کتاب حرف هایی که به هم نگفتیم
معرفی کتاب حرف هایی که به هم نگفتیم
کتاب حرف هایی که به هم نگفتیم نوشتهٔ مارک لوی و ترجمهٔ سعیده بوغیری است. انتشارات رادمهر این رمان معاصر فرانسوی را منتشر کرده است.
درباره کتاب حرف هایی که به هم نگفتیم
کتاب حرف هایی که به هم نگفتیم (Toutes ces choses qu'on ne s'est pas dites) حاوی یک رمان معاصر و فرانسوی است که آن را هشتمین رمان بلند مارک لوی میدانند که در سال ۲۰۰۸ به چاپ رسید. در این اثر داستان «جولیا» را درمییابید. او قرار است چند روز بعد با «آدام» ازدواج کند، اما مرگ و مراسم تدفین پدرش که سالهاست با او ارتباط نداشته، برنامهٔ عروسی را به تعویق میاندازد. چند روز بعد از دفن پدر جولیا، دختر در آپارتمانش با بستهٔ بزرگ و عجیبی مواجه میشود. درون این بسته هدیهای بسیار شگفتانگیز قرار دارد؛ هدیهای که به پدر دختر ارتباط دارد. رمان حاضر را که ۲۲ فصل دارد، بخوانید تا داستان را بدانید.
خواندن کتاب حرف هایی که به هم نگفتیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره مارک لوی
مارک لوی (Marc Levy) نویسندهٔ قرن ۲۰ میلادی و اهل فرانسه است. او از سال ۲۰۰۰ میلادی به نگارش رمان روی آورد. از ویژگیهای بارز مارک لوی این است که خیال، امر شگفتانگیز و واقعیت را بهگونهای بیبدیل با یکدیگر پیوند میزند و در پایان داستان، حتی شگفتانگیزترین رویدادها نیز توجیهی براساس دنیای واقعی پیدا میکنند. کتابهای «اگر میشد از نو بنا کرد چه» و «حرفهایی که به هم نگفتیم» و «چرا گربه چهار دستوپا فرود میآید؟ و ۷۶ معمای فيزيكی ديگر» از آثار اوست.
بخشی از کتاب حرف هایی که به هم نگفتیم
«تمام حسابهای اولیه اشتباه از آب درآمده بود. بعدازظهر هشتم نوامبر تقریباً به پایان میرسید، اما هنوز هیچ یک از دانشجویان نگران تأخیرهای جادهای خود نبود. همگی خسته بودند و از خستگی خود بیخبر. در شهر جنبوجوش ملموس بود، همه احساس میکردند واقعهای در شرف وقوع است. آنتوان درست گفته بود: چهار روز قبل، از آن سوی یک پردهٔ آهنی یک میلیون نفر اهل آلمان شرقی برای آزادی خود قیام کرده بودند. دیوار با هزاران سرباز و سگهای پلیس خود که شب و روز در آنجا گشت میزدند، کسانی را از هم جدا کرده بود که یکدیگر را دوست داشتند، آنان که با هم زندگی میکردند و بیآنکه واقعاً جرأت باور آن را داشته باشند، تنها مترصد لحظهای بودند که بالاخره باز با هم متحد شوند؛ خانوادهها، دوستان و همسایگان. بیست و هشت سال با دیوار چهل و سه کیلومتری بتونی، سیم خاردار و دشتبانان ردیف شده پشت سر هم با خشونت تمام در تابستانی اندوهبار از یکدیگر جدا شده بودند که از آغاز جنگ سرد خبر میداد.
دانشجویان در حالی که در کافهای جمع شده بودند، با دقت تمام به حرفهایی گوش میدادند که اطراف خود میشنیدند. آنتوان به بهترین صورتی که میتوانست تمرکز کرده بود و آنچه را در دبیرستان آموخته بود به کار گرفته بود تا تفاسیر برلینیها را برای سایرین ترجمه کند. رژیم کمونیست دیگر دوامی نداشت. برخی حتی فکر میکردند ایستگاههای کنترل بین جادهای نیز به سرعت باز میشوند. از ماه اکتبر که گورباچف از آلمان شرقی دیدن کرده بود، اوضاع دگرگون شده بود. یک روزنامهنگار روزنامهٔ تگس اشپیگل که با شتاب تمام برای سر کشیدن یک فنجان قهوه به کافه آمده بود، تصدیق میکرد هیأت تحریریهٔ روزنامه او در جوشوخروش تمام به سر میبرد. تیترهای درهم و برهمی که به طور معمول در این زمانها بر چاپگرشان حک شده بود، لحظهای از تغییر باز نمیایستاد. واقعهٔ مهمی در شرف وقوع بود و او نمیتوانست بیش از این حرفی به زبان بیاورد.
با فرا رسیدن شب، خستگی سفر بر آنها چیره شده بود. جولیا نمیتوانست جلوی خمیازههای پی در پی خود را بگیرد و سکسکهای درست و حسابی بر او غالب شده بود. ماتیاس تمام راههای ممکن برای بند آردن این سکسکه را پیشنهاد کرد، حتی ابتدا او را ترساند، اما هر یک از اقداماتش تنها به شلیک خندهٔ بچهها منجر میشد و سکسکههای جولیا شدید و شدیدتر میشد. آنتوان نیز وارد عمل شده بود تا دختر را وادار کند با حرکات ژیمناستیک تحمیلی، همانطور که دست به سینه نشسته و سرش را پایین گرفته بود، لیوان آبی بنوشد. به نظر او مو لای درز این حقه نمیرفت، با این همه این راه هم به شکست انجامید و بر انقباضات تنفسی دختر جوان افزوده شد. چند مشتری دیگر رستوران راههای دیگری پیشنهاد دادند، سرکشیدن جرعهای آب ناشتا، حبس کردن نفس تا حد ممکن و گرفتن راه بینی، دراز کشیدن روی زمین و تا کردن زانوان داخل شکم. هرکسی نظری داشت تا آنجا که پزشکی خوشرو که پشت پیشخوان شیر کاکائوی خود را مینوشید به زبان انگلیسی تقریباً بینقصی به جولیا گفت برود و استراحت کند. دور چشمانش از ضعف بسیار خبر میداد، خوابیدن بهترین درمان او بود؛ بنابراین بچهها یکییکی میزها را تحویل دادند تا به دنبال یک خوابگاه دانشجویی بگردند.»
حجم
۲۶۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲۶۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه