کتاب دیوارها بازی بودند
معرفی کتاب دیوارها بازی بودند
کتاب «دیوارها بازی بودند» نوشتۀ روزبه بهمنی است و نشر خزه آن را منتشر کرده است. دیوارها بازی بودند، نه فقط مجموعهای از داستانها، بلکه دریچهای به دنیایی است که در آن گذشته، حال و آینده در هم تنیدهاند و هر کدام معنای تازهای به زندگی میبخشند.
درباره کتاب دیوارها بازی بودند
کتاب دیوارها بازی بودند با روایتی متفاوت، مجموعهای از ۳ داستان کوتاه و یک سفرنامه است که به موضوعاتی همچون تنهایی، کودکی و غربت میپردازد. نویسنده در داستانهای خود به گذشته نقب میزند، اما نه با نگاهی صرفاً نوستالژیک یا شاعرانه. این بازگشتها گاه رنگی از تلخی دارند و شخصیتها را بهجای پناهجویی در خاطرات، به کشف معنایی تازه در زندگی امروز سوق میدهند.
روایت داستانهای کتاب دیوارها بازی بودند، در فضایی زنده و سرشار از جزئیات پیش میرود. شخصیتها با حسرتها و امیدهای خود، از میان لحظات کوچک و تأثیرگذار زندگی عبور میکنند. این رویکرد باعث میشود که داستانها از حالت صرفاً عاطفی فراتر رفته و به کاوشی عمیقتر در روان شخصیتها تبدیل شوند.
سفرنامۀ کتاب دیوارها بازی بودند، به سفر نویسنده به تایلند اختصاص دارد، اما رویکرد آن با روایتهای معمول سفرنامهنویسی متفاوت است. نویسنده با نگاهی شخصی و زبانی خاص، این سفر را به فرصتی برای تأمل دربارۀ زندگی و مواجهه با فرهنگها تبدیل کرده است. این بخش از کتاب نیز، همانند داستانها، از کلیشههای رایج فاصله میگیرد و به بازتابی از تجربیات فردی و احساسات منحصربهفرد تبدیل میشود. تصاویر پایان کتاب که توسط نویسنده گرفته شدهاند، تکمیلکنندۀ روایتها هستند. این تصاویر، حس و حال داستانها را به شکل بصری بازتاب میدهند و به خواننده اجازه میدهند که داستانها را از زاویهای دیگر تجربه کند.
آغاز کتاب دیوارها بازی بودند نیز با تصویرسازی دقیق و جملاتی تأثیرگذار، مخاطب را به فضای داستانها میبرد. نویسنده با مهارتی خاص، توانسته است حس تعلق، غریبی و لحظات گریزپای زندگی را در قالب جملاتی ساده اما عمیق بیان کند.
خواندن کتاب دیوارها بازی بودند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران داستان و سفرنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دیوارها بازی بودند
«روبهروی در حیاط، بعضی وقتها باد هم شکلش عوض میشود. آنقدر که رقص این صنوبرهای خیابان گوردن شبیه میشود به آن سپیدارهای مشهد که سنگین بودند و به کمتر آوازی شاد. گربهها سعی میکنند با آیدین بازی کنند که ۲ساله است و من به یاد ندارم که گربهها آدمها را فهمیده باشند؛ ولی گویا آیدین را چرا.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه