کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی کارگروه موسسه محتوایی خدمات مشاوره ای و پژوهش های آستان قدس رضوی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی

کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی نوشتهٔ کارگروه موسسه محتوایی خدمات مشاوره ای و پژوهش های آستان قدس رضوی است. موسسه خدمات مشاوره ای و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی در باب تواضع.

درباره کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی

تواضع چیست؟ تکبّر و عُجب یعنی چه؟ چرا باید خود را از دیگران پایین‌تر ببینیم؟ ارزش انسان‌ها به چیست؟ چطور هر یک از ما هم ارزشمند هستیم و هم از دیگران بهتر نیستیم؟ چطور می‌توانیم متواضع باشیم؟ تواضع یک حال قلبی است یا یک عمل ظاهری؟ اگر نباید خود را از دیگران بالاتر دید، چرا گاه اهل‌بیت (ع) خود را ستایش می‌کردند؟ آیا انسان متواضع باید همیشه پایین مجلس بنشیند و در برابر همه خم‌وراست شود؟ چطور مؤمن باید هم عزت داشته باشد و هم متواضع باشد؟ منتشرکنندگان کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی باور دارند که اگر مفاهیم اخلاقی برای ما شفاف‌سازی نشود، فلسفه‌شان را درک نکنیم و راهکارهای عملیِ پیاده‌سازی صفات خوب اخلاقی را ندانیم، راه بسیار دشوار و چه‌بسا ناممکنی پیش رو خواهیم داشت. مجموعهٔ «اخلاق توحیدی» گامی است برای ارائهٔ دانش اخلاق به نسل نو و در قالبی نو. جلد دوم از این مجموعه به یکی از زیربنایی‌ترین مباحث اخلاقی اختصاص پیدا کرده است؛ تواضع که آن را مادر آداب معاشرت اسلامی و پایهٔ همهٔ رفتارهای اجتماعی دانسته‌اند. کتاب «تواضع» از تعریف تواضع، مراحل آن و فلسفه‌اش آغاز کرده است و سپس راهکارهای ایجاد و تثبیت تواضع را با رویکردی کاربردی بیان کرده و با تعریف عزت و ذلت و واضح‌کردنِ مرزهای عزت و ذلت با تکبر و تواضع پایان یافته است.

خواندن کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تواضع پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی

«اگر کسی مؤمنان ممتاز را تعریف و ستایش کند، آن‌ها از حرف‌هایش نگران می‌شوند و اظهار می‌کنند: من خودم را بهتر می‌شناسم و خدا مرا بهتر از خودم می‌شناسد. خدایا من را به این ستایش‌ها و تعریف‌ها مؤاخذه نکن؛ ولی من را بهتر از آنچه گمان می‌کنند، قرار بده و گناهانی را که مرتکب شده‌ام و آن‌ها نمی‌دانند، ببخش که تو داننده نهان‌ها و پوشاننده خطاها هستی.

لذا وقتی دیگران از انسان تعریف می‌کنند، باید گفت: «آنچه که تو می‌گویی که من نیستم، ولی ان‌شاءالله خداوند بهتر از آنچه تو می‌گویی، روزی‌ام کند»‌ و در دل نیز نزد خداوند از این سخنان ابراز شرمندگی کند تا از سقوط درامان بماند.

آری! اگر کسی از نفس گذشته باشد و با شنیدن مدح و ستایش نفسش تحریک نشود اشکالی ندارد که از او در برابرش ستایش کنند بلکه حتّی چه بسا خودش گاهی به جهت رضای خدا خود را مدح نماید. چون دانستیم که تواضع یک حال قلبی و شکستگی درونی است که با اعتراف به کمال و فضایلی که خداوند به‌عنوان عاریه و امانت به انسان عطا فرموده، منافاتی ندارد. چنانکه در برخی روایات اهل بیت علیهم‌السّلام برای نشان دادن راه خدا به دیگران برخی از فضائل و مناقب خود را بر شمرده‌اند.

اگر انسان این مقامات و کمالاتی را که خداوند به او داده، به خود نسبت دهد و استقلالاً از خودش ببیند با تواضع سازگار نیست؛ امّا اگر انسان این مطالب را به‌نحوی بیان کند که مصداق آیهٔ شریفهٔ (وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّثْ) شود و در این کار قصد قربت داشته باشد و از خود نبیند، با تواضع سازگار است؛ چنانکه حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم می‌فرمایند: «أَنَا سَیدُ وَلَدِ آدَمَ یومَ الْقِیامَةِ؛ وَلاَ فَخْرَ، وَبِیدِی لِوَاءُ الْحَمْدِ؛ وَلاَ فَخْرَ».

حضرت خود را برترین فرزندان بنی‌آدم می‌خوانند، ولی می‌فرمایند این فخری برای من نیست! زیرا حضرت این فخر و بزرگی را از خود نمی‌دانند، بلکه خود را امانت‌دار دیده و طبعاً در آن چیزی که خداوند در ایشان به ودیعه گذاشته، افتخاری نسبت به دیگران در خود نمی‌بینند.

اینکه برخی گمان می‌کنند هر کس فضائل خود را بیان کند نشان عدم تواضع است، ریشه در این دارد که معمولاً ما همه چیز را از خود می‌بینیم و از خداوند نمی‌دانیم. لذا وقتی کسی از نعمت‌هایی که خداوند به او عطا فرموده، سخن می‌گوید، گمان می‌کنیم وی این صفات و خصوصیّات را با نگاه استقلالی به خودش نسبت می‌دهد.

در حالی که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام با آن نگاه توحیدی، گاهی از روی شفقت و دلسوزی، فضائل خدادادی خود را برای دیگران بیان می‌کردند تا آنها قدر و منزلت ایشان را بیشتر بشناسند و با اقبال به حجّت خداوند، رو به اطاعت خداوند بیاورند؛ و الّا در تمام زندگی حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به‌قدر سر سوزنی انانیّت و خودخواهی و استقلال بینی وجود ندارد.

اشخاصی که تمام زندگی‌شان طهارت و قداست است و جز خدا و توحید در رفتار آنها چیزی دیده نمی‌شود، اگر از خود تعریفی می‌کنند، براساس وظیفه است، نه از روی استکبار و خودخواهی و اینکه بخواهد چیزی را به خود نسبت دهد.

پس اعتراف به نعمت، مشروط بر اینکه شخص این نعمت را از خداوند بداند و متعلّق به خودش نداند، با داشتن تواضع ناسازگاری ندارد.

آنچه گذشت تنها چند نمونه از رفتارهایی است که سبب ایجاد تواضع در قلب می‌شود و نمونه‌های فراوان دیگر آن در روایات ذیل آداب اجتماعی، نحوهٔ رفت و آمد، چگونگی نشست و برخاست و... آمده است.

انجام این رفتارها نیازمند مجاهده است؛ ولی اگر انسان مجاهده نماید به تدریج خداوند روح تواضع را در او می‌دمد و او را زیر و زبر می‌نماید. یکی از علمای سابق نجف درباره فقیه بزرگ و فیلسوف نابغه و عارف گرانقدر آیةالله حاج شیخ محمدحسین اصفهانی رحمه‌الله می‌گوید:

من روزی در بازار حُوَیْش می‌رفتم که دیدم آقای حاج شیخ محمّدحسین کمپانی اصفهانی در وسط کوچه خم شده است و پیازها را جمع می‌کند و پیوسته با خود می‌خندد. من جلو رفتم و سلام کردم و به ایشان کمک کردم تا پیازها را جمع نمودیم. آنگاه آنها را در گوشه قبایش گرفت و به منزل روانه شد. من عرض کردم: حضرت آیة‌الله معلوم بود که پیازها از گوشه قبای شما ریخته است ولی برای من خنده شما نامفهوم ماند!»

نظرات کاربران

𝓂ℴ𝒷𝒽𝒶𝓂
۱۴۰۳/۱۰/۲۶

مفهوم قشنگی رو از تواضع میرسوند و عجب چیزی که حتی خوبا هم دچارشن!

بریده‌هایی از کتاب

به‌طور مثال هیچ‌گاه دو کارمند بانک که پول‌های دیگران نزدشان ودیعه و عاریه است نمی‌توانند به یکدیگر فخر بفروشند که پول امانت نزد من بیشتر از پولهای امانت نزد توست. اگر واقعاً این مال، این زیبایی،‌ این اعتبار و آبرو و... امانتی از جانب خداوند در اختیار ماست، دیگر جایی برای فخرفروشی باقی نمی‌ماند.
مریم
از سخت‌ترین موانع راه خدا و مسیر حرکت به‌طرف خداوند، این است که انسان کار خوب انجام دهد و آن کار خیر و نیک،‌ وی را به عُجب دچار نکند. انسان باید وقتی کار خوب انجام می‌دهد،‌ آن را از خدا ببیند و به خود نسبت دهد، حتّی احساس نکند که من این وسط فاعل بودم بلکه بگوید: «خداوند به‌دست من این کار خیر را جاری کرد و خداوند بر من منّت گذاشت و در این مسیر حرکت داد».
فرودو بگینز
بنابراین انسان باید در خلوت سحرگاهی از خداوند بخواهد که دستش را بگیرد و کمک کند تا به آنچه وظیفه‌اش هست، عمل کند و در عین حال معترف به «عزّ ربوبیّت خداوند و ذُلّ عبودیّت خودش» باشد. مانند آنچه امام سجاد علیه‌السّلام در دعای بیستم صحیفهٔ سجّادیه به درگاه خداوند عرض می‌کنند: «وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا». برای من عزّت ظاهری ایجاد مکن مگر این که به همان مقدار در نزد نفْسم ذلّت باطنی ایجاد کنی.
مریم
شیوه امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام هم این بود که به زن‌ها سلام می‌کرد و خوش نداشت که به زن‌های جوان سلام کند و می‌فرمود: می‌ترسم آوازش مرا خوش آید، و زیادتر از آن اجری که می‌جویم ضرر به من رسد. امیرالمؤمنین حاضرند این مستحب مؤکد را ترک کنند ولی صدای زن نامحرم را نشنوند، حال باید حساب و کتاب کرد از رسانه‌هایی که امروزه در دسترسی ماست تا شنیدن صدای زن نامحرم و دیدن تصویر نامحرم، و خدای ناکرده در مجالس و محافل خانوادگی با نامحرم دورهم نشستن و بگو بخند کردن و…
کاربر ۲۷۹۶۴۶۵
فرشِ زیر پای ما، در و دیوار منزل ما، تا ظرف و بشقاب و قابلمه‌ای که از آن استفاده می‌کنیم، هرکدام حقّ و حقوقی دارند که اگر انسان حق آن‌ها را ادا نکند، روی انسان أثر می‌گذارند، زیرا این موجودات در ظاهر صامت و ساکتند ولی در واقع همگی دارای ادراک می‌باشند.
کاربر ۲۷۹۶۴۶۵
در متون اسلامی و تربیت الهی تعبیر «اعتماد به‌نفس» وجود ندارد و این کلمه از ترجمهٔ متون روان‌شناسی غربی وارد فارسی شده است که می‌گویند: «خودت را باور داشته باش و به خودت تکیه کن!». آنچه در دین مبین اسلام دیده می‌شود، فقط «اعتماد به‌ربّ» و «توکّل و تفویض» است، زیرا انسان باید به چیز قابل اعتماد، تکیه کند. نفس انسان توخالی است و هیچ‌چیزی از خود ندارد تا بتواند به خودش اعتماد کند. بنابراین اعتماد و تکیه به نفس یک مفهوم شرک‌آلود است که با تربیت دینی ما سازگار نیست.
کاربر ۲۷۹۶۴۶۵
در تواضع سه مرحله وجود دارد: ۱. انسان در مقایسه با دیگران خود را برتر نبیند. یعنی حتّی قلباً هم احساس نکند که از دیگران بالاتر است (ترک کبر). ۲. انسان خود را نبیند و صفر بشمارد (ترک عُجب). ۳. انسان در مقایسه با دیگران خود را پایین‌تر ببیند. یعنی علاوه بر اینکه خود را بالاتر از دیگران نمی‌داند خود را هم سطح دیگران نیز نشمرد بلکه خود را از دیگران پایین‌تر نیز بداند.
کاربر ۲۷۹۶۴۶۵
ریشهٔ این تواضع در توحید است. یعنی اگر انسان بفهمد همه‌کارهٔ عالم خداوند است دیگر حق این‌که بخواهد در این عالم «منم منم» کند را ندارد. انسان باید خود را از هر انسان دیگر و بلکه از هر موجودی پایین‌تر ببیند.
کاربر ۲۷۹۶۴۶۵
اگر شخص بگوید: من علم و دانش دارم! می‌گویند: تو علم و دانش نداری. علم فقط و فقط مربوط به‌خداوند است. تو مانند آیینه هستی. آیینه هیچ‌وقت نمی‌تواند ادعا کند من نور دارم، چون نور مربوط به‌خورشید است و آیینه فقط منعکس کنندهٔ نور است و بس.
کاربر ۲۷۹۶۴۶۵
ما باید خوبی‌های خودمان را ندیده بگیریم و بدی‌های خود را ببینیم و از این بالاتر بدی‌ها خود را بسیار و خوبی‌ها خود را اندک و ناچیز بدانیم و بالعکس خوبی دیگران را زیاد دیده و بدیهای دیگران را نبینیم و این یکی از علامات مؤمن است؛ اگر چنین شد خواهی نخواهی دیگران را از خود بالاتر می‌بینیم.
کاربر ۲۷۹۶۴۶۵
او
کارگروه موسسه محتوایی خدمات مشاوره ای و پژوهش های آستان قدس رضوی
توکل
کارگروه موسسه محتوایی خدمات مشاوره ای و پژوهش های آستان قدس رضوی
اسرار زیارت
محمدحسن وکیلی
حکایت حجاب
محمدحسن وکیلی
عشق خدا؛ چرا و چگونه؟
محمدحسن وکیلی
کلاس بندگی
محمدحسین فرمانی
به سوی بی‌نهایت
گروه محتوایی موسسه جوانان آستان قدس رضوی
دریای بی کران
گروه محتوایی موسسه جوانان آستان قدس رضوی
به سوی جانان
گروه محتوایی موسسه جوانان آستان قدس رضوی
روح توحید
سید‌علی خامنه‌ای
روح خدا
کارگروه موسسه محتوایی خدمات مشاوره ای و پژوهش های آستان قدس رضوی
کلاس شهادت
محمدحسین فرمانی
بر سفره‌ی توحید
گروه محتوایی موسسه جوانان آستان قدس رضوی
امام من
نرجس شکوریان فرد
نردبان آسمان
گروه محتوایی موسسه جوانان آستان قدس رضوی
درگوشی های عاشقانه
سیدمحمدجواد میری
مکتب تفکیک
محمدحسن وکیلی
یکصده و ده فضیلت از امیرالمومنین (ع)
محمدرضا هوری
محبوب من
نرجس شکوریان فرد
معصومه (ع)
نرجس شکوریان فرد

حجم

۸۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۸۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان