دانلود و خرید کتاب صوتی جشن همگانی
معرفی کتاب صوتی جشن همگانی
کتاب صوتی جشن همگانی نوشتهٔ مجید قیصری است. پیمان قریب پناه گویندگی این مجموعه داستان کوتاه صوتی را انجام داده و ناشر صوتی سماوا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی جشن همگانی
کتاب صوتی جشن همگانی ۱۶ داستان کوتاه به قلم مجید قیصری را در بر گرفته است که موضوعات گوناگونی را پوشش دادهاند. این مجموعهداستان از معدود مواردی است که قیصری در آن از فضای ادبیات جنگ فاصله گرفته است. «موسای دیگر»، «سنگ اقبال»، «سحر باطل»، «دختر رَز»، «آهنگی برای کشتار»، «بلور»، «جشن همگانی»، «رمیدن»، «شر کامل»، «فرار»، «شیرین»، «هر شب یکی از این گله کم میشود»، «قلعهٔ گِلی»، «آب مطلق، آب مضاف»، «پیشگویی» و «سفرنامهٔ عیلامی» عنوانهای این ۱۶ داستان کوتاه است.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
مضامین مذهبی و باورهای عمومی مردم ایران، یکی از پرتکرارترین موضوعاتی هستند که مجید قیصری در این مجموعه و در روایت داستانهای خود از آنها بهره گرفته است. او در کتاب صوتی جشن همگانی، آداب و رسوم، سنتها و باورهای اقشار گوناگون مردم را در تاروپود خطوط داستانی، کنشها و شخصیتهای خود تنیده و بدینترتیب آثاری شنیدنی را خلق کرده است.
شنیدن کتاب صوتی جشن همگانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره مجید قیصری
مجید قیصری در سال ۱۳۴۵ در تهران به دنیا آمد. او نویسندهٔ معاصر ایرانی و دانشآموختهٔ رشتهٔ روانشناسی است که از سال ۱۳۷۲ داستاننویسی را آغاز کرده است و داور بخش داستان کوتاه و بلند بزرگسال یازدهمین جشنوارهٔ شعر و داستان جوان سوره بوده است؛ او همچنین داور پنجمین دورهٔ (۱۳۸۴) کتاب سال شهید حبیب غنیپور بوده است و در دور سوم جایزهٔ ادبی هفتاقلیم در سال ۱۳۹۲ در بخش رمان در کنار «احمد آرام» به داوری آثار راهیافته پرداخته است. قیصری در اوایل دههٔ ۱۳۷۰ بهطور جدی به نوشتن داستان کوتاه پرداخت. مجموعه داستان «صلح»، رمان «جنگی بود، جنگی نبود»، مجموعه داستان«طعم باروت» و مجموعه داستان «نفر سوم از سمت چپ» محصول تلاشهای او در زمینهٔ داستاننویسی است. در سال ١٣٨٠ رمان «ضیافت به صرف گلوله» و در سال ۱۳٨٤ مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» از او به چاپ رسیده و رمان «باغ تلو» و مجموعه داستان «گوساله سرگردان» و مجموعه داستان کوتاه «زیرخاکی» (سال ۱۳۹۰) نیز از جمله کتابهای اوست. کتاب «سه دختر گل فروش» برندهٔ جایزهٔ قلم زرین سال ۱۳٨۵ و برندهٔ جایزه مهرگان ادب و جایزهٔ ادبی اصفهان است.
این نویسنده از میراثداران دوران جنگ نامیده شده و جایگاهش را بهعنوان نویسندهای صاحب سبک تثبیت کرده است. او در داستانهایش به جنگ و پیامدهای آن میپردازد و وضعیت کنونی آدمهای جنگرفته را در موقعیتهای مختلف به تصویر میکشد. یکی از مجموعه داستانهای مجید قیصری که به موضوعاتی غیر از جنگ ایران و عراق پرداخته است، «جشن همگانی» نام دارد.
بخشی از کتاب صوتی جشن همگانی
«نمیخواست بپرد از خواب ناز. فقط یک خواهش بود. خواهشی آنی که او را از خواب ناز بیدار کرده بود. که وقتی دید دست درازشده چیزی به چنگ نمیآورد مگر تاریکی، مگر هوا. بیهوده چشم باز کرد. نبود. جا خالی بود. نمیخواست باور کند که نیست. گفت دارم خواب میبینم، همینجاست الان برمیگردد. تا چند لحظهی دیگر دوباره دست دراز میکرد به هوایش. در آن تاریکی، آن وقت، آن کیف مکفی. فقط تاریکی بود و نرمی پارچهای که گرمای هیچ تنی را در خود حفظ نکرده بود. جا خالی بود. بلند شد نشست سر جاش. چند بار صداش زد. گفت شاید رفته باشد دستشویی. از درز پایین در دستشویی نوری نتابیده بود بیرون. نگران بلند شد. چراغ اتاق را روشن کرد. ساعت روی عسلی از سه گذشته بود.»
زمان
۳ ساعت و ۳۸ دقیقه
حجم
۳۰۰٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۳ ساعت و ۳۸ دقیقه
حجم
۳۰۰٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد