کتاب جهان های ممنوعه موراکامی
معرفی کتاب جهان های ممنوعه موراکامی
کتاب جهان های ممنوعه موراکامی نوشتهٔ متیو کارل استرچر و ترجمهٔ هانیه عطایی است. نشر مصدق این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب جهان های ممنوعه موراکامی
کتاب جهان های ممنوعه موراکامی (The Forbidden Worlds of Haruki Murakami) با نگاهی دقیق و همهجانبه به بررسی آثار «هاروکی موراکامی» که نویسندهٔ برجستهٔ ژاپن با قلمی جادویی است، پرداخته است. کتاب حاضر در باب ارتباط میان زبان موراکامی با جهان درونی او سخن گفته است. آثار ابتدایی موراکامی از کشورش خارج نشد و این بیشتر بهدلیل کنارهگیری خودِ او بوده است؛ فردی که بهسرعت به محبوبیت دست یافت و برخلاف انتظار همگان این محبوبیت ماندگار شد؛ او تحولی عظیم در ادبیات کشورش به وجود آورد و حتی در میان سرزمینهایی که بهشکلی ریشهای رابطهٔ خوبی با ژاپن ندارند، جایگاه خود را یافت.
هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۴۹ به دنیا آمد. او یک نویسندهٔ ژاپنی است که کتابها و داستانهایش در ژاپن و همچنین در سطح جهان پرفروش شده و به ۵۰ زبان دنیا برگردانده شدهاند. موراکامی برخلاف بخشی از مردم در فرهنگ ژاپن، ابتدا ازدواج کرد، بعد کارکردن را شروع کرد و سپس موفق شد فارغالتحصیل شود؛ به عبارت دیگر ترتیبی که او انتخاب کرد، خلاف شیوهٔ مرسوم بود. او و همسرش در سال ۱۹۷۴ و در ابتدای زندگی مشترک، همهٔ پولشان را خرجِ بازکردن یک کافه - میخانهٔ کوچک در «کوکوبونجی» کردند؛ پاتوقی دانشجویی در حومهٔ غربی توکیو. دههٔ بیستم عمر این نویسنده، به بازپرداخت وامها و کار یدی سخت (درستکردن ساندویچ، کوکتل و بدرقهٔ مشتریان دهانپر) گذشت. با نزدیکشدن به پایان دههٔ سوم زندگیاش، خانوادۀ او هنوز بدهکار بودند و کاسبیشان هم بالاوپایین داشت. اما چه شد که موراکامی نوشتن را آغاز کرد؟ یک بعدازظهر آفتابی در سال ۱۹۷۸، برای تماشای مسابقهٔ بیسبال به استادیوم رفته بود. تعداد کمی طرفدار بیرون حصار محوطه نشسته بودند. او آبجو در دست، لم داد تا بازی را ببیند. وقتی موراکامی بازی را تماشا میکرد، بدون هیچ دلیلی و بدون تکیه بر هیچ زمینی ناگهان به ذهنش رسید: «میتوانم رمانی بنویسم». او پس از بازی، سوار قطار شد و دستهای کاغذ تحریر و یک خودنویس خرید. میگوید: «حس نوشتن بسیار تازگی داشت. به یاد میآورم چقدر هیجان داشتم. از آخرینباری که نوک خودنویس را روی کاغذ گذاشته بودم، مدتها میگذشت».
آثار موراکامی جوایز متعددی را از جمله جایزهٔ جهانی فانتزی، جایزهٔ بینالمللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزهٔ فرانتس کافکا و جایزهٔ اورشلیم را دریافت کرده است. برجستهترین آثار موراکامی عبارتاند از: «تعقیب گوسفند وحشی»، «جنگل نروژی»، «کافکا در کرانه» و «کشتن کمانداتور» (مردی که میخواست پرتره نیستی را بکشد). داستانهای موراکامی، در برههای از زمان، از سوی ادبیات ژاپن محکوم به غیرژاپنیبودن میشوند و موردانتقاد قرار میگیرد. برخی منتقدان معتقد بودند که نوشتههای او تأثیرگرفته از ریموند چندلر، کرت وونهگات و ریچارد براتیگان هستند. داستانهای او بیشتر سرنوشتباور، سوررئالیستی و دارای درونمایۀ تنهایی و ازخودبیگانگیاند.
خواندن کتاب جهان های ممنوعه موراکامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب آثار و زبانِ آثار «هاروکی موراکامی» پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جهان های ممنوعه موراکامی
«تا اینجا دیدیم که چطور از خلال زمینه ماورایی موراکامی، زبان به عنوان شرح داستان، منصوب شده و نه تنها واقعیات خارج از موضوع، بلکه آنهایی که در ذهن، رؤیا و تصور و یا حتی در قلمروی خودِ خدایان کمین کردهاند را تعیین کرده و شکل داده است.
حال زمان آن رسیده که بحث خود را به جهان زمینی بازگردانیم. به مضمون ابتدایی واقعیات ساختگی معطوف شویم و برخی از فرضیههای خود را در متونِ مجموعههای موراکامی که در پی حوادث جاری پیش آمدند را بسنجیم. هدف این توصیفات دوگانه است: ابتدا برای آزمودن تجارب موراکامی با اسلوب چندگانه نگارش که استعارههای ادبی داستان را با شرح حوادث جاری تلفیق میکنند؛ و دوم برای اینکه ببینیم چطور استفاده از این اسلوب چندگانه منجر به مقابله میان شرح درونی افراد و داستانهای جمعی بیرونی که به دنبال ریشهکن کردن آنهاست میشود.
مقصود من از اسلوب چندگانه، روزنامهنگاری ادبی است که بدنهای فزاینده از نگارش نظری دارد و من به آن داستان روزنامهای میگویم. سبکی از نگارش که من معتقدم وجود دارد، اما تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.
در صفحات آینده هر دو نوع نگارش و برخی از مسائل محتوا محورِ مربوط به آنها را توصیف خواهم کرد، زیرا با اینکه روزنامهنگاری ادبی هماکنون دیگر همانند بیست سال پیش «نامعقول و غیرمحتمل» نیست، در زمینه ادبیات ژاپنی کمابیش ناشناخته مانده است. علیرغم این حقیقت که مستندات هنری مثل روزنامهنگاری ادبی و گزارش از فرانسه به ژاپنی و داستانهایی که ریشه در حوادث جاری دارند، درصد قابل توجهی از انتشارات سالانه ژاپن را به خود اختصاص داده که کتابفروشیهای ژاپن و کتابخانههای عمومی آن را اثبات میکنند. آنچه این دو سبک را جالب توجه کرده و به مطالعات اخیر پیوند میدهد، کشمکشی است که میان عینیت و ذهنیت، در آن هنگامی که واژگانی مثل ادبی و روزنامهنگاری در مجاورت هم قرار میگیرند، به وجود آمده است. این استدلال غلط است، زیرا «حقایق عینی» به خودی خود کذب بوده و توانایی ما در نشان دادن آنها غیرواقعی است نه به این دلیل که ما اراده و کمال برای جستجوی «حقیقت» را نداریم، بلکه به این دلیل که با کار با ذهنیتِ بیپایان که از لحاظ فرهنگی ابزار زبانی برای کمک و بیان هر پدیده یا اتفاق است، ما مجبوریم به جای حقایق صریح و قطعی، حقایق فردی را ابراز کنیم.»
حجم
۳۸۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۳۸۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه