کتاب تولد فیلوفیله
معرفی کتاب تولد فیلوفیله
کتاب الکترونیکی تولد فیلوفیله نوشتهٔ سمانه قاسمی از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. این داستان برای گروه سنی نوباوه (۴+) نوشته شده است.
درباره تولد فیلوفیله
کتاب تولد فیلوفیله داستان بچهفیلی است که در روز تولدش اتفاقهای تازهای برایش میافتد. مامان و بابای «فیلوفیله» برایش تولد میگیرند، اما کارهایی که خودشان دوست دارند انجام میدهند و به فیلوفیله توجهی ندارند. فیلوفیله هم موقع بازی، یادگاری مادربزرگ را میشکند. فیلوفیله بهدلیل این اتفاق خیلی ناراحت است، اما مامان و بابا بعد از مراسم تولد یاد فیلو فیله میافتند و وقتی به اتاقش میروند، فیلو فیله یادگاری مادربزرگ را درست کرده است. مامان و بابای فیلوفیله خوشحال میشوند و به او میگویند که امروز واقعاً بزرگ شده است. داستان تولد فیلو فیله داستانی است درمورد بزرگشدن بچهها همراه پدر و مادرها. در این داستان، هم فیلوفیله یاد میگیرد اشتباهاتش را اصلاح کند و هم مامانفیل و بابافیل یاد میگیرند برای نشاندادن مهر و محبت به فرزند باید بهدرستی رفتار و از شیوهای صحیحی برای ابراز توجه استفاده کرد. والدین یاد میگیرند بهجای انجامدادن کارهای موردعلاقهٔ خودشان، به کارهایی که فرزندشان هم دوست دارد اهمیت بدهند. پدر و مادرها خواسته یا ناخواسته دائماً میخواهند عقاید خود و آن چیزی را که فکر میکنند درست است، به بچهها تحمیل کنند. این موضوع همیشه برای بچهها و هم برای والدین مشکلساز میشود. در این کتاب چون مخاطب کتاب خردسالان هستند، بیشتر از تصویر استفاده شده و بیشتر بار انتقال روایت داستان بر عهدهٔ تصویر گذاشته شده است. متنهای کتاب، کوتاه انتخاب شده و متناسب با تصویرها است.
خواندن کتاب تولد فیلوفیله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان ۴ سال به بالا و والدین آنها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تولد فیلوفیله
«مامانفیل و بابافیل توی آشپزخانه بودند. فیلو فیله با دوچرخهاش دور میزد. یکهو فکری کرد، ایستاد و گفت: « فراموش کردید، فراموش کردید، یک چیز خیلی خیلی مهم را فراموش کردید!» مامانفیل و بابافیل به هم نگاه کردند. مامان فیل یکی یکی ناخنهایش را شمرد و فریاد کشید: «آخ، امروز تولّد فیلوفیله است!» بابافیل خوشحال گفت: «پس امروز فیلوفیله بزرگتر میشود؛ باید برایش یک تولّدِ خوبِ خوبِ خوب بگیریم!» مامانفیل از این طرف رفت و مهمانها را دعوت کرد. بابافیل هم از آن طرف رفت خرید. فیلوفیله توتفرنگیها را از یخچال آورد بیرون تا یک کیک خوشمزّه درست کنند. مامانفیل گفت: «نه، نه. برای یک تولّدِ خوب، بهترین کیک، کیک قهوه است.» بابافیل با خریدهایش از راه رسید. او یک عالم بادکنک خریده بود؛ امّا هیچکدام صورتی نبود؛ هیچکدام رنگی نبود که فیلوفیله دوست داشت. بابافیل گفت: « برای یک تولّدِ خوب بهترین بادکنک، بادکنک آبی است.» مامانفیل کیک قهوه درست میکرد. بابافیل بادکنکهای آبی را باد میکرد. فیلوفیله به آنها نگاه کرد و با خودش گفت: بابافیل و مامانفیل هر کاری دوست دارند، میکنند. پس فیلوفیله هم شروع کرد به شیپور زدن و چرخیدن، که یکهو دستش خورد به یادگاری مادربزرگ....»
حجم
۶٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه
حجم
۶٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه