کتاب جدال با امواج
معرفی کتاب جدال با امواج
جدال با امواج رمانی بر اساس داستانی واقعی از تریلین جانسون درباره نجات یافتن انسانی از حمله نهنگها در اقیانوس است.
خلاصه کتاب جدال با امواج
ترویس و دوستش از یک کشتی تفریحی به اقیانوس میافتند آنها روی عرشه همراه عدهای مشغول تماشای نهنگ ها هستند که ناگهان کشتی واژگون میشود و همه به اقیانوس میریزند. موجها ترویس و مارینا را از قایقهای نجات دور میکنند و آنها روی یک تخته چوب در اقیانوس رها میشوند. این دو نوجوان باید با امواج بجنگند تا بتوانندبه ساحل برسند و نجات پیداکنند البته اگر رسیدن به خشکی به معنای نجات باشد.
خواندن جدال با امواج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران رمان ماجراجویانه بهخصوص نوجوانان، مخاطب این رمان اند.
درباره تری لین جانسون
تری لین جانسون چهل سال است که در اونتاریوی شمالی، کانادا زندگی میکند. او در کلبهٔ خانوادگیشان، کنار دریاچهای بزرگ شده است. بهدلیل علاقهٔ زیادش به طبیعت، همراه با خانوادهاش و با قایق بادبانی بیستوشش پاییشان دریاچهٔ هیرون را طی کرده و با کایاک بیش از دو هزار کیلومتر روی دریاچههای گریت لیکس در آلاسکا و نوا اسکاتیا قایقرانی کرده است.
جانسون مربی رسمی کانو و مالک و تربیتکنندهٔ سگهای سورتمه است و هجده هاسکی دارد. او بهعنوان راهنمای سفرهای شبانه بارها در طول شب سفر کرده و در خانههای اسکیمویی اقامت کرده است.
تری در حال حاضر افسر حفاظت از منابع طبیعی است و با وزارت منابع طبیعی و جنگلداری اونتاریو در واحد اجرایی بخش دریاداری شمالی همکاری میکند. جانسون هفده سال سابقهٔ عملی و آموزشی در آبهای سرد و مناطق دورافتاده دارد. او نزد گارد ساحلی کانادا آموزش دیده و میتواند کشتیهایی تا وزن شصت تن را هدایت کند. پیش از اینکه افسر حفاظت محیطزیست شود، بهمدت دوازده سال تکاور ارشد کانوسواری در پارک وحش کوئتیکو بود.
جملاتی از کتاب جدال با امواج
گوشی همراهش را روی میز قهوهخوری که بین ما بود، گذاشت و گزینهٔ ضبطکردن را فشار داد، «خب ترَویس، چطوری نجات پیدا کردی؟»
به مرد تاسی که در اتاق نشیمنمان نشسته بود، خیره شدم؛ کسی که از من میخواست دربارهٔ بدترین لحظههای زندگیام با او صحبت کنم.
نفسم را بیرون دادم و گفتم: «اولش اصلاً نفهمیدم چه خبر شده بود. مارینا فریاد کشید و هشدار داد. بعد، در چشمبههمزدنی وسط دریا بودم. صداها بهطرز مسخرهای بلند بودند. میدانید... منظورم همان صدای گنگ و خفهای است که زیر آب میشنوید؛ البته نه از آن صداهای آرامشبخشی که موقع شنا به گوشتان میرسد. وقتی روی آب آمدم، صداها بدتر شد؛ صدای امواج که به صورتم میکوبید، صدای زوزهٔ باد، صدای آدمها که فریاد میزدند و...»
خبرنگار ریش کمپشتش را خاراند و گفت: «نه، نه؛ میخواهم از اولِ اولش شروع کنی. تمام داستان را بگو؛ با حوصله و بدون عجله.»
جرعهای از لیمونادم را نوشیدم، «همهچیز با نهنگها شروع شد...»
حجم
۸۴۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۸۴۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوبی بود
خوب بود خوشم اومد
کتاب جذاب و هیجان انگیزیه. ترجمه بسیار خوبی هم داره.