کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ معرفت شناسی اجتماعی
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ معرفت شناسی اجتماعی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ معرفت شناسی اجتماعی نوشتهٔ الوین گلدمن و ترجمهٔ مهدی رعنایی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۵۴ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ معرفت شناسی اجتماعی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ معرفت شناسی اجتماعی (Social Epistemology; The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۵۴ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. این کتاب که هفت فصل دارد، به موضوع مطالعهٔ ابعاد اجتماعی معرفت (knowledge) یا اطلاعات (information) پرداخته است. نویسنده، مطالبش را با پرداختن به تاریخ معرفتشناسی اجتماعی آغاز کرده و سپس از رویکردهای کلاسیک، رویکردهای ضد کلاسیک، دریافتهای گوناگون از امر اجتماعی، مسائل نظری معرفتشناسی اجتماعی و مسائل مربوط به طراحی نهادی در معرفتشناسی اجتماعی سخن گفته و در پایانْ نتیجهگیری کرده است. همراه شوید با الوین گلدمن.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ معرفت شناسی اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و علاقهمندان به مطالعه در باب معرفتشناسی اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ معرفت شناسی اجتماعی
«معرفتشناسی اجتماعی به چه معنا «اجتماعی» است؟ نویسندگان مختلف دریافتهای متفاوتی از امر اجتماعی دارند، و این لاجرم منجر به دریافتهای متفاوتی از معرفتشناسی اجتماعی میشود. در سنت مارکسی و در صورتهای اولیه جامعهشناسی معرفت، «عوامل اجتماعی» در درجه اول به انواع مختلف «منافع» اشاره داشت: منافع طبقاتی، منافع سیاسی، یا هر چیز دیگری که مربوط به جهان «وجودی» قدرت و سیاست بود. در این دریافت از امر اجتماعی، طبیعی است که عوامل اجتماعی برابرنهادِ «عقل» دیده شوند. اگر علم از صافی عوامل اجتماعی، بدین معنا، میگذرد، چگونه ممکن است ابزاری موفق برای رسیدن به صدق (یا حقیقت) باشد؟ اگر به رابطه بین امر عقلانی و امر اجتماعی به عنوان رابطهای از جنس تضاد نگاه کنیم، عجیب نخواهد بود که ببینیم لری لاودن نوعی «اصل ناعقلانیت» را پیشنهاد میکند: «جامعهشناسی معرفت میتواند به تبیین باورها بپردازد اگر و تنها اگر باورهای مورد نظر را نتوان بر حسب ارزشهای عقلانیشان تبیین کرد» (Laudan ۱۹۷۷, ۲۰۲).
آیا میتوان تضاد بین امر عقلانی و امر اجتماعی را از بین برد، یا حداقل تقلیل داد؟ یک اقدام ممکن این است که «منافع» را شامل منافع خصوصی یا حرفهای دانشمندان کنیم. به نظر انکارناپذیر میرسد که حداقل بخشی از انگیزه دانشمندان تمایل به کسب «اعتبار» از جانب همتایان آنهاست (Hull ۱۹۸۸). اما آیا منافع خصوصی و حرفهای، دانشمندان را به همان میزانِ منافع سیاسی یا طبقاتی از صدق (یا حقیقت) و عقل دور نمیکند؟ برخی نویسندگان معتقدند که اینگونه نیست. تضادی ضروری بین منافع حرفهای و طلب موفق صدق وجود ندارد. کیچر (Kitcher ۱۹۹۰) استدلال میکند که تقسیم کار بهینه در پژوهش علمی نه با دانشمندانِ «خالص» و ازخودگذشته بلکه با دانشمندانی به دست میآید که انگیزههایی «آلوده» و به لحاظ معرفتی «ملوث» دارند. به طور مشابه گلدمن و شیکت (Goldman & Shaked ۱۹۹۱) نشان میدهند که، با توجه به برخی مفروضات درباره اعمال اعتباربخش و انتخابهای تجربی، تفاوت اندکی میان انتخابهای دانشمندانی که هدفشان صدق است و آنانی که هدفشان اعتبار است وجود خواهد داشت. بنابراین، تفاوت اندکی از حیث موفقیتِ مورد انتظار در پیش بردن جامعه به سمت صدق خواهد بود. منافع مربوط به انگیزه کسب اعتبار لزومی ندارد در تضاد با پیشبرد صدق باشند.»
حجم
۱۱۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
حجم
۱۱۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه