کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟
معرفی کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟
کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟ نوشتهٔ دووه درائیسما، استاد روانشناسی تاریخ و نویسنده برجستهٔ هلندی، است. این کتاب با ترجمهٔ آیدا مردانی کرانی در انتشارات پندار تابان چاپ شده است. کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟ دربارۀ حافظهٔ زندگینامهای نوشته شده و یکی از آثار تأثیرگذار در روانشناسی حافظه است که به بررسی چگونگی تجربهٔ ما از زمان و تأثیر حافظه بر گذشتهمان میپردازد.
درباره کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟
این کتاب به بررسی این پرسش میپردازد که چرا افراد مسن اغلب احساس میکنند زمان سریعتر میگذرد. درایسما با استفاده از پژوهشهای روانشناختی، تاریخی و فلسفی به تحلیل این موضوع میپردازد و نشان میدهد چگونه حافظه و نحوه ثبت وقایع در ذهن، تجربهٔ ما از گذر زمان را شکل میدهد.
موضوعات اصلی کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟ عبارتاند از:
حافظه و زمان: درایسما توضیح میدهد که چگونه ساختارهای ذهنی ما بر احساس گذر زمان تأثیر میگذارند. حافظهٔ زندگینامهای در طول زندگی تغییر میکند و این تغییر، تجربه ما از زمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
پدیده اثر بازگشت به گذشته: او به بررسی این موضوع میپردازد که چرا افراد در سالهای مسنتر، خاطرات واضحتری از دوران جوانی خود دارند. این پدیده به «دورهٔ شکلگیری خاطرات» اشاره دارد که معمولا در سالهای نوجوانی و اوایل بزرگسالی رخ میدهد.
احساس شتاب در زمان: درایسما نشان میدهد که چطور یکنواختی در زندگی روزمره و کاهش تجربیات جدید میتواند باعث شود که زمان سریعتر به نظر برسد.
ارتباط حافظه با هویت: او توضیح میدهد که چگونه خاطرات ما در طول زمان تغییر کرده و در عین حال نقش مهمی در شکلگیری هویت فردی ایفا میکنند.
کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به روانشناسی حافظه، پژوهشگران علوم شناختی، و افرادی که به مسائل مربوط به تجربهٔ زمان و حافظه علاقهمندند، مناسب است. همچنین کسانی که به دنبال فهم عمیقتری از ارتباط میان ذهن و گذر زمان هستند، میتوانند از این اثر بهره ببرند.
بخشی از کتاب چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟
«واقعاً امکان داشت این مطالعات یک قرن زودتر اتفاق بیفتد. اولین آزمایشهای مربوط به آنچه را که امروز حافظهٔ خودزندگینامهای نامیده میشود، دانشمند انگلیسی، سر فرانسیس گالتون در حدود سال ۱۸۷۹ انجام داد که به تداعیهای خود علاقهمند شده بود. او حین قدمزدن در امتداد مرکز خرید پال توجه خود را به اشیایی که میدید معطوف میکرد و به آنچه در نهایت در ذهنش تداعی میشد دقت میکرد. تنوع این تداعیها و اینکه اغلب شامل چیزهایی میشدند که مدتها به آنها فکر نکرده بود، او را متعجب میکرد. گالتون اتفاقاً در مشاهدهٔ عملکرد ذهن خود با «مشکلبودن توجه بدون کاستن از آزادی عمل» مواجه شد. او این مسئله را اینگونه حل کرد که مدتی به ذهنش اجازه میداد آزادانه پرسه بزند تا چند ایده از آن عبور کند. سپس ناگهان توجه خود را به این ایدهها معطوف میکرد تا آنها را بررسی کند و ظاهر دقیق آنها را ثبت کند، چیزی شبیه جستوجو و دستگیری ناگهانی. گالتون تصمیم گرفت پس از پیادهروی آزمایش خود را به شیوهای نظاممندتر تکرار کند. او از هفتادوپنج کلمه که به نظرش مناسب بودند، مانند «کالسکه»، «صومعه» و «بعدازظهر»، فهرستی تهیه کرد و آنها را روی کاغذ نوشت و یکی از ورقها را زیر کتابی گذاشت، بهطوری که فقط وقتی به جلو خم میشد میتوانست کلمهٔ بعدی را بخواند. آزمایش روندِ ثابتی داشت. گالتون به جلو خم میشد، کلمه را میخواند، کلید یک کرونومتر کوچک را فشار میداد و منتظر میماند تا چند چیز در ذهنش تداعی شود. سپس کرونومتر را متوقف میکرد و آنچه تداعی شده بود و زمانِ سپریشده برای شکلگیریاش را یادداشت میکرد. گالتون در این رابطه نوشت: «بهزودی در مسیری قرار گرفتم که این کارها را بسیار روشمند و خودکار انجام میدادم. روانم را کاملاً آرام و خنثی ولی درعینحال متمرکز نگه میداشتم؛ گویی قبل از دیدنِ هر کلمه ذهنم ماشهای است که به مویی بند است.» »
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
نظرات کاربران
کتابی خواندنی که در کنار پاسخ به پرسش محوری مطرحشده در عنوان کتاب، پاسخ بسیاری از سوالاتی که در ذهن مخاب بیجواب رها شدهاند را میدهد. از حس آشناپنداری(Déjà vu)تا سندرم ساوان(Savant syndrome) با مستندات و آزمایشات مختلف شرح داده شدهاند. ترجمه اثر
کتاب پرمحتوی با ترجمه روان و نوشتاری زیبا بوده و خواننده می تواند پاسخ سوالات متعددی در زمینه سن و گذر عمر و... را در این کتاب بیابد.