کتاب پیاده روی با افلاطون
معرفی کتاب پیاده روی با افلاطون
کتاب الکترونیکی «پیادهروی با افلاطون» نوشتهٔ گری هیدن با ترجمهٔ عمادالدین قاسمیپناه در انتشارات خزه چاپ شده است. پیادهروی با افلاطون کتابی در حوزهٔ فلسفه و تجربههای شخصی است که پیوندی میان مفاهیم فلسفی و سفرهای پیادهروی در طبیعت برقرار میکند.
درباره کتاب پیادهروی با افلاطون
این اثر که با الهام از سنت فلسفهورزی در فضای آزاد و سفرهای فکری افلاطون نوشته شده، روایتی از سفری واقعی به جزایر بریتانیا است که نویسنده به همراه همسرش انجام میدهد. هیدن در خلال توصیف این سفر، با نگاهی فلسفی به دیدگاههای متفکرانی همچون افلاطون، ارسطو، نیچه و سارتر میپردازد و پرسشهای بنیادینی درباره زندگی، خوشبختی، معنا و هدف را بررسی میکند. موضوعات اصلی کتاب شامل ارتباط میان پیادهروی و اندیشه، معنا و هدف زندگی، و لذت از زیستن در جهان مدرن هستند. نثر کتاب ساده، طنزآمیز و تأملبرانگیز است و از سبک روایی برای انتقال مفاهیم فلسفی استفاده میکند. این ترکیب به خواننده کمک میکند تا در عین لذت بردن از روایت، مفاهیم عمیقتری را درباره زندگی درک کند. «پیادهروی با افلاطون» برای علاقهمندان به فلسفه، سفرنامهنویسی و کسانی که به دنبال تفکری تازه درباره زندگی هستند، اثری الهامبخش و خواندنی است.
کتاب پیادهروی با افلاطون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پیادهروی با افلاطون» برای علاقهمندان به فلسفه، سفرنامهنویسی، و خوانندگان آثار تأملی که به دنبال درک بهتر زندگی و انسان هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب پیادهروی با افلاطون
«پیادهروی روز اول، از مهمانخانهٔ محل اقامتمان در جان اُگراتز تا نزدیکی دانکنزبی هِد و بازگشت دوباره به مهمانخانه بود؛ یک سفر رفت و برگشت حدوداً شش مایلی.
جان اُگراتز در سال ۲۰۱۰ به عنوان «ملالانگیزترین شهر اسکاتلند» برندهٔ جایزهٔ کاربانکل از مجلهٔ اِربن رئالم شد که البته کسی این جایزه را قبول نکرد. من حرف دیگری برای گفتن ندارم، جز اینکه این شهر احتمالاً بدترین ماهی و چیپس اسکاتلند را در یک ساختمان پیشساختهٔ مشرف به بندر سرو میکند.
دانکنزبی هد که سکنهای ندارد و در منتهیالیه شمال شرقی سرزمین اصلی اسکاتلند واقع شده و نقطهٔ شروع یا پایان چالش پیادهروی سراسری بریتانیاست، یکی دیگر از بدترین مکانهاست.
این منطقه با یک فانوس دریایی کوچک، پرندگان دریایی مضحک، بادهای آزاردهندهای که از سمت دریا میوزد و تختهسنگهای بزرگی که از دریا بیرون زدهاند، همسایهٔ خود (جان اُگراتز) را شرمنده میکند.
روز دوم، من و وندی کولهپشتیهایمان را که شامل چادر، زیرانداز، کیسهخواب، بالش، لباس ضد آب، تجهیزات آشپزی، لوازم آرایش و اصلاح، چراغ قوه، جعبهٔ کمکهای اولیه، وسایل الکترونیکی و آب و غذاست روی دوش انداختیم و مثل کسانی که میخواهند انتقام بگیرند، زدیم به دل جاده.»
حجم
۱۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه