
کتاب میو میویی که پتو متو شد
معرفی کتاب میو میویی که پتو متو شد
کتاب الکترونیکی «و ده حمیدعالی» نوشتهٔ حمید عبدالهیان اثری است که نشر «» آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی طنزآمیز و روایتی از زبان یک یوزپلنگ ایرانی، به دغدغههای محیط زیستی و زندگی این گونهٔ در معرض انقراض میپردازد. مخاطب اصلی کتاب نوجوانان هستند و نویسنده تلاش کرده است با زبانی نزدیک به ذهن نوجوانان، مسائل زیستمحیطی و اهمیت حفظ گونههای جانوری را مطرح کند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب میو میویی که پتو متو شد
«و ده حمیدعالی» اثری داستانی است که در قالب روایتی اولشخص و از زبان یک یوزپلنگ ایرانی به نام «شنگ یوز» روایت میشود. این کتاب در دستهبندی ادبیات نوجوانان قرار میگیرد و با بهرهگیری از طنز و شوخطبعی، مسائل جدی محیط زیستی را به تصویر میکشد. نویسنده، حمید عبدالهیان، با انتخاب زاویه دید یک حیوان، تلاش کرده است تا مخاطب را به دنیای یوزها نزدیک کند و از خلال روایت زندگی روزمره، خطرات و مشکلاتی را که این گونه با آن روبهروست، نشان دهد. ساختار کتاب بهگونهای است که هم اطلاعات علمی و واقعی دربارهٔ یوز ایرانی ارائه میدهد و هم با داستانپردازی و شخصیتپردازی، خواننده را با خود همراه میکند. فضای کتاب سرشار از توصیفهای زیبا از طبیعت ایران، روابط خانوادگی یوزها و چالشهای بقای آنهاست. در کنار روایت اصلی، نویسنده به حواشی جالبی مانند خاطرات، افسانهها و باورهای بومی دربارهٔ یوزها نیز پرداخته است. این کتاب در دورهای نوشته شده که یوز ایرانی در آستانهٔ انقراض قرار دارد و دغدغهٔ اصلی آن، آگاهیبخشی و جلب توجه به اهمیت حفاظت از این گونهٔ ارزشمند است.
خلاصه کتاب میو میویی که پتو متو شد
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «و ده حمیدعالی» با معرفی شخصیت اصلی، «شنگ یوز»، آغاز میشود؛ یک یوزپلنگ جوان که با زبانی شوخ و صمیمی، زندگی خود و خانوادهاش را روایت میکند. او از همان ابتدا با طنز و بازیگوشی، مخاطب را به دنیای یوزها میبرد و از مشکلات و خطراتی که نسلش را تهدید میکند، میگوید. روایت با تولد شنگ یوز و خواهر و برادرهایش شروع میشود؛ اما خیلی زود، باد و خطرات طبیعی باعث گمشدن و از دست رفتن برخی از اعضای خانواده میشود. مادر شنگ یوز، «جینگ یوز»، با تلاش فراوان سعی میکند فرزندانش را از خطرات محیطی و شکارچیان نجات دهد، اما موفق نمیشود همه را حفظ کند و در نهایت شنگ یوز تنها میماند. در ادامه، شنگ یوز به همراه مادر و مادربزرگش، «مامان پیره»، با چالشهای زندگی در یوزآباد و یوزستان روبهرو میشود. او از خاطرات و افسانههای مادربزرگ، تفاوتهای یوز و پلنگ، و مشکلات ناشی از جادهسازی و دخالت انسانها در زیستگاهشان میگوید. طنز و شوخیهای شخصیتها، حتی در مواجهه با تلخیها و خطرات، فضای کتاب را دلپذیر و خواندنی نگه میدارد. شنگ یوز با کنجکاوی کودکانهاش، دربارهٔ غذا، شکار، روابط خانوادگی و حتی افسانههای یوزها پرسوجو میکند و پاسخهایی گاه جدی و گاه خندهدار میگیرد. در پس این روایت، دغدغهٔ اصلی کتاب، یعنی خطر انقراض یوز ایرانی و اهمیت حفاظت از آن، بهوضوح دیده میشود، اما داستان هرگز به شعارزدگی نمیافتد و با روایت زندگی روزمرهٔ یک یوز، پیام خود را منتقل میکند.
چرا باید کتاب میو میویی که پتو متو شد را بخوانیم؟
این کتاب با انتخاب زاویه دید یک یوزپلنگ ایرانی و روایت طنزآمیز، به موضوعی جدی و مهم یعنی انقراض گونههای جانوری و محیط زیست میپردازد. خواندن این اثر فرصتی است برای آشنایی با زندگی یوز ایرانی، چالشهای بقای آن و نقش انسانها در حفظ یا نابودی این گونه. روایت داستانی و شخصیتپردازی جذاب باعث میشود مخاطب نوجوان با مسائل محیط زیستی ارتباط برقرار کند و اهمیت حفاظت از طبیعت را بهتر درک کند. علاوهبر این، اطلاعات علمی و واقعی دربارهٔ یوزها در دل داستان گنجانده شده است که به افزایش دانش خواننده کمک میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای نوجوانان علاقهمند به داستانهای حیوانمحور، دوستداران محیط زیست و کسانی که دغدغهٔ حفظ گونههای جانوری را دارند، مناسب است. همچنین برای معلمان و مربیانی که بهدنبال منابعی برای آموزش غیرمستقیم مسائل محیط زیستی به نوجوانان هستند، گزینهٔ خوبی بهشمار میآید.
بخشی از کتاب میو میویی که پتو متو شد
«سپلشک! اصلاً بس که هولم. یادم رفت خودم را معرفی کنم. خب. من شَنگ یوز پسر آقای یوزاریان و خانم جینگ یوز هستم. دو ساله, از شهر یوزآباد بالا از استان یوزستان زیبا. یوزآباد و یوزستان کجاست؟ عجله نکنید. بعد از این که کمی خودم رالوس کردم. برایتان خواهم گفت. داستان زندگی من کمی قبل از تولد خودم شروع میشود. میبینید. بس که در حال انقراض هستم. داستان زندگی ام خیلی شبیه فیلم های ترسناک است. بس که دوستتان دارم. دلم نمیآید برایتان بگویم. خواهش میکنم اصرار نکنید! واقعا وحشتناک است! باشد میگویم, ولی قول بدهید که نترسید. مامان و بابای من یک هفته بعد از ازدواجشان از هم جدا شدند. واقعا که زحمت کشیدهاند! ازدواجی که فقط چند روز طول بکشد که ارزش این همه مراسم گرفتن و بلهبرون رفتن و حنابندان و پاتختی ندارد. من فکر میکنم مامانم و بابایم اگر ازدواج نمیکردند، خیلی آبرومندتر بود. مامان میگوید من خیلی چیزها را نمیفهمم و اگر خدا بخواهد وقتی بزرگ شدم، خواهم فهمید. من الان میخواهم بفهمم. فهمیدن یا نفهمیدن بعدها به چه درد الان من میخورد؟ وقتی مامان و بابا تصمیم گرفتند خیلی دوستانه و بدون شکستن ظرفهای آشپزخانه از یکدیگر جدا شوند، خیلی دیر شده بود و لکلکها من و خواهر و برادرهایم را برداشته بودند و به سرعت به طرف خانهٔ ما حرکت کرده بودند. احتمالا هیچکس نمیتواند جلو لکلکهایی را که بچه میآورند، بگیرد. این هم یکی از مشکلات آفرینش است.»
حجم
۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۹ صفحه
حجم
۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۹ صفحه