دانلود و خرید کتاب آرمان حسین ویسی
تصویر جلد کتاب آرمان

کتاب آرمان

نویسنده:حسین ویسی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آرمان

کتاب  «آرمان» نوشتۀ حسین ویسی است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است. آرمان، رمانی خواندنی دربارۀ زندگی یک دانشجوی پزشکی است. 

درباره کتاب آرمان

رمان یکی از راه‌های انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. مخاطبان با مطالعۀ داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله می‌گیرند و گمشدۀ وجودشان را پیدا می‌کنند. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سال‌ها نویسندگان در داستانشان بازگو کرده‌اند.

داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده‌ است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. حسین ویسی در کتاب آرمان با احساسات خالصش خواننده را از زندگی روزمره دور کرده و کمک می‌کند خودش را بهتر بشناسد. کتاب آرمان زبانی روان و ساده دارد و آیینه‌ای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند.

رمان آرمان دربارۀ پسر دانشجویی به نام آرمان حقیقت است، پسری که از دید اطرافیان، دوستان و آشنایان از خوبان روزگار است و به‌سختی می‌توان نقطه‌ضعفی در شخصیت او پیدا کرد. آرمان دانشجوی پزشکی است و اکثر رویدادها حول محور دانشگاه، خوابگاه و روابط دانشجویان با یکدیگر اتفاق می‌افتد. رمان آرمان به شیوۀ سوم‌شخص روایت می‌شود و آرمان، شخصیت اصلی داستان، به‌خوبی شخصیت‌پردازی شده است. آرمان جوانی است که بسیاری از افراد، پیر و جوان به او اعتماد دارند. حالا یکی از دانشجویان به دیدن آرمان آمده تا موضوعی را مطرح کند، او عاشق شیدا یکی از هم‌کلاسی‌های آرمان شده که در بیمارستان بستری است و امیدی برای زنده‌ماندن ندارد. حسین ویسی ضمن روایت زندگی آرمان حقیقت، تلاش کرده است به حلقۀ مفقودۀ زندگی‌های مدرن امروزی یعنی کم‌رنگ‌شدن اخلاقیات توجه کند و همچنین به زندگی دانشجویی و ماجراهای تلخ‌وشیرین این دوران بپردازد

خواندن کتاب آرمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران رمان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آرمان

«در یک روز زیبای پاییزی که شاید سرمای هوا حواس انسان را برای پی‌بردن به زیبایی‌اش خنثی کرده بود، موسیقی دلنواز و حیات‌بخش بارش باران به گوش می‌آمد. آرمان از خوابگاه خارج شد و به سمت دانشکدۀ پزشکی حرکت کرد تا زودتر خودش را به کلاس ساعت ۸ برساند. آرمان زیر لب با خودش زمزمه کرد: اوه چه بارونی میا، چقدر هوای بارونی رو دوست دارم؛ ولی اصلاً از خیس شدن خوشم نمیاد.

چتر سیاه‌رنگ خودش را از کیفش درآورد و آن را باز کرد و بالای سرش گذاشت. باران به‌شدت می‌بارید و آرمان همچنان همراه با چترش باران را می‌شکافت، به جلو می‌رفت و موسیقی دلنواز باران را تغییر می‌داد. گاهی دلنوازتر و گاهی هم نه از دل‌نواز بودن موسیقی خبری نبود و صدای نامناسبی به گوش می‌رسید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۷۸,۰۰۰
تومان