کتاب روابط خیلی عمومی
معرفی کتاب روابط خیلی عمومی
کتاب روابط خیلی عمومی نوشتهٔ حسین کلهر است. انتشارات آریانا قلم این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب واحد روابط عمومی است.
درباره کتاب روابط خیلی عمومی
کتاب روابط خیلی عمومی پر از مثالها و چالشهایی است که مدیران واحد روابط عمومی هر روز در ایران با آن مواجه میشوند. سه فصل اول کتاب دربارۀ این است که اصلاً باید با چه کسانی در داخل و خارج سازمان ارتباط بگیریم. در فصول چهار تا هشت به روشهای تولید محتوای اثربخش بهعنوان یکی از اصلیترین وظایف واحد روابط عمومی اشاره شده است. در هفت فصل بعدی، یعنی تا ۹ تا ۱۵ به این موضوع اشاره شده است که مخاطب هدف را کجا میتوان پیدا کرد، به او چه بگوییم و برایش چه کنیم که پیاممان را دریافت کند. فصول ۱۶ تا ۱۹ دربارۀ راهحلهای گوناگون واحد روابط عمومی برای حل مسائل شرکتها و نحوۀ سنجش اثربخشی آنها است. در فصل آخر نکاتی بررسی شده است که با کمک آنها میتوان با همکاران باسابقهتر حوزۀ روابط عمومی ارتباط مؤثری برقرار کرد. همراه شوید با حسین کلهر. گفته شده است که اگر سازمانْ آدم باشد، روابط عمومیْ پوست سازمان است؛ مرز بین سازمان و مخاطب؛ همان جایی که آدمهای داخل با آدمهای بیرون مماس میشوند.
خواندن کتاب روابط خیلی عمومی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به مدیران واحد روابط عمومی در ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روابط خیلی عمومی
«روابط عمومیهای خوب موجسواری میکنند و روابط عمومیهای نابغه موج میسازند. حدود صد سال پیش، مثلاً در ۱۹۲۸ و همان حولوحوش، خانمها سیگار میکشیدند، ولی خودشان را پشت پرده و توی پستو قایم میکردند که کسی متوجه نشود. در آمریکای آن زمان سیگار کشیدن بانوان در ملأ عام نشانهای از بیبندوباری به حساب میآمد و از عکس خانمها درحال سیگار کشیدن در مجلههای پورنوگرافی استفاده میشد. در همان سالها ادوارد برنیز، پدر روابط عمومی مدرن، متوجه شد میتواند سیگار کشیدن زنان را به مفهوم آزادی و برابری وصل کند. او با کمپانی بریتیش امریکن توباکو و برند لاکی استرایک همکاری میکرد و معتقد بود اگر بتواند سیگار کشیدن زنان در بیرون از خانه را جا بیندازد، فروش کمپانی افزایش پیدا میکند. برنیز کمپینی با عنوان «مشعلهای آزادی» راه انداخت و از خانمها خواست در حاشیهٔ یک راهپیمایی در نیویورک بگویند با نگاه جنسیتزده دربارهٔ مصرف سیگار مخالفاند. بازتاب گستردهٔ عکسهای زنان درحال سیگار کشیدن در حین راهپیمایی در مطبوعات باعث شد خانمهای اهل بوستون، دیترویت و سان فرانسیسکو هم به جریان اضافه شوند. خانمها سیگار میکشیدند تا به جامعه ثابت کنند جنس دوم نیستند و هر سیگاری که دود میشد مالکان لاکی استرایک یک قر ریز پشت میز میدادند. آنها چاشنی اجتماعی خوبی پیدا کرده بودند تا موجی بسازند و فروششان را بالا ببرند. دربارهٔ برنیز، طراحی کودتا در گواتمالا، دم دادن به جنبشهای فمینیستی و هزاران فعالیت نبوغآمیز دیگرش حتماً مطالعه کنید. ولی درس مهم برنیز برای این فصل این است: ببینید نیازهای صنعتتان پشت کدام مطالبهگری تأمین میشود، بعد چاشنیهای اجتماعی را بترکانید، روی صندلی لم بدهید و از اینکه آدمها آرمانخواهانه خودشان را فدای سود شرکت شما میکنند کیف کنید.
کمتر کسی زورش میرسد مثل برنیز بتواند خودش موج ایجاد کند. چنین کاری به هوش زیاد، اعتماد بالا و پول کافی احتیاج دارد. برای ما موجسواری از موجسازی گزینهٔ بهتری است. موجسواری فقط یک تختهچوب میخواهد و برای ساختن موج باید مین دریایی داشته باشیم. در موجسواری مواد خامِ تولید پیام حاضر است، به همین علت کافی است نگاه شخصیتان را به آن اضافه کنید. ازآنجاکه روی موضوعی دست گذاشتهاید که ذهن مخاطب خواهناخواه به آن توجه میکند، احتمال دیده شدن بالاست. وقتگیر نیست، چون لازم نیست پیام عمیقی بدهید. موج زود بلند میشود و زود فروکش میکند. اطلاعات مخاطب دربارهاش سطحی است و اگر به ده خطی که میداند دو خط دیگر اضافه کنید به چشم میآیید. از همه مهمتر، موجسوار حرفهای کمکم در نگاه مخاطبْ موجساز شناخته میشود. کافی است چند روز زودتر از عامهٔ مردم بفهمید چه چیزی قرار است باب شود. وقتی هر دو در یک مسیر هستید اگر چند متر جلو بیفتید این حس به بقیه دست میدهد که شما دارید سر خر را به میل خودتان کج میکنید. بعضی از اندیشمندان دربارهٔ تاریخ چنین نظری دارند. میگویند اتفاقی که باید بیفتد برای ملتها میافتد؛ آن کسی که چند روز زودتر بو میکشد و خودش را میکشاند اول مسیر بعدها بهعنوان پرچمدار تحولات محترم شمرده میشود. ما خیال میکنیم پیشقراولها جاده را باز کردهاند، درحالیکه جاده شکل گرفته بوده و آنها فقط چند قدم از ما جلوتر حرکت میکردند.»
حجم
۳۵۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۳۵۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه