کارنامه خود دارد.

کتاب هرایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب هرایی برای علاقه‌مندان به ادبیات داستانی فارسی و آثار با مضامین مذهبی، فلسفی، و اخلاقی مناسب است و تجربه‌ای عمیق از تأمل درباره معنای تعهدات انسانی و نقش آن‌ها در زندگی فراهم می‌کند.

بخشی از کتاب هرایی

«هانیه... من و تو باید مفصل با هم حرف بزنیم. این که زندگی نشد. درسته من مجردم و تجربهٔ زندگی‌یِ مشترک رو ندارم. اما تا حالا اینجوری‌شو ندیده بودم. من از شغل اون ایرادی نمی‌گیرم. راننده‌اس. همیشه تو بیابونه. دیر به دیر خونه میاد... همه اینا قبول. اما این رفتارو آدم با دشمنش هم نمی‌کنه. تو همسرشی. مادر بچه‌ش. تو چرا تحمل می‌کنی، من نمی‌فهمم!

آخه تو که نمی‌دونی.

یه ساله همسایه‌ایم. چی رو هنوز نمی‌دونم. من تورو نمی‌فهمم. همین. حالا آروم باش. یه کم استراحت کن. وقت برای حرف زیاده. امیرمهدی تازه خوابیده. چیزی هم تا قم نمونده. خونه حرف می‌زنیم.

هانیه سرش را روی سر امیرمهدی گذاشت.

آرام بو کرد.

تنها چیزی که توی دنیا داشت و می‌توانست آرامش کند.

وجود پسرش.

هیچ کس نمی‌توانست حال و روز او را بفهمد. حتی اسراء. همسایه و نزدیک‌ترین دوستش. خانم دکتر است که باشد. عاقل و درس خوانده و فهمیده است که چه؟ حال و روز یک زن بی‌پناه، با یک شوهر بددل را که نمی‌تواند بفهمد. تازه... بدبختی اینجاست که خودش خواسته. عاشق شده است. هر چقدر هم بزرگترها نصیحت و دلالت کرده‌اند فایده نداشته. مرغ خواستهٔ هانیه یک پا داشته و با همهٔ مخالفت‌ها زن نادر شده است. اما کاش پای امیرمهدی وسط نمی‌آمد. کاش به آن زودی بچه‌دار نمی‌شد. کاش نادر این همه رنگ عوض نمی‌کرد. کاش حال و روزش را کسی می‌فهمید. اما نه... خدا نکند کسی به بیچارگی هانیه پیدا شود و مثل او شود و او را بفهمد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

حجم

۱۶۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
۱۹,۸۰۰
۷۰%
تومان