کتاب کاربرد هوش هیجانی در تدریس

کتاب الکترونیکی «کاربرد هوش هیجانی در تدریس» نوشتهٔ لیلا لقمانی اثری پژوهشی و آموزشی است که نشر رشد فرهنگ آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی نقش هوش هیجانی در فرایند تدریس و یادگیری می‌پردازد و تلاش می‌کند پیوند میان ابعاد عاطفی و شناختی آموزش را روشن کند. مخاطبان این اثر، معلمان، دانشجویان رشته‌های علوم تربیتی و علاقه‌مندان به روان‌شناسی آموزش هستند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب کاربرد هوش هیجانی در تدریس

«کاربرد هوش هیجانی در تدریس» اثری در حوزهٔ ناداستان آموزشی و روان‌شناسی تربیتی است که به بررسی مفاهیم بنیادین هوش هیجانی و تأثیر آن بر موفقیت تحصیلی و سبک‌های یادگیری می‌پردازد. لیلا لقمانی در این کتاب، ابتدا مفاهیم پایه‌ای هوش و انواع آن را از دیدگاه نظریه‌پردازانی مانند گاردنر، گلمن و بار-آن معرفی کرده و سپس به تاریخچهٔ هوش هیجانی و جایگاه آن در روان‌شناسی معاصر اشاره دارد. ساختار کتاب به گونه‌ای است که پس از مرور نظریه‌های مختلف، به ابزارهای سنجش هوش هیجانی و سبک‌های یادگیری می‌پردازد و در ادامه، ارتباط این دو حوزه را با موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان بررسی می‌کند. اثر حاضر با ارائهٔ پرسشنامه‌ها و آزمون‌های معتبر، امکان سنجش عملی هوش هیجانی و سبک‌های یادگیری را برای معلمان و پژوهشگران فراهم می‌آورد. کتاب با زبانی تحلیلی و پژوهش‌محور، تلاش دارد اهمیت توجه به ابعاد هیجانی در آموزش را برجسته کند و راهکارهایی برای بهبود فرایند تدریس ارائه دهد. در کنار مباحث نظری، نمونه‌هایی از پژوهش‌های انجام‌شده و تحلیل داده‌ها نیز در کتاب گنجانده شده است تا خواننده بتواند با کاربرد عملی مفاهیم آشنا شود.

خلاصه کتاب کاربرد هوش هیجانی در تدریس

کتاب «کاربرد هوش هیجانی در تدریس» با مروری بر مفاهیم پایه‌ای هوش و انواع آن آغاز می‌شود و سپس به معرفی هوش هیجانی و جایگاه آن در میان سایر ابعاد هوش انسانی می‌پردازد. نویسنده با استناد به نظریه‌های گاردنر، گلمن و بار-آن، هوش هیجانی را به عنوان مجموعه‌ای از مهارت‌ها و توانایی‌های غیرشناختی معرفی می‌کند که نقش مهمی در موفقیت فردی و اجتماعی دارند. در ادامه، تاریخچهٔ شکل‌گیری مفهوم هوش هیجانی و پژوهش‌های مرتبط با آن بررسی می‌شود و تفاوت آن با هوش شناختی و بهرهٔ هوشی سنتی مورد تأکید قرار می‌گیرد. کتاب به تفصیل به ابعاد مختلف هوش هیجانی، از جمله مهارت‌های درون‌فردی (مانند خودآگاهی، قاطعیت، حرمت ذات، خودشکوفایی و استقلال) و مهارت‌های بین‌فردی (همدلی، روابط بین‌فردی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی) می‌پردازد. همچنین، مقیاس‌های سنجش هوش هیجانی مانند آزمون بار-آن و نحوهٔ تفسیر نتایج آن شرح داده می‌شود. در بخش‌های بعدی، سبک‌های یادگیری از دیدگاه روان‌شناسان مختلف معرفی شده و ارتباط آن‌ها با هوش هیجانی تحلیل می‌شود. نویسنده تأکید دارد که شناخت سبک یادگیری و سطح هوش هیجانی دانش‌آموزان می‌تواند به معلمان کمک کند تا روش‌های تدریس موثرتری انتخاب کنند و به بهبود عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان یاری رسانند. در پایان، پرسشنامه‌ها و ابزارهای سنجش برای ارزیابی هوش هیجانی و سبک‌های یادگیری ارائه شده است تا مخاطبان بتوانند به صورت عملی این مفاهیم را در محیط آموزشی به کار گیرند.

چرا باید کتاب کاربرد هوش هیجانی در تدریس را بخوانیم؟

این کتاب با تمرکز بر پیوند میان هوش هیجانی و فرایند تدریس، به معلمان و دانشجویان علوم تربیتی کمک می‌کند تا نقش احساسات و مهارت‌های عاطفی را در یادگیری بهتر درک کنند. اثر حاضر با ارائهٔ نظریه‌ها و ابزارهای سنجش معتبر، امکان شناخت دقیق‌تر نقاط قوت و ضعف هیجانی و سبک‌های یادگیری را فراهم می‌آورد. همچنین، با تحلیل پژوهش‌های انجام‌شده و ارائهٔ مثال‌های کاربردی، راه‌هایی برای ارتقای کیفیت آموزش و بهبود روابط معلم و دانش‌آموز پیشنهاد شده است. مطالعهٔ این کتاب می‌تواند به توسعهٔ مهارت‌های فردی و حرفه‌ای در حوزهٔ آموزش و پرورش منجر شود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ «کاربرد هوش هیجانی در تدریس» برای معلمان، دانشجویان رشته‌های علوم تربیتی، روان‌شناسان آموزشی و والدینی که به دنبال بهبود فرایند یادگیری و ارتقای مهارت‌های عاطفی در محیط آموزشی هستند، مفید است. این کتاب به‌ویژه برای افرادی که دغدغهٔ بهبود ارتباطات آموزشی و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان را دارند، توصیه می‌شود.

بخشی از کتاب کاربرد هوش هیجانی در تدریس

«هوش هیجانی به توانایی درک، ابراز و کنترل هیجان‌ها و انگیزه‌های خود و دیگران اشاره دارد. هوش هیجانی به معنی توانایی‌هایی از این قبیل است که فرد بتواند انگیزهٔ خود را حفظ نماید و در مقابل ناملایمات پایداری کند، تکانش‌های خود را کنترل نماید و کامیابی خود را به تعویق بیندازد، حالات روحی خود را کنترل کند و نگذارد پریشانی خاطر قدرت تفکر او را خدشه‌دار نماید و ... شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد مواضع اخلاقی اساسی در زندگی انسان از قابلیت‌های هیجانی پایه نشأت می‌گیرد. برای مثال کسانی که به راحتی دستخوش تکانه‌ها (انگیزه‌های آنی) می‌شوند و فاقد حس خویشتن‌داری هستند، از نظر اخلاقی دچار مشکل‌اند زیرا توانایی کنترل تکانه، مبنای اراده و شخصیت انسان است. به همین ترتیب مبنای نوع‌دوستی و رعایت و احترام واقعی در مورد دیگران، توانایی همدلی است، یعنی درک حالات روحی و هیجان‌های دیگران که نیاز مبرم انسان عصر حاضر است. در بحث هوش هیجانی شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد مهارت‌های هیجانی همچون کنترل تکانه، قابل یادگیری و افزایش است. به نظر می‌رسد برای بالا بردن سطح توانایی‌های مربوط به هوش هیجانی از قبیل کنترل و مهار تکانه‌ها و تشخیص درست هیجان‌های درونی و موقعیت‌های بیرونی اجتماعی، همچون دیگر مهارت‌ها؛ نیاز به حضور دو عامل اساسی است: نخست عامل شناختی است یعنی دریافت اطلاعات لازم از طریق آموزش و تفکر، و دوم، تمرین به کارگیری مهارت، خصوصاً در شرایط اختیاری و ارادی که از روی میل و خواست فرد انجام گیرد.»