کتاب ماجراهای رابین هود
معرفی کتاب ماجراهای رابین هود
کتاب الکترونیکی ماجراهای رابین هود نوشتۀ راجر لنسلین گرین با ترجمۀ پیمان اسماعیلیان در انتشارات افق چاپ شده است. این کتاب به بازگویی داستانهای کلاسیک رابین هود، قهرمان افسانهای انگلستان، میپردازد و روایتهایی پرماجرا از نبرد او با ظلم و فساد را در جنگل شروود ارائه میدهد.
درباره کتاب ماجراهای رابین هود
کتاب ماجراهای رابین هود بازآفرینی داستانی کلاسیک است که زندگی رابین لاکسلی، نجیبزادهای که به خاطر ظلم اشراف فاسد به جنگل شروود پناه میبرد را روایت میکند. رابین هود به همراه یاران وفادارش از ثروتمندان میدزدند و به نیازمندان کمک میکنند. این روایت شامل شخصیتهای مشهور مانند جان کوچولو، دوشیزه ماریان، قلندر تاک و دشمنانی نظیر داروغه ناتینگهام و سر گای گیزبورن است. گرین این داستانها را به گونهای بازنویسی کرده که هر فصل آن روایت مستقلی از ماجراهای رابین هود باشد، از جمله نجات ویل اسکارلت، مسابقه کمانگیری و ماجرای جایزه خدنگ سیمین. پیام اخلاقی این داستانها تأکید بر اهمیت شرافت، عدالت و ایستادگی در برابر ظلم است. ماجراهای رابین هود در قالب فیلمها، سریالها و دیگر رسانههای هنری بارها بازسازی شده است و همچنان به عنوان داستانی محبوب در فرهنگ عامه مطرح است. راجر لنسلین گرین (۱۹۰۸-۱۹۸۷) نویسنده، محقق و بازنویس برجسته داستانهای کلاسیک و اسطورهای بود. او به بازگویی داستانهای شاه آرتور و اسطورههای یونانی نیز پرداخته و نقش مهمی در زنده نگهداشتن قصههای کهن داشته است.
کتاب ماجراهای رابین هود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای نوجوانان، علاقهمندان به داستانهای ماجراجویانه و کسانی که به افسانههای کلاسیک علاقه دارند مناسب است.
بخشی از کتاب ماجراهای رابین هود
«ماچ با نفس بریده گفت: «التماستان میکنم، والاحضرت. آنها آسیابم را سوزاندند که عرصهٔ شکار را وسیعتر و جویبار را عریضتر کنند، که گوزنها برای نوشیدن آب به آنجا بیایند. پس جز با شکار نانم را چگونه بیابم؟ تیراندازی درست کاری دشوار است، بهخصوص در نبود دو انگشت نخست، و اگر بخواهی تنها به صیدهای قانونی، خرگوش، کبوتر جنگلی و... قناعت کنی، باید تیر بهدرستی بنشانی. من دو فرزند داشتم که یکیشان از گرسنگی جان داد و پسرم، ماچ جوان، از فرط گرسنگی مدام میگریست. تنها با خوردن علف و سبزیجات، چون خران و گاوان، یا خوردن ریشههایی که خوراک خوکان است دوام نخواهیم آورد.»
پرنس جان گفت: «اوه، پس تصمیم گرفتی رژیمی غنیتر را بیازمایی، درست است؟ با گوزنهای پادشاه! یعنی راه دیگری نمانده بود؟ نه، نه، جناب داروغه، بگذار خودم عادلانه به خدمتش برسم... دربارهٔ این رابین هود، که قصهها ازش میگویند، چه میدانی؟ میگویند فرد ثروتمندی است... میگویند رعیتی یا نجیبزادهای از تبار یک خاندان باستانی ساکسونی است... که چون دیوانگان بیخرد به فرومایگانی چون تو و دیگر خویشان قانونشکنت یاری میرساند، شخصاً گوزنهای پادشاه را شکار میکند و حتی پیش از این نیز دست در کار سرقت حمیان مردمان در راهها داشته است... بسیار خب، بگو کجاست؟ از آن مهمتر، بگو که کیست. این را بگو تا چشمانت را از کف ندهی و بار دیگر در راه رسیدن به چوبهٔ دار راه را به چشم خود ببینی، به شرفم سوگند!»»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه