کتاب یکی مثل همه ۲
معرفی کتاب یکی مثل همه ۲
کتاب یکی مثل همه ۲ نوشتهٔ محمدرضا حدادپور جهرمی است. انتشارات حداد این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است؛ جلد دوم از یک مجموعه.
درباره کتاب یکی مثل همه ۲
کتاب یکی مثل همه ۲ حاوی یک رمان معاصر و ایرانی است که شما را با شخصیتی به نام «داوود»، زندگی او و خانوادهاش آشنا و همراه میکند. نویسندهٔ این اثر معتقد است که زندگی تمام انسانها پر از موضوعها و لحظات تلخ و شیرین است که میشود هزاران ساعت کتاب و فیلم و سریال از آن برداشت کرد و هیچکس نیست که یک روز در این دنیا زندگی کرده باشد، اما سرنوشت ابتدا و انتها و مسیر خاصی را سپری نکرده باشد.
خواندن کتاب یکی مثل همه ۲ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب یکی مثل همه ۲
رویشان را محکم با چادر میگرفتند. تا مثلاً کسی آنها را نشناسد، ولی مگر به همین راحتی بود؟ مگر این رفتوآمدها برای منصور کافی بود؟ منصور حتی در یکی از دیدارها گفته بود که وقتی او را با چادر سیاه میبیند، بیشتر دلش میگیرد و گفت اگر میتواند با چادر رنگی و یا اصلاً بدون چادر بیاید!
در مرحلهٔ بعد هم به او تشر زد که چرا هر بار میآید، قیافهاش مثل مادرش و مادر هاجر است؟ میگفت چرا مراعات دلم را نمیکنی. بیشتر به خودت نمیرسی؟ و کلی از این دست افاضات و خردهفرمایشات، اما امان از دل نیره و هاجر!
نیره حتی راضی شد که هاجر با خودش چادر رنگی و رژلب بیاورد و در دستشویی ندامتگاه اندکی به خودش برسد. تا وقتی پشت شیشه و جلوی منصور مینشیند و تلفن را برمیدارد و میخواهد با منصور حرف بزند، یک وقت دل منصورخان نگیرد و پشت شیشه و در آن دقایق به او بد نگذرد.
نیره خانم در دقایقی که هاجر با منصور مشغول صحبت بود، در انتهای سالن انتظار ندامتگاه رو به دیوار مینشست و خودش را زیر چادر اینقدر میزد و گریه میکرد که خوندماغ میشد.
از بس که فشار روحی و عصبی زیادی را تحمل میکرد. نیره فقط در آن نیمساعت کسی دوروبرش نبود و میتوانست خودش را آنطور که دلش خنک میشد بزند و گریه کند و خوندماغ شود. یک سال دیگر هم گذشت تا اینکه منصور بالاخره آزاد شد، اما کاش عاقل شده بود و آزاد میشد.
حجم
۸۷۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۸۷۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
نظرات کاربران
بیشتر کتابهای این نویسنده رو میخونم کتاباشون از ایناییه که نمیتونی بزاری کنار
بی نظیره وجالب ترش میکنه چون روایت واقعیه
کنی تلخ است ژانر اجتماعی اما شخصیت اصلی داستان داود است یک بازگشت به گذشته نسبت به جلد اول
کتابش خوب بود و واقعا برای مبلغین برای جذب نسل جوان عالیه
بی نظیر بود آغاز و پایان داستان این داستان در واقع بک گراند کتاب قبلی است. طوریکه وقتی یکی مثل همه۱ را میخوانی، بسیار از تصمیم ناگهانی شخصیت اصلی داستان متعجب میشوی ولی وقتی این کتاب که فصل دوم این داستان است
آخ که چقدر من این مجموعه رو دوست دارم و از خوندنش لذت بردم :) خیلی زیباست، پر از درس زندگی و لایه های عمیق... هر چی جلد اول طنز و شاد کنندست، این جلد غم انگیز و آزار دهنده ست، چون