کتاب مریلین مونرو
معرفی کتاب مریلین مونرو
کتاب مریلین مونرو نوشتهٔ سیدی دویل و ترجمهٔ مهدی فروتن آغمیونی است. نشر خزه این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی آخرین مصاحبه و دیگر گفتوگوها با مریلین مونرو.
درباره کتاب مریلین مونرو
کتاب مریلین مونرو دربردارندهٔ آخرین مصاحبه و دیگر گفتوگوها با مریلین مونرو است. مریلین مونرو در یک ژوئن ۱۹۲۶ در لسآنجلسِ آمریکا به دنیا آمد. او بازیگر و مدل آمریکایی بود. مریلین که به بازی در نقش شخصیتهای کمدی «بامبشل بلوند» معروف بود، به یکی از محبوبترین نمادهای جذابیت جنسی در دههٔ ۱۹۵۰ و اوایل دههٔ ۱۹۶۰ تبدیل شد. او نمادی از انقلاب جنسیِ آن دوره بود. مونرو، بیشتر دوران کودکی خود را در خانههای پرورشگاهی و یتیمخانه گذراند و در ۱۶سالگی ازدواج کرد. او در طول جنگ جهانی دوم در یک کارخانه مشغول کار بود که در آنجا با عکاسی از اولین واحد فیلم متحرک آشنا شد و کار موفقیتآمیز مدلسازی عکسهای قابل الصاق به دیوار را آغاز کرد. این کار، موجب شد مونرو، قراردادهای سینمایی کوتاهمدتی را با استودیو قرن بیستم و «کلمبیا پیکچرز» ببندد. او پساز مجموعهای از نقشهای کوتاه در فیلم، در اواخر سال ۱۹۵۰ قرارداد جدیدی با فاکس بست. در طی دو سال آینده، مریلین مونرو با بازی در چندین فیلم کمدی و درام، به بازیگری محبوب تبدیل شد.
مریلین مونرو، تا سال ۱۹۵۳، یکی از پرفروشترین ستارههای هالیوود بود. او در طول فعالیت حرفهایاش، نقش مهمی در ایجاد و مدیریت چهرۀ عمومی خود داشت اما وقتی کلیشهای انتخاب شد و دستمزد کمی از استودیو دریافت میکرد، ناامید شد. مونرو در اوایل سال ۱۹۵۴، به دلیل پرهیز از یک پروژۀ سینمایی، مدت کوتاهی از فعالیت خود دور شد اما برای بازی در فیلم «خارش هفتساله» (۱۹۵۵) که یکی از بزرگترین موفقیتهای گیشه در زندگی حرفهای او بود، به فعالیت خود بازگشت.
زندگی شخصی مریلین مونرو را آشفته و پریشان میشناسیم. او با اعتیاد و اختلالات خلقی (اختلالات روانی) درگیر بود؛ با ستارۀ بازنشستهٔ بیسبال «جو دیماجیو» و نمایشنامهنویس امریکایی «آرتور میلر» ازدواج کرد که هر دو، به طلاق انجامید؛ در چهارم اوت ۱۹۶۲، در ۳۶ سالگی بر اثر مصرف بیش از حدّ باربیتورات در خانهاش در لسآنجلس درگذشت. مرگ او یک خودکشی احتمالی اعلام شد، اما چندین نظریۀ توطئه در دهههای پس از مرگ او نیز مطرح شده است.
خواندن کتاب مریلین مونرو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ مصاحبههای بازیگران و علاقهمندان به مریلین مونرو پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مریلین مونرو
«در آن پاراگراف مانند زغالاختهای که در دل یک کلوچهٔ داغ قرار گرفته باشد، چند مونروییسم۱۵ واقعی وجود داشت. چنان این موضوع را مطالعه کرده بودم که بتوانم مونرو واقعی را از مونرو قلابی تشخیص بدهم. وقتی از او پرسیدم: «آیا تا به حال کسی تو را به گذاشتن پلک مصنوعی متهم کرده است؟»، با یک مونروییسم واقعی پاسخم را داد.
