کتاب هدایت بازیگران
معرفی کتاب هدایت بازیگران
کتاب هدایت بازیگران نوشتهٔ جودیت وستون و ترجمهٔ محمدرضا شکاری است. انتشارات افراز این کتاب را منتشر کرده استو نویسنده در این اثر از خلق بازیهای بهیادماندنی در سینما و تلویزیونخلق بازیهای بهیادماندنی در سینما و تلویزیون سخن گفته است.
درباره کتاب هدایت بازیگران
جودیت وستون در کتاب هدایت بازیگران (Directing actors) بیان کرده است که کارگردانها برای یاد گرفتن کوتاهترین روش هدایت و کارگردانی، اول باید یاد بگیرند که چطور این کار را بهصورتِ طولانی انجام بدهند، بعد کلی تمرین کنند تا بتوانند سریعتر این کار را انجام بدهند. رسیدن به راهحلهای ساده کلی کار میبرد. اگر بار اول بهصورتِ اتفاقی خوب این کار را انجام بدهند و سپس تلاش کنند، معنی آن این نیست که مهارت داشتهاند، بلکه به این معناست که خوششانس بودهاند. شاید هم معنیاش این باشد که در چنگ پیچوخم یادگیری قرار دارند - که همیشه دو قدم رو به جلوست و یک قدم رو به عقب (یا یک قدم رو به جلو، و دو قدم رو به عقب!). عنوان فصلهای این اثر عبارت است از «مقدمه»، «بازیگران چه میخواهند؟»، «هدایت نتیجهگرایانه و اصلاحات فوری»، «لحظهبهلحظه»، «گوش دادن و صحبت کردن»، «انتخابهای بازیگران»، «ساختار: حالتهای گذرا، رویدادها، و خط سیرها»، «منابع و آموزش بازیگران»، «تحلیل متن»، «انتخاب بازیگران»، «تمرین»، «فیلمبرداری» و «مؤخره».
خواندن کتاب هدایت بازیگران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کارگردانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هدایت بازیگران
«اگر خودتان متن را نوشتهاید ممکن است به سطحی خواندن نیازی نداشته باشید؛ ممکن است از قبل بدانید فکر میکنید که متن دربارهٔ چیست. اما از شما میخواهم مثل یک کارگردان که خودش متن را ننوشته، به خوانش اول بپردازید ـ یعنی، با ذهن باز و تازه یک مبتدی.
کارگردانی، اقتباس متن است. باید این اقتباس را انجام بدهید حتی اگر خودتان متن را نوشته باشید. باید کلاه نویسندگیتان را بردارید و کلاه کارگردانیتان را به سر بگذارید، و طوری با متن سروکار داشته باشید که انگار کس دیگری آن را نوشته است. ممکن است در ابتدا این کار تقریبا غیرممکن بهنظر بیاید، اما میتوانم به شما بگویم که با کارگردانهایی کار کردهام که توانستهاند این کار را انجام بدهند، کسانی که آنقدر به شخصیتهایشان اعتقاد داشتند که میتوانستند به آنها اجازه بدهند زندگی مستقلی داشته باشند. آنها از همکاری بازیگران نمیترسیدند، و میتوانستند با بازیگران همکاری کنند تا شخصیتها از ذهنشان بیرون بیایند، از روی کاغذ خارج شوند، و جان بگیرند.
بنابراین وقتی میگویم بفهمید کلمات چه معنایی دارند، نمیگویم «بفهمید نویسنده چه قصدی دارد». وقتی میگویم کارگردان باید معنای متن را بفهمد و نه معنای «قصدی» که نویسنده داشته، به نویسنده بیاحترامی نمیکنم. من نمیخواهم قصد نویسنده را «بررسی» کنم. نوشته خوب بیشتر اوقات در خلاقانهترین سطح ناخودآگاه به وقوع میپیوندد. در کار با نویسندگان، من بارهاوبارها دیدهام که نویسنده هیچوقت تفسیرگر قابل اعتماد نوشتهاش نیست. انگیزههای ناخودآگاه او بیشتر وقتها از قصد آگاهانهاش پربارتر است. اقتباس کردن سرنخهای متن به زندگی سینمایی فرایند متفاوتیست و به استعدادی نیاز دارد که با استعداد نویسندگی فرق میکند. گاهی اوقات یک شخص هر دوی این استعدادها را دارد، اما اینها استعدادهای متفاوتی هستند»
حجم
۳۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
حجم
۳۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه