کتاب درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد
معرفی کتاب درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد
کتاب درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد نوشتهٔ یدالله دادگر است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی *.
درباره کتاب درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد
یکی از رشتههای علمی که اخیرا مورد توجه بسیاری از محافل علمی و اندیشمندان مختلف قرار گرفته، مطالعهٔ روششناسی بهطورکلی و روششناسی علم اقتصاد بهطور خاص است. این شناخت علمی تا دههٔ ۱۹۷۰ و پیشاز آن، به صورت زیررشته و زیرشاخهای از معارف و علوم مطرح بود، اما در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بهصورت رشتهای مستقل درآمده است. در ادبیات فارسی مربوط به اقتصاد و سایر رشتههای علوم اجتماعی، متون کمی در این موضوع وجود دارند. یدالله دادگر کتاب درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد را با هدف آشنایی ادبیات فارسی با این حوزهٔ نگاشته است. این اثر پیشدرآمدی بر موضوع روششناسی و روششناسی اقتصاد است. مطالب از لحاظ شکلی و محتوایی به گونهای تدوین شدهاند که میتوانند مورد استفاده عموم علاقهمندان و دانشجویان قرار گیرند. کتاب حاضر پساز سه ترم تدریس ِ آزمایشی برای دانشجویان رشته اقتصاد در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا، تدوین شده است.
خواندن کتاب درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ اقتصاد پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد
«بلاگ تصریح میکند که تمامی فرضیههای علمی، دارای ملاحظات فلسفی، اجتماعی و سیاسی هستند. دانشمندان ممکن است در بررسی شواهد مربوط به رد و یا تأیید یک فرضیه از خود نوعی جانبداری نشان دهند. این امر در اقتصاد و غیراقتصاد یکسان است. بسیاری از دانشمندان و بهخصوص صاحبنظران روششناسی، معتقدند که تنها از طریق نقد و گفتوگوی علمی میتوانیم به مبارزه با آثار منفی ایدئولوژی بپردازیم. بنابراین، مناسب است اجازه داده شود هر دانشمندی با هر گرایش فکری، از نظریه و الگوی موردنظر خود دفاع کند، اما دیگر دانشمندان حرفه مربوطه میتوانند به نقد نظریههای یادشده بپردازند. در هر رشته، گروههای متخصص معیارهایی مشترک دارند که با کمک آنها به ارزیابی نظریهها و کارکرد عملی آنها میپردازند. یک مورد دقیق ایدئولوژیک، تعصب در مورد اعتبار رقابت کامل و کارآمدی آن است. از زمان فیزیوکراتها این موضوع تثبیت شده که رقابت کامل بیانگر نوعی وضع بهینه است (با اینکه در قالب فوق، توزیع عادلانه هم صورت نمیگیرد، اما گروهی از اقتصاددانان نسبت به آن تعصب دارند).
۸. تمامی مسائل و اختلافنظرها در مقوله اثباتی و دستوری، جنبه صرف روششناختی ندارند. مثلاً برخی از دشواریها ناشی از معناشناسیاند، درعینحال امکان جداکردن مسائل روششناختی از امور معناشناختی ساده نیست. همانطور که در مقوله اقتصاد رفاه اشاره شد، برخی از اقتصاددانان گزارههای آن حوزه را هنجاری میدانستند، ولی گروهی دیگر تمام اقتصاد رفاه جدید را اثباتی قلمداد میکردند. توجه به معانی مختلف اثباتی و ارزشی (بخشهای اول این فصل را ببینید) اهمیت این موضوع را نشان میدهد.
برخی اثباتی را عمل، و دستوری را اندیشه معنا میکنند؛ اثباتی را نظریه، و دستوری را کارکرد فاقد نظریه؛ اثباتی را علم، و دستوری را هنر؛ اثباتی را قانون، و دستوری را قواعد سرانگشتی؛ اثباتی را گزاره خبری، و دستوری را گزاره انشایی؛ اثباتی را قضاوتناپذیر، و دستوری را قضاوتبردار معرفی میکنند. پدر کینز (که به نحوی ابداعگر اقتصاد اثباتی است)، فریدمن و کوپمنز هیچکدام عبارت اثباتی را به گزارههایی که منحصرا قابل مشاهده باشند، محدود نمیکنند. شاید مناسبتر این باشد که دستوری را آنچه باید، و اثباتی را معادل آنچه هست بگیریم.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه