
کتاب تو بودن
معرفی کتاب تو بودن
کتاب الکترونیکی «تو بودن» نوشتهٔ آنیل ست عصبشناس و استاد علوم اعصاب محاسباتی در دانشگاه ساسکس، به بررسی مفهوم پیچیدهٔ خودآگاهی میپردازد. این کتاب با ترجمهٔ عهدیه عبادی در انتشارات سایلاو چاپ شده است. تو بودن دربارهٔ علم جدید خودآگاهی و بررسی ماهیت تجربهٔ آگاهانه انسان است. این کتاب در سال ۲۰۲۱ منتشر شده و مورد توجه محافل علمی و فلسفی قرار گرفته است. روزنامهٔ گاردین آن را بهعنوان یکی از بهترین کتابهای علمی سال معرفی کرده است.
درباره کتاب تو بودن
ست در این کتاب نظریهای ارائه میدهد که بر اساس آن، خودآگاهی بهعنوان «توهمی کنترلشده» تعریف میشود؛ به این معنا که مغز انسان با پیشبینی و تفسیر مداوم اطلاعات حسی، تجربهٔ آگاهانه را شکل میدهد. او استدلال میکند که مغز ما نوعی ماشین پیشبینی است که همواره جهانمان را میسازد و سپس اشتباهاتمان را تصحیح میکند، به این معنا که حس ما در مورد خویشتن، از بدنمان سرچشمه میگیرد. ست در این کتاب با ترکیب فلسفه، زیستشناسی، علوم شناختی، علوم اعصاب و هوش مصنوعی، به کاوش در ماهیت آگاهی میپردازد و سعی دارد به پرسشهایی مانند «چگونه مغز ما تجربیات ذهنی متنوعی را از جهان پیرامونمان خلق میکند؟» پاسخ دهد. او با استفاده از تحقیقات علمی بهروز و تئوریهای نوین، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه فعالیت ترکیبی میلیاردها نورون در مغز، تجربهٔ خودآگاهانه را شکل میدهد. آنیل ست، نویسندهٔ کتاب، عصبشناس و استاد علوم اعصاب محاسباتی در دانشگاه ساسکس است. او بیش از دو دهه در زمینهٔ مبانی بیولوژیکی تجربهٔ آگاهانه تحقیق کرده و یکی از پیشگامان در حوزهٔ تحقیقات آگاهی بهشمار میرود
کتاب تو بودن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب تو بودن را به پژوهشگران و علاقهمندان به حوزههای علوم اعصاب، روانشناسی، فلسفه ذهن و افرادی که به درک عمیقتری از ماهیت خودآگاهی و تجربهٔ انسانی علاقهمند هستند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تو بودن
«ایده کارکردگرایی این است که خودآگاهی به ماده سازنده یک سیستم (ساختار فیزیکی آن) وابسته نیست، بلکه فقط به آنچه که سیستم انجام میدهد، به کارکردهایی که دارد و چگونگی تبدیل دروندادها به بروندادها وابسته است. کارکردگرایی از این شهود ناشی میشود که ذهن و خودآگاهی اشکالی از پردازش اطلاعات هستند که میتواند توسط مغز اجرا شود، اما وجود مغز بیولوژیکی برای آن کاملاً ضروری نیست.
توجه کنید که چطور عبارت «پردازش اطلاعات» ناغافل در اینجا وارد بحث شد (چیزی که در نقلقول چند صفحه قبل از چالمرز هم وجود داشت). این عبارت آنقدر در بحثهای مربوط به ذهن، مغز و خودآگاهی رایج است که بهراحتی نادیده گرفته میشود. اما این اشتباه است، زیرا این دیدگاه که مغز «اطلاعات را پردازش میکند»، باعث پنهان ماندن چند فرض مهم میشود. این مفروضات بسته به اینکه توسط چه کسی در نظر گرفته شوند متغیر هستند، از این ایده که مغز نوعی رایانه است که ذهن (و خودآگاهی) نرمافزار (یا «ذهنافزار») آن را تشکیل میدهد تا مفروضاتی در مورد اینکه واقعاً اطلاعات چیست. همه این مفروضات خطرناک هستند. مغز تفاوت زیادی با رایانه دارد، دستکم با انواع رایانههایی که ما با آنها آشنا هستیم. و همانطور که بعداً در این کتاب خواهیم دید، این پرسش که اطلاعات «چیست» تقریباً بهاندازه پرسش در مورد چیستی خودآگاهی آزاردهنده است. دلیل سوءظن من نسبت به کارکردگرایی همین نگرانیهاست.
پذیرش بیچونوچرای کارکردگرایی- کاری که بسیاری انجام میدهند- این پیامد جذاب را به همراه دارد که خودآگاهی چیزی است که میتوان در رایانه شبیهسازی کرد. به خاطر داشته باشید که ازنظر طرفداران کارکردگرایی، خودآگاهی تنها به کاری که سیستم انجام میدهد وابسته است، نه آن چیزی که از آن ساخته شده است. این یعنی اگر روابط کارکردی را بهدرستی درک کنید- اگر از درستی نوع «نگاشتهای درونداد-برونداد» سیستم مطمئن شوید- همین برای ایجاد خودآگاهی کفایت خواهد کرد. بهعبارتدیگر، شبیهسازی ازنظر کارکردگرایان به معنای نمونهسازی است- به معنای موجود شدن درواقعیت.»
حجم
۵۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۵۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه