کتاب بین خودمان بماند
معرفی کتاب بین خودمان بماند
کتاب بین خودمان بماند نوشتهٔ مری نوریس، ترجمهٔ طاهر رضازاده و ویراستهٔ «محمدمهدی ابراهیمی فخاری» است. نشر ثالث این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب زبان انگلیسی است.
درباره کتاب بین خودمان بماند
کتاب بین خودمان بماند (اعترافات ملکهٔ ویرگولها) را سفری جذاب و خواندنی به دنیای زبان انگلیسی دانستهاند. این کتاب با زبانی طنزآمیز و صمیمی به بررسی نکات ظریف و گاه گیجکنندهٔ دستور زبان انگلیسی پرداخته است. نویسندهٔ این اثر که ویراستار باسابقهٔ مجلهٔ «نیویورکر» بوده است، در این کتاب تجربههای خود را با خوانندگان به اشتراک گذاشته و با ارائهٔ مثالهای واقعی و جذاب، به ما در درک بهتر قوانین زبان انگلیسی کمک کرده است. این نویسنده با زبانی شیرین و شوخطبعانه، مباحث گرامری را بهشکلی دلچسب و راحتفهم ارائه داده و از بیان اصطلاحهای تخصصی و پیچیده خودداری کرده و به جای آن از مثالهای روزمره و طنزآمیز استفاده کرده است؛ تا یادگیری را برای خوانندگان شیرین کند. این کتاب تنها به ارائهٔ قوانین خشک گرامری اکتفا نکرده، بلکه نکتههای کاربردی و رایج در زبان انگلیسی را نیز گوشزد کرده است. مری نوریس با استفاده از مثالهای واقعی از متون ادبی و روزنامهنگاری به ما نشان میدهد که چگونه میتوان از این نکتهها در نوشتن و صحبتکردن به زبان انگلیسی استفاده کرد. او به موضوعهایی مانند «کاما»، «نقطهویرگول»، «علامت نقلقول»، کاربرد صحیح «who» و «whom»، تفاوت «that» و «which» و بسیاری از نکات دیگر پرداخته و با بررسی سیر تحول زبان انگلیسی، به ما کمک میکند تا درک عمیقتری از این زبان پیدا کنیم. مری نوریس در این کتاب مواجههاش با شغل ویراستاری و کار در مجله را شرح داده و خاطراتی دستاول و ناب از نویسندگان بزرگ جهان ارائه کرده است. گفته شده است که یکی از ویژگیهای این کتاب، اعترافگونهبودن آن است؛ اعتراف به اشتباهات زبانی بسیاری از نویسندگان بزرگ، اعتراف به اشتباهات رایج بین عموم مردم و همچنین اشتباهاتِ ویراستاران نشریاتی بزرگ مانند «نیویورکر».
خواندن کتاب بین خودمان بماند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب زبان انگلیسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بین خودمان بماند
«۷. یک روز یک خط تیره، یک نقطهویرگول و یک دونقطه با هم میروند رستوران...
باشگاه نشانهگذاری باشگاه به شدت محافظهکاری است. این باشگاه به ندرت عضو جدید میگیرد. در دههٔ شصت، یکی از طراحان آگهیهای تجاری علامتی ابداع کرد تحت عنوان نقطهپرسشی، ترکیب علامت سؤال و علامت تعجب، اما رواج نیافت. اما با توجه به انگشتشمار بودن علایم سجاوندی ــ چیزی در حد سنجاقها و سوزنهای کیف خیاطی یا متهها و پیچهای جعبه ابزار ــ تنوع تیکهای ادبیای که نویسندگان میگیرند و برداشتهایی که اینها ایجاد میکنند حیرتآور است. حتی نقطه، که پایان جملههای خبری مرسوم را اعلام میکند، از زمینهای به زمینهٔ دیگر، میتواند معناهای گوناگونی بدهد. مرگ قسطی سلین را تورق میکردم. این کتاب را اِد استرینگم سالها پیش به من داده بود ولی من فرصت مناسبی برای خواندنش نیافته بودم (هر چه فکر میکردم به دردِ لب ساحل نمیخورد؛ هر چه سنم بیشتر میشود، بیشتر به این نتیجه میرسم). جملاتی را دیدم که مانند دانههای تسبیح پشت سر هم به نخ کشیده شده بودند... سهنقطهها صفحه به صفحه جاری شده بودند... به نظر بسیار مدرن میآمد، مانند ایمیلهایی که قصد پایان یافتن ندارند و هر یک ختمِ کلام را به عهدهٔ دیگری میگذارند... پس از مدتی متوجه میشوی که وقتی به انتها میرسی چیزی به اندازهٔ نقطهٔ پایانی ناامیدکننده نیست.
کدامیک از علایم سجاوندی ابهت بیشتری دارد؟ شاید فکر کنید علامت تعجب، که سرخط هم نامیده میشود، چنین است، زیرا به ندرت به کار میرود و تأثیر نیرومندی دارد. در آلمانی، هر دستوری با علامت تعجب تمام میشود. آدم خیال میکند آلمانیها مدام سرِ هم داد میکشند. در مقابل، علامت سؤال ایرلندیِ تنبلِ نرمخویی است. زمانی که گفتهای هم پرسشی است و هم تعجبی ــ مثلاً «چه بلایی بود سرمان آمد» ــ آدمها گاهی دلشان میخواهد هم علامت سؤال به کار ببرند و هم علامت تعجب، اما فکر جالبی نیست. زنجیرهٔ سخن خود از عهدهٔ بیان سؤال برمیآید، در حالی که علامتِ تعجبِ راسخ علامت سؤالِ مردد را بیاثر میکند.
نشانهگذاری درونجملهای از این هم پیچیدهتر است. شبیه یک خانواده است؛ ما بنای این خانواده را روی ویرگول و نقطه گذاشتهایم و به تعدادی شخصیت کاملاً قرص و محکم رسیدهایم، همینطور به تعدادی بچهٔ پرافاده و تعدادی نوجوان قدیسمآب که آمادگی پذیرش هر چیزی را دارند، مثلاً خانوادهٔ خط تیره.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه