کتاب جامعه شناسی موسیقی
معرفی کتاب جامعه شناسی موسیقی
کتاب جامعه شناسی موسیقی نوشتهٔ آلفونز سیلبرمن و ترجمهٔ روح الله قاسمی است. انتشارات اندیشه احسان این کتاب در حوزهٔ جامعهشناسی را منتشر کرده است.
درباره کتاب جامعه شناسی موسیقی
آلفونز سیلبرمن در کتاب جامعه شناسی موسیقی محل تلاقی جامعهشناسی و موسیقیشناسی را نشان داده است. مسائلی که مورد توجه جامعهشناسی موسیقی قرار میگیرند، برای اولینبار در پایان قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم تدوین شدند که میتوان به آثار اندکی در این حوزه اشاره کرد؛ آثار متفکرانی همچون «جورج زیمل»، «کارل بوچر»، «جولز کومباری»، «چارلز لالو» و «ماکس وبر». نویسنده این اثر، آلفونز سیلبرمن (۲۰۰۰-۱۹۰۹) جامعهشناس آلمانی، موسیقیشناس، کارآفرین و روزنامهنگار بود. او در حوزههای رسانه، جامعهشناسی و موسیقیشناسی، آثار زیادی نگاشته است. او این اثر را در هفت فصل نگاشته که عنوان آنها عبارت است از «رویکردی به موسیقی»، «موسیقی و علم اجتماعی»، «تجربه موسیقایی و تعیینکنندههای اجتماعی آن»، «ساختار گروههای اجتماعی - موسیقایی»، «گروههای اجتماعی - موسیقایی و کارکردهایش»، «گروههای اجتماعی - موسیقایی و رفتارهایشان» و «برنامهریزی اجتماعی - موسیقایی».
خواندن کتاب جامعه شناسی موسیقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جامعه شناسی موسیقی
«به درستی باید پذیرفت که در توصیف اصول جامعهشناسی موسیقی، ما کمی سخت گرفتهایم و باید برای تعدیل این فشار در زمان مناسب کار را به دیگران بسپاریم. اما اگر میخواهیم خود و هم نوعان را در ارتباط با تجربه موسیقایی درک کنیم و یا اگر بخواهیم رفتار و کردار خود را در هر موقعیتی تفسیر کنیم، نیازمند چنین روندی میباشیم.
"ما چگونه به اینجا رسیدهایم؟"، "چرا به اشکال خاصی رفتار میکنیم؟"، "چرا دیگران برای ما مهم هستند؟"، "چرا برای دستیابی به موفقیت تلاش فراوان میکنیم؟" و "اهداف رفتار ناخودآگاه چیست؟" اینها سؤالاتی هستند که در فرهنگ خود با آنها مواجه هستیم و آنها را بهوسیله آن اصل جامعهشناسی که "رفتارگرایی" نام دارد، بررسی میکنیم. گرداگرد تجربه موسیقایی، عناصر دیداری و شنیداری، رفتار فردی و جمعی، واقعی و بالقوه با هم در تعامل هستند؛ و آنها به اشکال مختلف با هم در تعامل هستند که همواره وجود داشته و توجه علوم را به خود جلب کردهاند؛ اما تنها با ظهور جامعهشناسی این اشکال در یک مدل هدفمند بررسی شدهاند.
در سال ۱۹۵۵، یک نمونه رساله رفتارگرایی در درامستات به چالش کشیده شد، یعنی رابطه میان مردم، یک اثر موسیقایی و محیط. مسأله تئاتر موسیقایی، اپرا، به بحث کشیده شد که در طی آن یکی از حضار اظهار داشت: "هنوز ما یاد نگرفتهایم که تئاتر را در ارتباط با کارکرد و ساختار جامعهشناختیاش بررسی کنیم". این عامل اچ. رین هلد را بر انگیخت تا بعدها مقالهای بنویسد که در آن او خواستار توجه به پدیده اپرا از لحاظ "روش کارکردی" شد. برای رفع ابهام باید گفت که: کلمه "کارکرد" تنها در ارتباط با تجربه موسیقایی به کار گرفته نشده، بلکه این کلمه با توجه به رفتار واقعی و بالقوه مردم نسبت به اپرا اعمال شده است. به هرحال، واقعیت این است. آنچه که مهم است این میباشد که در آن کنفرانس، به همان اندازه که به مسائل رفتاری توجه شد، به مسائل مربوط به ارتباط میان موسیقی، اپرانامه و مردم بهعنوان یک مسئله صرفاً کارکردی نیز پرداخته شد شاید اکنون دیگر این مسئله روشن باشد که چرا ما احساس کردیم که بهطور سیستماتیک ملزم به تفکیک اصول جامعهشناسی موسیقی هستیم، حتی اگر با خطر سرزنش شدن به اتهام تصنع مواجه شویم.
اما بیایید به اصول رفتارگرایی بازگردیم. کتابهای بسیاری در مورد رفتارگرایی بهعنوان یک نظریه جامعهشناختی و یک روش برای استفاده کاربردی نوشته شده است؛ و اگر نوشته حاضر تنها برای جامعهشناسان طراحی شده بود، دیگر هیچ نیازی برای شرح مسیری که خواهیم پیمود، نبود. اما از آنجائی که نباید به هیچوجه به یک علم نسبتاً نوپا اجازه قربانی شدن بهخاطر اشتباهات اصطلاحشناختی را داد، باید قبل از انجام امور عملی یک طرح کلی ترسیم کرد.»
حجم
۲۴۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۲۴۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه