کتاب خوش بین ها
معرفی کتاب خوش بین ها
کتاب خوش بین ها نوشتهٔ جمعی از نویسندگان و ترجمهٔ محمدعلی مهمان نوازان است. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعه داستان کوتاه جهان را منتشر کرده است.
درباره کتاب خوش بین ها
کتاب خوش بین ها مجموعه داستان کوتاهی نوشتهٔ ریچارد فورد، فضیله الفاروق، امی تان، بثینه الناصری، نومیر چودوری، یوری نجیبین، رابرت پن وارن، زمانه انهالپو و دانیله دل جودیس است. عنوان برخی از داستانهای این مجموعه عبارت است از «زنِ رؤیاهای من»، «بچههای خیابان»، «تازهداماد»، «زمستانِ تمشکی» و «فقط به خاطر آن اشتباه».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب خوش بین ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای خارجی و علاقهمندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره ریچارد فورد
ریچارد فورد در سال ۱۹۴۴ در میسیسیپی به دنیا آمد. او در دانشگاه ایالتی میشیگان کارشناسی و در دانشگاه کالیفرنیا ارواین کارشناسیارشدِ هنرهای تجسمی گرفت. فورد پیش از پایان اولین رمانش به نام «تکهای از قلب من» برای مجلۀ «اسکوایر» و «نیویورکر» داستان کوتاه مینوشت. او رمانهای بسیاری از جمله «آخرین خوششانی»، «خبرنگار ورزشی»، «حیوانات وحشی» و «روز استقلال» را نوشته است. فورد جایزههای بسیاری دریافت کرده و عضو انجمن نویسندگان آمریکاست. ریچارد فورد یکی از مشهورترین نویسندگان میسیسیپی است. او در تابستان ۱۹۹۷ «رمانی به نام «زنان بدون مردان» منتشر کرد و در آوریل ۲۰۰۰ با همکاری «جین کنت»، داستان کوتاهش به نام «حریم خصوصی» را منتشر کرد. آخرین رمان او با نام «روسپی سرزمین» در سال ۲۰۰۶ چاپ شد. ضدقهرمان ریچارد فورد، «فرانک بسکوم»، در این رمانْ میانسال، عاقلتر، بدگمانتر و خودخواهتر بازمیگردد و همراه با دیگر اعضای خانوادهاش که تمایلی به دیدنشان ندارد، به جشن شکرگزاری میرود.
بخشی از کتاب خوش بین ها
«هیچ لحظهٔ مشخص یا روز معینی، هیچ علامت هشداردهندهای، هیچ تغییر رفتار یا دگرگونیای در چشمانداز پیرامون، هیچ تحول آشکاری در روال یکنواخت هرروزه ــ یعنی تابش بیوقفهٔ خورشید بر باند پرواز و امتداد آن به سوی دریا ــ و هیچ چیز دیگری وجود ندارد که به تو آن لحظهای را نشان بدهد که همچون کابوسی سیاه خود را در هواپیمایی ببینی که بهجز خودت هیچ مسافر، هیچ خلبان و هیچ موجود زندهٔ دیگری در آن نیست. میتوانی هرچقدر که دلت بخواهد بلند حرف بزنی اگر آواز هم بخوانی یا حتی اگر شرشر عرق هم بریزی، کسی نیست که حتی نگاهت کند. احتمالاً به سمت راستت نگاهی میاندازی و به جایی خیره میشوی که طبیعتاً مربیات همیشه آنجا قرار میگرفت؛ احتمالاً آن فضای خالی را آزاردهندهترین تصویر از یک خلأ تمامعیار یا اندوهبارترین حس تنهایی و بیکسی تصور میکنی. البته، این اختیار را داری که اهرمها را جابهجا کنی، ملخ هواپیما را خاموش کنی، درها را بگشایی، کمربند ایمنی را باز کنی، درحالیکه دستهایت را بالای سرت تکان میدهی از جا بلند شوی و به پرواز درآوردن آن هواپیما را به کس دیگری بسپاری و همانجا، در ابتدای باند پرواز، رهایش کنی و از خیر اولین پرواز انفرادیات بگذری. شاید این تصمیمی کاملاً عاقلانه باشد، حتی شاید تصمیمی شرافتمندانه باشد، اما واقعاً جرئت داری چنین تصمیمی بگیری؟ مربیات در آشیانهٔ هواپیما، با همان حیرت و نگرانیای که تو از خودت بروز میدهی، چشم به تو دوخته؛ تو با طرز رفتار مربیهای پرواز آشنا هستی، با شیوهای که آنها به آسمان زل میزنند و شبیه پیشگوها، متخصصین هواشناسی و کشیشهای نگران جلوه میکنند: در فرودگاه نظامی، همهٔ آمدوشدها به خاطر اولین پرواز انفرادی تو به حالت تعلیق درآمده؛ باوجود آنکه احتمالاً زودهنگام است و به رغم آنکه دوروبرت خالی به نظر میرسد، همیشه تماشاگران غیرمنتظرهٔ فراوانی برای مشاهدهٔ عرضاندام رقتآور دیگری وجود دارند.»
حجم
۱۴۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۱ صفحه
حجم
۱۴۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۱ صفحه