دانلود و خرید کتاب پیرانزی سوزانا کلارک ترجمه پریسا موسوی
تصویر جلد کتاب پیرانزی

کتاب پیرانزی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۲۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پیرانزی

کتاب الکترونیکی «پیرانزی» نوشتهٔ سوزانا کلارک با ترجمهٔ پریسا موسوی در انتشارات میلکان چاپ شده است. این کتاب علاوه‌بر دریافت نظرات مثبت، جوایز متعددی از جمله جایزهٔ زنان برای داستان در سال ۲۰۲۱ را از آن خود کرده است.

درباره کتاب پیرانزی

پیرانزی، دومین رمان سوزانا کلارک، در سال ۲۰۲۰ در انتشارات بلومزبری، ناشر سری کتاب‌های هری پارتر، به چاپ رسید. این رمان پس از فاصله‌ای ۱۶ساله از اولین رمان او، جاناتان استرنج و آقای نورل به چاپ رسیده است. کلارک پس از انتشار اولین کتابش با چالش‌های جدی از جمله سندرم خستگی مزمن مواجه شد و نوشتن برای او به فرایندی طاقت‌فرسا تبدیل شد. با این حال، بازدید از مجموعه‌ای تلویزیونی بر‌اساس رمان اولش به او انگیزه داد تا دوباره به پروژه‌ای قدیمی‌تر و ساده‌تر، یعنی پیرانزی، بازگردد. این کتاب به‌خاطر ظرافت در پیشبرد داستان و جهان‌آفرینی خلاقانه‌اش تحسین شد و نظرات مثبت زیادی دریافت کرد. تنهایی، هویت، و جادو مفاهیمی است که در پیرانزی تکرار می‌شوند. دوستداران آثار نیل گیمن و ارین مورگنسترن می‌توانند از مخاطبان ایت اثر باشند.

کتاب پیرانزی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب پیرانزی به دوستداران داستان‌های فانتزی‌ و فلسفی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب پیرانزی

«جزرومد ابتدا از تالارهای شرقیِ دور آمد و بی هیچ شدتی، از راه‌پلهٔ شرقی‌ترین نقطه بالا رفت. آب بی‌رنگ بود و عمقش تا قوزک پا می‌رسید. جزرومد آینه‌ای خاکستری سرتاسر سنگ‌فرش پهن کرد، آینه‌ای که گویی با رگه‌هایی از کف شیری‌رنگ، شبیه مرمر شده بود.

بعد از آن، جزرومد از تالارهای غربی آمد و غرش‌کنان از راه‌پلهٔ غربی‌ترین نقطه بالا رفت و با صدای شدیدی شبیه دست‌زدن، به دیوار شرقی کوبیده شد و کاری کرد که همهٔ مجسمه‌ها بلرزند. رنگ کف جزرومد، شبیه سفیدیِ استخوان‌های قدیمیِ ماهی‌ها بود و اعماق خروشان آن، رنگ مفرغ. در عرض چند ثانیه، آب تا کمرگاه ردیف اول مجسمه‌ها رسید.

سرآخر، جزرومد از تالارهای شمالی آمد. خودش را سمت راه‌پلهٔ وسط پرتاب می‌کرد و بالا می‌کشید و دهلیز را با انفجاری از کف سفیدبرفیِ درخشان پر می‌کرد. من خیسِ آب شده بودم و چشم‌هایم جایی را نمی‌دید. وقتی توانستم دوباره ببینم، آب‌ها مثل آبشار داشتند از روی مجسمه‌ها پایین می‌ریختند. همان‌جا بود که فهمیدم در محاسبهٔ حجم جزرومدهای دوم و سوم اشتباه کرده‌ام. قلهٔ سربه‌فلک‌کشیده‌ای از آب‌ها جایی آمد که من قوز کرده بودم. دست بزرگی از آب‌ها خودش را به من رساند تا از دیوار جدایم کند. سریع دست‌هایم را دور پاهای زنی که کندو حمل می‌کرد، حلقه کردم و به درگاه خانه دعا کردم تا از من محافظت کند. آب‌ها من را پوشانده بودند و برای لحظه‌ای سکوت عجیبی احاطه‌ام کرد، سکوتی که وقتی دریا به‌سمتت هجوم می‌آورد و تو را زیر خودش می‌کشد، به وجود می‌آید. فکر کردم لابد خواهم مرد یا شاید آب من را با خود به تالارهای ناشناخته ببرد، جایی خیلی دورتر از هجوم و غرش جزرومدهای آشنا. محکم به جایی که بودم، چسبیدم.»

miss_yalda
۱۴۰۳/۰۵/۰۸

درباره این کتاب شنیده بودم اما وقتی شروع کردم به خوندن، هیچی در مورد داستان نمی‌دونستم. فکر میکردم راجع به اسطوره های یونان و روم باشه (به خاطر اسم و طرح جلد) اما کاملا متفاوت بود. یه نفس خوندم و

- بیشتر
kahdooei
۱۴۰۳/۰۴/۱۸

کتاب فوق العاده قشنگ و معمایی اسرارآمیز حدود ۵۰ صفحه اول کتاب ممکنه گیج کننده یا کند باشه، اما بعدش به شدت جذاب میشه این کتاب خیلی شناخته شده نیست اما خیلی قشنگه

Sharareh Haghgooei
۱۴۰۳/۰۵/۱۰

کتاب در مورد دنیاهای دیگر و ماوراءالطبیعه (به نوعی) است. می شود گفت به نوعی تخیلی ولی نه فانتزی محسوب می شود.داستان پیچیده‌ ندارد ولی موضوع آن برای من جدید بود.

میترا
۱۴۰۳/۰۷/۱۴

پیرانزی، ارزش خوندن رو داره بیشترین چیزی که منو جذب کرد دنیای قشنگ و جدیدی بود که خلق کرده بود و من لدت بردم از لحظه به لحظه مطالعه کتاب. یک داستان شسته رفته که زیاده گویی نداره (چند صفحه اول بخاطر

- بیشتر
kaveh
۱۴۰۳/۰۴/۲۲

کتاب ایده جدید و نابی داره و مرحله به مرحله خیلی ظریف و استادانه معما رو حل میکنه . همچنین آرامش و صلح درونی شخصیت اصلی به خواننده هم احساس آرامش دست میده . فقط یک مشکل داره و اونم

- بیشتر
روزی روزگاری
۱۴۰۳/۰۵/۰۷

کتاب تو صفحات اولش متوجه ماجرا نمیشید ولی بعد به یع توضیحاتی در مورد اون دنیا بهش میرسیم روند داستان پر جزئیات هست و تا جایی خسته کننده میشه روند داستان تو وسطاش هیجانی میشع و قضیه طوری هست که

- بیشتر
در ماه جون آرن-سِیلِس حدود پنجاه نفر از دانشجوهایش را متقاعد کرد که بیرون موزه علیه این تفکر متعصبانه و منسوخ تظاهرات کنند. دانشجوها پلاکاردهایی داشتند که روی آن نوشته شده بود: «سر را آزاد کنید».
کاربر ۲۲۱۱۱۰۴

حجم

۲۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۲۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان