دانلود و خرید کتاب خاطرات گمشده عبدالله البصیص ترجمه محمد حزبایی زاده
تصویر جلد کتاب خاطرات گمشده

کتاب خاطرات گمشده

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خاطرات گمشده

کتاب خاطرات گمشده نوشتهٔ عبدالله البصیص و ترجمهٔ محمد حزبایی زاده است. نشر ثالث این رمان معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است. این رمان توسط وزارت اطلاعات کویت سانسور و ممنوع‌الانتشار شده است.

درباره کتاب خاطرات گمشده

کتاب خاطرات گمشده برابر با یک رمان معاصر از کویت است که روایتگر یکی از مهم‌ترین برهه‌های تاریخ این کشور، یعنی سال‌های جنگ با کشور عراق است؛ سال‌های بین ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی. عبدالله البصیص در این اثر سعی کرده است با بیانی روایی پرتره‌ای از مردم کویت ارائه دهد که زیر حملات بی‌امان نیروهای عراق گرفتار شده‌اند. موقعیت زمانی داستان سال‌های پیش و پس از جنگ را نشان می‌دهد که می‌تواند به‌خوبی تأثیرات جنگ را بر مردم کویت روایت کند. شخصیت‌های اصلی این داستان یک افسر نظامی کویتی و یک جوان بی‌تابعیت است. کویت به‌واسطهٔ وضعیت اقتصادی خاصی که همیشه داشته، پذیرای مردمی از نژادهای مختلف جهان بوده است. عبدالله البصیص در این زمینه به‌خوبی مشاهده کرده که جنگ چه تأثیراتی بر افراد بی‌تابعیت در کشوری چون کویت دارد. شاید بر همین اساس باشد که مسئولان کویت به‌خاطر تصاویر واقعی ارائه‌شده از مهم‌ترین سال‌های این کشور انتشار این کتاب را در کویت ممنوع کرده‌اند. عبدالله البصیص نویسنده و شاعری کویتی است که آثار موفق دیگری همچون «طمع گرگ» را در کارنامهٔ ادبی خویش دارد. این اثر نیز با وجود موفقیت و دریافت جایزهٔ بهترین رمان عربی، از گذر سانسور این کشور در امان نماند و اجازهٔ انتشار در کویت را پیدا نکرد.

خواندن کتاب خاطرات گمشده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خاطرات گمشده

«وقتی عصر جمعه همراه با خوشی‌های بسیار برای هوس‌های کوچکمان به بازی در بیرون از چاردیواری تنگ خانه‌ها می‌رسید، لباس ورزشی می‌پوشیدم و آمادهٔ مسابقه در محوطه می‌شدم. از حمید هم می‌خواستم با کفش ورزشی در مسابقه شرکت کند و با ساعت الکترونیکی‌اش زمان بازی را داشته باشد.

پیش از آن‌که در را باز کنم ــ دری که به روی جهان بیرونی با همهٔ انواع خیر و شرش، با همهٔ حد و مرزها و زیر پا گذاشتن‌ها و روشنایی و تاریکی‌اش باز می‌شد ــ قبل از آن‌که بازش کنم، دلهره‌ای به جانم افتاد، گفتی حدسی شوم در فکر و ذهنم لولیدن گرفت، ریشه‌اش حسی گنگ بود که از درونم می‌جوشید و فاجعه‌ها را از پیش بو می‌کشید. یکباره قبل از آن‌که زبانهٔ قفل را با انگشتان لرزانم بکشم، صدای خفهٔ پدرم را شنیدم که تقلا می‌کرد نفسش را از سینه بیرون بکشد تا فحشی تند را که در گلویش گیر کرده بود شلیک کند. حدس زدم دعوایی درگرفته که پدرم یک طرف آن است؛ احساسی که باز کردن در را معلق کنم، این‌پا و آن‌پا کردم، همه‌جای بدنم مورمور شد و یخ کرد. احساس کردم شاید آنچه در بیرون انتظارم را می‌کشد، آبستن باری از درد باشد که حافظه‌ام را تا مدت‌ها از نفس می‌اندازد. نفسم را حبس و در را باز کردم. زور زدم بر دست‌وپایم مسلط شوم. در باز شد و خش صدا روشن‌تر و سنگین‌تر شد.

دیدم پدرم توی هواست و تقلا می‌کند خود را از دستی که یقه‌اش را محکم چسبیده و گلویش را با قدرت فشار می‌دهد، خلاص کند. آن دستْ دست شاکر پدر حمید بود.

پدرم عینهو افعی از گلوی فشرده‌اش صدای فش‌فشی بیرون می‌داد و با تمام توانش تقلا می‌کرد خود را رها کند. صورتش همچون تکه آتشی که لایهٔ نازکی خاکستر بر آن نشسته، گر گرفته بود. لنگه دمپایی‌اش پرت شده و دومی معلق منتظر افتادن بود. سربنده‌اش از دور گردنش سریده و روی زمین افتاده و لنگ راست پیژامه‌اش جر خورده بود.

قد کوتاه و بدن نحیفش آن‌قدر زور نداشت که خود را از میل عجیب پدر حمید برای آزار خلاص کند. نگاهش به نگاهم افتاد و دید از وحشت اتفاقی که می‌افتد خشکم زده است؛ آتشفشان روحش ترکید و توی هوا پیچ‌وتاب خورد و از حالت دفاع به هجوم روی آورد، بعد ناخن‌هایش را در پوست دست محکمی که گلویش را می‌فشرد فرو برد و به بدن کشیده‌ای که او را از زمین کنده بود، لگد زد.

اما همهٔ این تقلاها ذره‌ای بر ارادهٔ پدر حمید برای چلاندنش تأثیر نداشت که حالا عضلاتش عینهو آهن شده و رگ‌های گردنش بیرون زده بود؛ حتی حواسش بود روح پدرم را بیش‌تر بدوشد؛ تکانش می‌داد و توی هوا می‌چرخاند.

درونم آشوب شد، هر چه در معده‌ام بود بیرون ریختم و چنان محکم به سرفه افتادم که نزدیک بود ریه‌هایم از جا کنده شوند. نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. احساسم از فکرم جدا بود و نسبت به آن تمرکز بیش‌تری داشت.

بیرون از بدنم بودم... از خودم کندم... پدرم شدم.

با چشمانی گریان و دهانی نالان نقش زمین شدم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۶ صفحه

حجم

۱۶۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۶ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
۶۲,۲۵۰
۲۵%
تومان