در حالی که چشمانش از شدت عصبانیت برق میزد گفت: «بله» و ادامه داد: «طبعاً، یک بازیگر دیگر بود که من را متهم کرد. پاسخ من به او این است: آنها که مرا میشناسند بهتر میدانند. همین و همین.»
یک رفتار اختصاصی دیگر از مونرو در ادامهٔ آن آمد. گفتم: «شنیدهام وقتی روی یک سکو رفتی و چند کلمه گفتی، تفنگداران دریایی در کُره شگفتزده با سوت و تشویق از تو استقبال کردند.»
گفت: «میدانم از کدام ماجرا حرف میزنید. اصلاً در کُره نبود. در کمپ پندلتن، کالیفرنیا بود. آنها از من خواستند چند کلمه بگویم و من هم گفتم: شما هموطنان آنجا همیشه برای دخترهای پلیورپوش سوت میزنید. خب، اگر پلیورهایشان را از آنها بگیرید، چی به شما میرسد؟ به دلایلی آنها جیغ میکشیدند و فریاد میزدند.»
مثال دیگر زمانی مطرح شد که از مریلین پرسیدند آیا با آرتور میلرِ نمایشنامهنویس رابطه دارد یا نه. پاسخ داد: «چگونه میتوانند بگویند ما با هم رابطهٔ عاشقانه داریم؟ او ازدواج کرده است.»
یک رفتار دیگر به شیوهٔ مونرو از کنفرانسی مطبوعاتی در هتل پلازا در نیویورکسیتی پدید آمد. این جلسه برای اعلام همکاری او با سر لارنس اولیویه در یک ماجراجویی بازیگری-کارگردانی-تهیهکنندگی برگزار شد؛ یک گردهمایی که یکی از حاضران آن را «از نامحتملترین زوجهای سینمایی تاریخ» توصیف کرد. مونروییسم بزرگ آن موقعیت، پاسخ مریلین به این پرسش بود که «خانم مونرو، آیا هنوز هم میخواهید با «برادران کارامازوف» در برادوی روی صحنه بروید؟»
او گفت: «من نمیخواهم برادران را بازی کنم. میخواهم در نقش گروشنکا ظاهر شوم که یک دختر است.» حالا که دارد با من حرف میزند و دارم به او گوش میدهم، فکر میکنم هیچکس نمیتواند برای او دیالوگهایی بنویسد که حتی به اندازهٔ ۵۰ درصد شبیه دیالوگهایی باشد که خودش برای خودش در نظر دارد.
نانالی جانسن، تهیهکنندهٔ فیلم «چگونه میتوان با یک میلیونر ازدواج کرد» با بازی مریلین، به من گفت: «وقتی برای نخستین بار سر صحنه آمد و با او حرف زدم، احساس کردم دارم با دختری زیر آب حرف میزنم. نمیتوانستم بگویم صدایم به او میرسید یا نه. او در پس یک پردهٔ ضخیم زندگی میکرد.»
جانسن همچنین فیلم «چگونه خیلی خیلی محبوب شویم» را ساخت و وقتی شری نورث در آن جای مریلین را گرفت، اعلام کرد: «شری از تکنیک مونرو در این فیلم استفاده نخواهد کرد. او قرار است همهٔ نقش را با دهان بسته بازی کند.»
واژهواژه هر آنچه را که به من میگفت، با دقت یادداشت میکردم. به من گفت که ترجیح میدهد هنگام مصاحبه با او از دستگاه ضبط صدا استفاده نکنم و اصرار داشت: «عصبی میشوم وقتی میبینم چیزی در حال چرخیدن است.» پس به جای آن از مداد و دفترچه استفاده کردم. اما بیدرنگ سراغ آنها نرفتم.»
حجم
۸۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۸۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه