کتاب توتالیتاریسم (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب توتالیتاریسم (خلاصه کتاب)
کتاب الکترونیکی توتالیتاریسم (خلاصه کتاب) اثر هانا آرنت به تحلیل عمیق ماهیت و عملکرد نظامهای توتالیتر میپردازد و تلاش میکند چرایی و چگونگی شکلگیری این حکومتها را روشن کند. این کتاب با ترجمهٔ گروه مترجمان شنیدار در نشر شنیدار نگار نوین چاپ شده است.
درباره کتاب توتالیتاریسم (خلاصه کتاب)
توتالیتاریسم یا تمامیتخواهی، شکلی از نظام سیاسی است که در آن حکومت با استفاده از ابزارهای مختلف تلاش میکند تمامی جنبههای زندگی عمومی و خصوصی افراد را کنترل کند. این کتاب به بررسی عواملی میپردازد که منجر به پیدایش رژیمهای توتالیتر میشوند و تأثیرات این نظامها بر جامعه، فرد و تاریخ بشر را تحلیل میکند.
ویژگیهای جوامع توتالیتر که در این کتاب به آنها اشاره شده است عبارتاند از:
یک ایدئولوژی فراگیر: ایدئولوژی رسمی که تمامی جنبههای زندگی افراد را توجیه و هدایت میکند.
رهبری مطلقه: وجود یک فرد مقدسسازیشده در رأس حکومت که نماد قدرت و اقتدار است.
سرکوب آزادیها: کنترل شدید رسانهها، سرکوب مخالفان، و ایجاد رعب و وحشت.
پروپاگاندا و تبلیغات گسترده: استفاده از رسانههای حکومتی برای انتشار اطلاعات جهتدهیشده و سانسور واقعیتها.
کنترل اجتماعی: از بین بردن استقلال فردی و ایجاد یک توده همگن و مطیع.
هانا آرنت با بهرهگیری از تجربیات شخصی خود از دوران جنگ جهانی دوم و تحلیل تاریخی-سیاسی، این پدیده را بهعنوان یکی از تلخترین و پیچیدهترین چالشهای بشری معرفی میکند. آرنت در کتاب خود بهطور مفصل رژیمهای توتالیتر قرن بیستم، مانند آلمان نازی به رهبری هیتلر و اتحاد جماهیر شوروی به رهبری استالین، میپردازد.
کتاب توتالیتاریسم (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کسانی که به تحلیل رژیمهای توتالیتر، تاریخ سیاسی و فلسفه سیاسی علاقهمندند، مناسب است. این اثر بهویژه به دانشجویان علوم سیاسی، فعالان اجتماعی و کسانی که در پی درک نحوهٔ شکلگیری دیکتاتوریها هستند، پیشنهاد میشود.
درباره هانا آرنت
هانا آرنت در سال ۱۹۰۶ به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۵ درگذشت. او تئوریسین و فیلسوفی سیاسی بود که در آلمان در یک خانوادهٔ یهودی زاده شد. در ۱۸سالگی وارد دانشگاه ماربورگ شد و در این دانشگاه استاد محبوبش «مارتین هایدگر» بود که رابطهٔ عاشقانهای نیز با او داشت. او در سال ۱۹۲۶ دانشگاه ماربورگ را ترک کرد و به دانشگاه هایدلبرگ رفت تا رسالهٔ دکتری خود را با عنوان «مفهوم عشق از نظر آگوستین قدیس» زیر نظر «کارل یاسپرس» بگذراند. پس از تحصیل به یکی از رهبران چپ آلمان بدل شد و به مخالفت با نازیها پرداخت. هانا آرنت در سال ۱۹۳۲ ریاست دانشگاه فرایبورگ را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۳۳ با قدرتگرفتن آدولف هیتلر مدتی به زندان افتاد و با شروع جنگ جهانی دوم به اردوگاه مرگ و کورههای آدمسوزی اعزام شد که البته توانست از اسارت فرار کند و همراه با همسر خود «هاینریش بلوشر» به فرانسه برود. هانا آرنت و همسرش با هجوم آلمانها به فرانسه، به آمریکا مهاجرت کردند. او در سال ۱۹۵۱ تابعیت ایالات متحده را پذیرفت. اوایل مهاجرت برای او بسیار سخت و همراه با فقر بود. در ۱۹۶۳ به استادی دانشگاه شیکاگو رسید و در ۱۹۶۷ به «مدرسهٔ تحقیقات اجتماعی» نیویورک رفت و تا پایان عمرش آنجا تدریس میکرد. هانا آرنت در سال ۱۹۵۱ کتاب معروف خود «ریشههای توتالیتاریسم» را منتشر کرد. این کتاب او را به یکی از اصلیترین نظریهپردازان زمان خود بدل کرد؛ همچنین از دیگر آثار معروف او میتوان به «حیات ذهن»، «انقلاب»، «وضع بشر»، «قدرت و قهر» و «میان گذشته و آینده» اشاره کرد. هانا آرنت در ۴ دسامبر ۱۹۷۵ در نیویورک درگذشت و در کنار همسرش به خاک سپرده شد.
بخشی از کتاب توتالیتاریسم (خلاصه کتاب)
«هرچه از قرن نوزدهم میگذریم، میبینیم که دولتهای بیشتری پشتسرهم قدرت خودشان را به دست امپریالیستها و جنبشهای پانناسیونالیستی از دست دادهاند. سیستم دولت-ملتی در حال فروپاشی بود و نوک پیکان انقلابها به سمت یهودیهای اروپانشین نشانه گرفته شده بود. یهودیها اصلیترین قربانیان این جنبش بودند. به مرور زمان، عرصه بر یهودیها تنگ شد. آنها در اوایل کار نمیدانستند چه تغییراتی در پیش است و چه چیزی میخواهد بر سرشان بیاید.
در نتیجه، یهودیان به یک هدف ساده برای کسانی تبدیل شدند که میخواستند توضیح بدهند چرا سیستم دولت-ملت ناکارآمد است. آنها با دستاویزی به قدرت و ثروت یهودیها، در نظر داشتند به این مُهِم برسند که سیستم دولت-ملت در حال نابودی است و برای زنده ماندن دست و پا میزند. درواقع، یهودیان قربانی جنگ قدرت این جنبشهای جدید شدند.
پس از مدتی، رفته رفته، به یهودیان برچسبهای مختلفی برای منزوی کردن آنها زدند. برای مثال از آنها به عنوان «انگل اجتماع» یا «زالوهای جامعه» یاد میکردند. سایر مردم در مورد یهودیان میگفتند که آنها بدون دلیل مُوَجَه از دولت پول میگیرند، خون ملت را میمکند و افرادی خارجی و بیگانه هستند. بنابراین باید از جامعه طرد شوند.
اما حقیقت چیز دیگری بود. یهودیها ثروت خود را از طریق کوشش و هوشمندی به دست آورده بودند. آنها با فکر آینده نسلهای بعدی خود، کار زیاد را در پیش گرفتند و به ثبات مالی رسیدند. درحالیکه بقیه مردم از تحولات سیاسی و اجتماعی رنج میبردند.»
حجم
۲۴٫۲ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
حجم
۲۴٫۲ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه